چالش‌های محیط زیستی وزیر

سینا قنبرپور، روزنامه‌نگار  در شماره امروز روزنامه اعتماد یادداشتی درباره انتظارات از وزارت نیروی دولت دوازدهم منتشر کرد که در ادامه می‌آید:

زمزمه معرفی رضا اردکانیان به عنوان وزیر پیشنهادی نیرو به مجلس شورای اسلامی این پرسش بنیادی را دوباره پررنگ‌کرده است که «وزیرنیرو» دولت دوازدهم باید چه مسائلی را در این وزارتخانه حل کند؟ دورنمای مسائل وزارت نیرو نشان می‌دهد این وزارتخانه با بدهی ۷۰هزارمیلیارد تومانی، هزاران پروژه نیمه‌کاره مانده، بحث چگونگی مدیریت آب و تولید انرژی بیش از هر زمان دیگری به فردی نیاز دارد که با تدبیر بتواند علاوه بر هدایت پرسنل این نهاد، راهگشای مشکلات این حوزه باشد. در ماه‌های اخیر دغدغه‌های محیط زیستی در مورد آب بیش از هر زمان دیگری مطالبه از وزیر آینده نیرو را پررنگ کرده است.  آب در ایران از دیرباز با چالش‌های متعددی مواجه بوده که بخش اعظم آن به سبب اقلیم ایران و جبر جغرافیا مردم را با موقعیتی متفاوت در برابر حل این مساله قرار داده بوده است.

در حال حاضر بهای آب در ایران بسیار ناچیز و اندک است و این درحالی است که بیش از هر زمان دیگری می‌دانیم آب کالایی استراتژیک است. همین بهای اندک وقتی درکنار سرمایه‌گذاری اندک در این عرصه قرار می‌گیرد بر پیچیدگی‌های آن می‌افزاید. هیچ سرمایه‌گذاری حاضر نیست به سادگی و بدون حمایت دولت وارد این عرصه شود.

از طرف دیگر افزایش بهای آب با این استدلال تقویت می‌شود که وقتی بهای کالایی آن هم استراتژیک، کم باشد کمتر اهمیت آن برای مصرف‌کنندگان ملموس می‌شود؛ بنابراین وقتی آب‌بها واقعی‌تر شود مراقبت از آن نیز بیشتر و دغدغه‌های زیست‌محیطی نیز مورد توجه بیشتری قرار می‌گیرد.

به همین دلیل یکی از مطالبات فعالان صنعت آب در سال‌های اخیر اصلاح تعرفه آب و افزایش و واقعی‌شدن آب‌بها بوده است.

حال پرسش این است که وزیرنیروی دولت دوازدهم چنین مساله‌ای را چگونه باید حل و فصل کند؟

اگر مساله آب‌ها و تعرفه آب را به عنوان یکی از مهم‌ترین مسائل وزیر نیروی دولت دوازدهم مورد توجه قرار دهیم، باید بپرسیم هزینه تولید هرمترمکعب آب برای وزارت نیرو چقدر تمام می‌شود؟ از این مهم‌تر اینکه باید بپرسیم هزینه تولید هر مترمکعب آب چه برای مصرف شرب، چه برای مصرف کشاورزی و صنعتی در کشورهایی با اقلیم و وضعیت مشابه ایران چقدر تمام می‌شود؟

اگر این دو پرسش به درستی پاسخ داده شود آنگاه می‌توان گفت فاصله ایران با آب‌بهای واقعی چقدر است.

اما پرسش‌هایی که مرور کردیم به همه ابعاد این مساله نمی‌پردازد. بخشی از موضوع آب‌بها تبعات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن است. موضوعی که تاکنون مانع از افزایش آب‌بها حتی به میزان اندکی شده است.

با این حال به نظر می‌رسد پرسش مهمی که اینجا در مورد مساله آب‌بها پیش روی وزیرنیرو قرار می‌گیرد این است که اگر راهکار بهبود وضعیت آب و مدیریت منابع آب در افزایش آب‌بها باشد این کار در چه شرایطی باید عملی شود؟

در شرایطی که راندمان آب در کشور ما پایین‌ است می‌خواهیم از اصلاح بهای آب دفاع کنیم؟ به عبارت دیگر افزایش بهای آب در شرایطی که راندمان پایین است عملا به معنای باراضافه بر گرده مردم نهادن است.

بنابراین یکی از مهم‌ترین کارهای وزیرنیرو این است که باید بتواند ساختار وزارتخانه‌اش را بررسی کند و ببیند چرا هزینه‌های تولیدات و خروجی وزارتخانه‌اش بالاست.

برای همین فکرمی‌کنم نخستین وظیفه وزیرنیرو این است که بیاید ببیند ساختار وزارتخانه‌اش چه هزینه‌های سرباری را به کار و خروجی این وزارتخانه تحمیل کرده است.

به همین دلیل یکی از مهم‌ترین اقدامات وزیر نیرو در دولت دوازدهم آن است که بتواند در نخستین فرصت مقتضی ارتباطی دوسویه با مردم و دولت ایجاد کند؛ با مردم صادقانه سخن بگوید و برای آنها تشریح کند چرا هزینه تحمیل شده به مردم بالارفته است و در دولت نیز بتواند راهکار اصلاح ساختار را ارایه کند.

همه ما می‌دانیم که نبود شیوه‌ و مدیریت نرم‌افزاری تا چه اندازه منجر به خلأهای مدیریتی در ایران شده است. در مورد آب‌بها نیز نباید صرف افزایش تعرفه بهبود اوضاع را امیدوار بود. چه بسا در مدیریت منابع آب و برق با شیوه‌های نرم‌افزاری بتوان روش‌های بهینه‌ای برای پرداخت و دریافت طراحی کرد که مشترک در آن ابتکار عمل در مصرف داشته‌باشد و خود به فکر مدیریت مصرف و پرداخت باشد.

برای نمونه بهای مصرف را برای یک سال پیش بپردازد اما با تدابیر طراحی شده به مدت یک سال و دوماه مصرف کند. در این کار به خوبی می‌توان مدت پیک مصرف را مدیریت کرد و فشار را کاهش داد. چه در مصرف برق و چه در مصرف آب. بنابراین خیلی مهم است که وزیر نیروی دولت دوازدهم چه رویکرد و چه نگاهی به حل مسائل پیش روی وزارتخانه‌اش داشته‌باشد.

یکی از مهم‌ترین انتقادات به وزارت نیرو این است که با وجود داشتن بدنه کارشناسی قوی به خوبی و به تناسب از این بدنه استفاده نکرده است و در تصمیم‌سازی‌ها آن را مشارکت نداده است.

برای مثال وزارت نیرو مرکز تحقیقات دارد؛ آیا تاکنون پژوهشی از کشورهایی مشابه ایران به لحاظ جغرافیا و مختصات انجام داده است تا ببیند هزینه تولید هر مترمکعب آب در آنجا چقدر است و بعد هزینه تولید هر مترمکعب آب را در ایران با آن مقایسه و به طرح پیشنهاد بپردازد.

واقعیت این است که به دلیل عدم وجود ارتباط دوسویه بین مردم و دولت عملا حاکمیت مطلوب آب شکل نگرفته است و همین امر سبب شده تا مدیر توانمند نیز برای مدیریت منابع آب تربیت نشود.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن