هزینه و دامنه کار ملی حفاری باید کاهش یابد
یک کارشناس نفت و انرژی با تاکید بر اینکه «با مرثیهخوانی برای روزهای طلایی نفت نمیتوان مسیر آینده نفت را ساخت»، گفت: شرکت ملی حفاری ایران باید عملکرد مالی خود را ارزیابی کند و به صورت یک بنگاه اقتصادی سودده اداره شود نه به صورت یک بنگاه خیریه.
رامین فروزنده در سمینار مجازی بررسی وضعیت شرکت ملی حفاری ایران با بیان اینکه «شرکت ملی حفاری ایران یکی از بزرگترین شرکتهای دکل دار منطقه و یکی از شرکتهای نسبتا بزرگ دنیا به شمار میرود»، گفت: این شرکت متاسفانه در سالهای اخیر زیان ده بوده است، با وجود سابقه طولانی و بهره گیری از بدنه کارشناسی، به دلیل حاکمیت و مدیریت نادرستی که ناشی از سیاست گذاری نادرست نفت بوده، زیان ده بوده است.
او در خصوص ویژگیهای دیگر این شرکت افزود: این شرکت بسیاری از دکلها را در قراردادهایی که به صورت رقابتی برگذار نشدهاند برنده شده و با نفتخیز جنوب این قرارداد را دارد، که در نتیجه آن انگیزه رقابت کاهش یافته است.
این ارشناس نفت و انرژی با اشاره به اینکه «سهم این شرکت در حفاری ایران بیش از 50 درصد و حتی بیشتر است»، گفت: این دلیل دیگری است که فشار رقابت در این شرکت احساس نمیشود و باعث میشود در دراز مدت با وجود تلاشهای بسیار مدیریت و بدنه کارشناسی، به دلیل فقدان رقابت بهرهوری آن پایین باشد.
فروزنده در ادامه افزود: از سال 89 به بعد روند حاشیه سود در شرکت ملی حفاری نزولی بوده است و با وجود اینکه درآمدها در حال افزایش بوده است، اما درآمد ملی حفاری به لحاظ کیفیت سودآوری افت کرده است.
زیان290 میلیارد تومانی ملی حفاری
او با بیان اینکه «از سال 93-92 این شرکت زیان ده شده است»، ادامه داد: زیان انباشته این شرکت بیش از 290 میلیارد تومان و نزدیک به 300 میلیارد تومان است. با وجود اینکه این شرکت یکی از باسابقهترین شرکتهای حفاری در خاورمیانه است از سال 92 به بعد از لحاظ سودآوری در صفر و یا منفی سیر میکند و پیش از آن هم وضعیت مناسبی نداشته است.
این کارشناس انرژی تصریح کرد: اگر صورتهای وضعیت مالی این شرکت با استانداردهای روز دنیا و توسط ادیتورهای بینالمللی حسابرسی شود؛ وضعیت به مراتب بدتر از این خواهد بود. در دیگر مناطق دنیا چنین بازار انحصاری در اختیار دولت مبتنی بر ترک تشریفات با نفت آزاد و ارزان غیر بهرهور که در ایران میبینیم روبرو نیستند، و از سویی صورتهای مالی آنها توسط بهترین ادیتورهای بین المللی دنیا حسابرسی شده است.
فروزنده اظهار کرد: بخشی از کاهش سودآوری این شرکت به خاطر پروژههای فازهای 14 ، 17 و 18 است، یعنی بخش دکلداری و سرویسهای آن وضعیت نسبتا بهتری داشته است. اما در حفاری در دریا چنین وضعیتی نداشته است و زیان حفاری فاز 14 عدد بسیار زیادی است.
دولت چه کند؟
فروزنده با اشاره به اینکه «دولت به عنوان کارفرما شرکتها را به سمت ناکارآمدی سوق داده است»، اظهار کرد: دولت باید فضای مقررات گذاری را بهتر از این انجام دهد و مدیریت کند؛ به این معنا که از قراردادهایDay Rate عادی دست بردارد و به سمت Performance Base برود. در دیگر مناطق دنیا، این حجم عظیم انحصار دولت وجود ندارد، اما در ایران وقتی دولت چنین انحصاری را دارد، باید کار را به بهترین نحو مدیریت کند نه اینکه قراردادی برای چندین دکل برای یک شرکت ببندد و عملا جایی برای ارتقای بهرهوری شرکت باقی نگذارد.
