جای پای محکم روس نفت در ونزوئلا

علیرغم بحرانهای بینالمللی در تمام دنیا، روسیه هنوز هم به دنبال سرمایهگذاری سیاسی خود در منابع ونزوئلا با وجود ورشکستگی طولانیمدت این کشور است. درواقع ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه، روز چهارم اکتبر با همتای ونزوئلایی خود، نیکولاس مادورو در مسکو دیدار کرد تا در خصوص همکاریهای استراتژیک دو کشور و نیز توسعه منطقهای و بینالمللی این دو به بحث بنشیند.
به گزارش «انرژی امروز» کاهش قیمت جهانی انرژی به طور کاملا محسوسی با ظهور بدبختیهای ونزوئلا در ارتباط بود به طوری که انجمن مستقل تحقیقاتی Jamestown Foundation در مقالهای، مسوولیت عدم موفقیت کشور را به دلایلی بر عهده دولت تحت رهبری مادورو میداند. دلایل این انجمن، فساد بسیار زیاد در حکومت مادورو، تکیه دراز مدت آن به اقتصاد بیاعتبار سوسیالیتی و اتکا بیش از حد به صادرات انرژی توسط ونزوئلا است.
در پایان سال 2016، پوتین قول داد برای پابرجا نگه داشتن این حکومت آمریکای لاتین، تجهیزات نظامی و گندم به ونزوئلا ارسال کند، هرچند واضح است دولت مادورو به هیچ عنوان توان بازپرداخت آن را ندارد. و از آن زمان تاکنون، دفاع مسکو از دولت ونزوئلا همچنان ادامه دارد.
ژانویه گذشته، وزارت خارجه روسیه بیانیهای منتشر کرد که در آن مخالفان دولت ونزوئلا را محکوم کرده و به دیگر کشورها هم در خصوص حمایت از مخالفان ونزوئلا هشدار داده بود.
از طرفی در طی ماهها تابستان، پوتین و مادورو در خصوص این که چگونه روسنفت میتواند جانشین شرکت دولتی نفت ونزوئلا PDVSA در میادین نفتی و عرضه سوخت شود، مذاکره کردند، PDVSA مالک شرکت CITGO در هیوستن است.
این دو رهبر، به نتایجی هم در خصوص چگونگی کار غول نفتی روسیه با ونزوئلا رسیدند تا روسنفت قربانی تحریمهای ایالات متحده علیه ونزوئلا نشود.
با این حساب، مقاله Jamestown Foundation به این نتیجه میرسد که اگر دولت ونزوئلا در انجام تعهدات خود شکست بخورد، در این صورت روسنفت و در واقع دولت روسیه، طلبکار این کشور خواهد بود و در نتیجه به راحتی میتواند مالک شرکت سیتگو شود، احتمالی که دولت ایالات متحده در تلاش است از آن جلوگیری کند.
در حال حاضر، روسنفت در حال به دست آوردن فرصتهای بیشمار برای کنترل عملیات میادین نفتی ونزوئلاست. این یک روش نفوذ تبهکارانه روسیه است، استفاده از بحران برای ورود به عرصه انرژی و سیاست ونزوئلا.
بنایراین از نیمه سال 2017، کاملا به وضوح دیده خواهد شد که روسنفت به آرامی بستانکاری خود را به دولت ونزوئلا تحمیل خواهد کرد و در مقابل، میادین نفتی این کشور آمریکای لاتین را از آن خود خواهد کرد.
به بیان دیگر، این همان سیاست بدهکار کردن کشورها توسط روسیه است که از مدتها پیش در شرق اروپا توسط شرکتهای انرژی روسی به اجرا درآمد تا اهرم فشاری برای به دست آوردن داراییهای انرژی کشورها و اجرای سیاستهای روسی در همسایگانش باشد.
و تاز زمانی که این تزریق پول یا کمک مالی بتواند رسن نجات دولت مادورو باشد، آنها به روسنفت اجازه خواهند داد تا 49.9 درصد سیتگو را به دست آورد.
در ماه جولای، مسکو از حقانیت انتخابات حیلهگرانه و سرکوبکننده ونزوئلا دفاع کرد. چنین دفاعیاتی در واکنش به فشارهای ایالات متحده بر دولت مادورو و حمایت از مخالفان مادورو توسط آمریکا بود.
بنابراین در دهم آگوست دوباره پای روسیه به میان آمد و علیرغم سرکوب وحشیانه مخالفان دولت ونزوئلا، روسیه از آشتی و سازش سخن گفت.
همزمان شواهدی از رشد ظهور شرکتهای چینی-روسی در ونزوئلا و آمریکای لاتین به دست آمده است. یک کارشناس روسی در چین، واسیلی کاشین، گفته است که در بیانیه اجلاس چین و روسیه درماه جولای به طور آشکارا از آمریکای لاتین و کارائیب نام برده شده است. او میگوید مسکو و پکن حالا با خطر سرمایهگذاریهای عظیم در ونزوئلا مواجه هستند.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه در سخنرانی خود در سازمان ملل در 21 سپتامبر گفت: تحریک و تهدید به اعمال دخالت نظامی به منظور اجرای چیزی به نام دموکراسی در ونزوئلا یا اقدام برای از بین بردن دولت قانونی هر کشوری غیرمجاز است. در هر تنش داخلی، جامعه بینالملل باید طرفین را تشویق به آشتی ملی کند».
اگر به سیاستهای روسیه در مولداوی، گرجستان، اوکراین و سوریه مراجعه شود، دورویی این بیانیه بیانگر حجم آن چیزی است که مسکو در تلاش است در اینجا بیابد، آنهم لزوما با تلاش برای ایجاد یک [کشور] وابسته به روسیه در آمریکای لاتین، کشوری که برای بقا باید به روسیه و چین تکیه کند.
به همان اندازهای که ونزوئلای تحت حکومت هگو چاوز و نیکولاس مادورو آشکارا در خصوص توان روسیه برای از بین بردن همسایه و دولت طرفدار ایالات متحده، کلمبیا، اغراق میکنند، اظهارات لاوروف چراغ دیگری روشن کرده است.
در اصل، کرملین میخواهد ونزوئلا را زیر چتر خود بگیرد در حالی که روسیه اهرم فشار خود را بر بخشهای اقتصادی و سیاسی ونزوئلا گسترش میدهد و در واقع به این کشور تجاوز میکند.
در نهایت Jamestown Foundation به این نتیجه میرسد که ورود هرچه بیشتر روسیه در سیاست و اقتصاد ونزوئلا، بیشباهت به تاکتیکهایی نیست که این کشور در قبال همسایگان و کشورهای بههم ریخته دور و اطراف خود داشته است.
ورود روسیه به ونزوئلا نه فقط به دست آوردن بخش انرژی آن، بلکه حضور استراتژیک دراز مدت در یک کشور محاصره شده در آمریکاست. در اینجا نیز روسیه مثل هر جای دیگری بازی طولانی مدتی را آغاز کرده است.
بنابراین Jamestown Foundation تاکید دارد که واشینگتن نه تنها این بازی و تدابیر آن را درک کرده است، بلکه میداند که چه استراتژی دراز مدتی در پشت پرده آن قرار دارد.