او در ادامه افزود: دولت باید قانون را رعایت کند، یعنی اگر در قانون منع مداخله کارکنان دولت وجود دارد به این امر توجه کند و مورد سوم اینکه قراردادهای EPCF و IPC آنهایی که در بستههای خود دولت هستند و کارا میبینند و آنهایی که مربوط به دولت نیست را به طور کلی شروع کند و باعث شود که وضعیت حفاری از اینکه تنها یک سرویس و دکل اجاره دهد به سمت ارائهدهنده مجموعهای از خدمات باشد و افزایش بهرهوری داشته باشد.
این ارشناس نفت و انرژی بر حمایت دولت از M&.A در صنعت بهرهوری ایران تاکید کرد و افزود: ادغام و تملک راهیست که دکلداران کوچک باید به سمت آن روند و بازار را از این وضعیت فعلی که درگیر آن است نجات دهند، اصلیترین منطق ادغام و تملک افزایش تعداد مشتریان در دسترس، کاهش متوسط هزینه و هزینه سربار است.
راهکارهای ملی حفاری برای خروج از وضعیت بهرهوری پایین
فروزنده در ادامه راهکارهای ارائه داد و گفت: نخست تمرکز ملی حفاری بر دکل داری خشکی. اینکه یک شرکت هرکاری را انجام دهد به این معناست که استراتژی ندارد.؛ دوم، فروش دکلهای مازاد، باید شرکت به این سمت برود که فشار رقابت را بیشتر حس کند و برای این کار لازم نیست خصوصی شود هرچند هیچ بخش خصوصی عاقلی حاضر نیست ملی حفاری را با چنین وضعیت نگرانکنندهای خریداری کند.
او ادامه داد: کوچک سازی شرکت در دستور کار قرار بگیرد، یعنی دکلهایی که ناکارمد و قدیمی هستند را واگذار و تمرکز خود را بر ارتقای دکلهای دیگر بگذارد. دکلهای ضعیف را از رده خارج کند و تمرکز خود را بر دکلهایی دیگر قرار دهد و پشتیبانی فنی و مالی داشته باشد تا بهترین عملکرد را داشته باشند؛ بزرگ بودن الزاما خوب نیست همچنانکه تجارب ناخوشایندی از ایران خودرو و سایپا را در این مورد میبینیم.
این ارشناس نفت و انرژی گفت: این شرکت بازیگر اصلی بازاری است که در آن قیمت اولویت اول کارفرماست، کارفرماها به دنبال دکل ارزان هستند و ملی حفاری باید براین موضوع متمرکز شود. اگر این کار را انجام دهد لازم نیست بهترین دکلهای دنیا را بخرد بلکه باید بر روی دکلهای خود متمرکز شود. بازار و هدف خود را مشخص کند که کیفیت است یا قیمت و سپس بر روی آن متمرکز شود.
او با تاکید بر اینکه «ملی حفاری باید عملکرد خود را بخصوص در فازهای 17 و 18 از لحاظ مالی ارزیابی کند»، خاطر نشان کرد: ملی حفاری باید به صورت یک بنگاه اقتصادی سودده اداره شود نه به صورت یک بنگاه خیریه. با این ارزیابی بر بازارها تمرکز خواهد کرد و به سراغ برخی کسب و کارها نخواهد رفت؛ مثلا هنگامی که در لاگینگ یا سرویس دیگری شرکت دیگری بازار را در اختیار دارد الزاما وارد آن بازار نمیشود، یا سراغ E&. P شدن نمیرود، یا الزاما سراغ EPD در دریا نمیرود چون ممکن است سودآوری آن به اندازه دکل داری آن نباشد به دلیل اینکه پروژههای دریایی این شرکت موفق نبوده است.
این کارشناس نفت و انرژی با تاکید بر الگو گرفتن از شرکتهای مشابه گفت: خیلیها دوست دارند صنعت نفت ایران شبیه صنعت نفت عربستان شود، بجای اینکه دوست داشته باشند صنعت نفت ما شبیه صنعت نفت عمان یا قطر شود، دوست دارند صنعت نفت بسته با شرایطی باشد باشد که از نظام دیکتاتوری بسته و عقب ماندهای چون عربستان بر میآید ، اگر حتی آن را مرجع قرار دهیم، میبینیم عربستان با بهترین دکل دارهای دنیا که آمریکایی هستند مشارکت میکند؛ بنابراین ملی حفاری باید با بهترین دکل دارهای دنیا، پارتنرشیپ درست کند تا سطح دکل داری آن افزایش یابد؛ این دکل دار میتواند اروپایی نیز باشد.
فروزنده افزود: ملی حفاری جز معدود شر کت هایست که میتواند در بازارهای منطقهای حضور داشته باشد اما لازمه آن چابکی و کیفیت و قیمت مناسب است و یا نیازمند این است که مراوداتی با سطح بالا انجام شود؛ خوشبختانه برخی کشورها روابط خوبی داریم و لازم است به توسعه بازار هم نیم نگاهی بیندازیم اگرچه اکنون بازار وضعیت خوبی ندارد اما با مراودات خوب تا حدی میتوان این امر را محقق کرد.
او با تاکید بر ارتقا و توجه هرچه بیشتر به نیروی انسانی گفت: نیروی انسانی را ضمن اینکه برنامه ریزی میکند که نیرویی را اضافه نکند، در این حین که همزمان به صورت طبیعی با انتقال و بازنشستگی کارکنان کوچک میشود به نیروها توجه بیشتری کند،و اگر ماهیانه سه میلیون تومان مجموع هزینههاست و بر اثر بازنشستگی و انتقال، اگر به یک سوم کاهش پیدا کند، به همان میزان نیز حقوق و مزایای کارکنان ترمیم یابد و علاوه بر آن رسیدگی بیشتری به ایمنی کارکنان داشته باشد.
بازار حفاری ایران باز طراحی شود
فروزنده تاکید کرد: تیمی از متخصصان صنعت جمع شوند و بازار حفاری ایران را باز طراحی کنند و به تابع هدفی که میخواهند برسند. صنعت حفاری به Mrket Designe نیاز دارد.
او در خصوص تغییر پارادایمها نیز با اشاره به صحبتهای دکتر نیلی دستیار اقتصادی رییس جمهور در خصوص ابرچالش ها برای تغییر نگاه به روند گفت: شرکت ملی نفت ایران بیش از 40 میلیارد دلار بدهی دارد، درامدهای آن تقریبا ثابت است چون قیمت نفت سقفی پیدا کرده است در حالی که هزینهها در حال افزایش هستند. شرکت ملی نفت بابت بدهی باید سود دهد، بابت افزایش تورم باید حقوق کارکنانش را ترمیم کند، کارکنان نیز از خدمات راضی نیستند و این شرکت پولی ندارد که پرداخت کند.
این ارشناس نفت و انرژی افزود: از کل درامد فروش نفت که شاید سالانه 50 تا 60 میلیارد دلار باشد فقط 14 و نیم درصد آن به شرکت نفت خواهد رسید و نتیجه آن این است که هیچ پروژهای تعریف نمیکند، تاسیسات در جنوب و فلات قاره فرسوده هستند و پولی نیست که آنها را تعمیر کنند، هرجایی هم قرارداردی همانند IPC ها تعریف شود تا کشور رو به جلو حرکت کند، ای آگاهانه یا ناآگاهانه با آن مخالفت میکنند و حتی برای تامین مالی E&.P ها هم پولی وجود ندرد.
دوره سواری مجانی به پایان رسیده است
فروزنده تاکید کرد: برای عبور از این وضعیت اول باید مختصات آن را شناخت و تا حدی باور کرد که این مسیری که آمدهایم اشتباه است.
او خاطرنشان کرد: بسیاری از شرکتها اگر قراردادهای انحصاری و غیر رقابتی نداشتند تا الان زمین خورده بودند؛ باید عبور از این شرایط را قبول کنیم و بپذیریم شرایط عوض شده، دوره سواری مجانی به پایان رسیده است. اینکه اکنون هرچقدر بخواهیم هزینه کنیم، چاه صد روزه را دویست روزه حفاری کنیم و هیچ کسی به فکر نباشد و پولی هم ندهد، این دوران به سر رسیده است. اگر برخی شرکتها هنوز سرپا هستند و از پا نیفتادهاند بخاطر بنیه قوی این شرکتهاست. با مرثیه خوانی برای روزهای طلایی نفت نمیتوان مسیر آینده نفت را ساخت!