فرصت ایران در دوره احمدینژاد از دست رفت
بهترین فرصت برای شتاب بخشیدن به توسعه پارس جنوبی، در دولت گذشته و در زمان توقف توسعه این میدان توسط قطر بود که به دلایلی مانند تحریم، کمبود منابع مالی و ضعف مدیریت از دست رفت.
یکی از دغدغههای ایران در سالهای گذشته، تولید حداکثری قطر از پارس جنوبی و از دست رفتن فرصت برداشت از این میدان مشترک توسط ایران بوده است.
خبرگزاری ایرنا در گزارشی دراینباره نوشت: با توجه به اینکه به دلیل شرایط فیزیکی، امکان مهاجرت گاز این میدان مشترک به کشور قطر وجود دارد، کارشناسان همواره بر لزوم توسعه هرچه سریع تر بخش ایرانی این میدان تاکید کرده اند.
میدان گازی پارس جنوبی، بزرگ ترین منبع گازی جهان است که روی خط مرزی مشترک ایران قرار دارد؛ مساحت این میدان 9700 کیلومترمربع است که سهم متعلق به ایران 3700 کیلومترمربع وسعت دارد.
ذخیره گاز این بخش از میدان 14 تریلیون مترمکعب گاز به همراه 18 میلیارد بشکه میعانات گازی است که هشت درصد کل گاز دنیا و نزدیک به نیمی از ذخایر گاز کشور را شامل میشود.
میدان گازی پارس جنوبی (که در قطر، گنبدشمالی نامیده میشود) در سال 1971 کشف و برداشت گاز از این میدان نخستین بار در دهه 1990 توسط قطر آغاز شد؛ گاز تولیدی این میدان با تشکیل شرکت گاز مایع قطر به ال.ان.جی تبدیل و محمولههای ال.ان.جی به خارج صادر میشود.
با وجود سرمایه گذاری گسترده در پارس جنوبی در گذشته، به دلیل پراکندگی اقدامها، در عمل این فازها به مرحله نهایی و بهره برداری نرسیدند اما دولت یازدهم تلاش کرد با اولویت بندی طرحها این عقب ماندگی را جبران کند.
به گزارش وزارت نفت، اظهارات سعد الکعبی، مدیرعامل شرکت قطر پترولیوم در نمایشگاه و کنفرانس گاز ژاپن درباره این که «قطر ممنوعیت ١٢ ساله توسعه بزرگترین میدان گازی جهان را لغو کرده است.»، در روزهایی که برداشت روزانه گاز ایران با قطر برابر شده در محافل کارشناسی، بازتاب گستردهای داشته است.
پس از اظهارات مدیرعامل شرکت قطر پترولیوم، عدهای از سیاسی بودن تصمیم سعد الکعبی سخن میگویند و برخی آن را غیر از آن میپندارند، اما آنچه مسلم است قطر در شرایطی که بازار ال.ان.جی در جهان در وضع مازاد عرضه به سر میبرد و این کشور به گاز تولیدی از این میدان در داخل کشورش نیازی ندارد، کمی رنگ و بوی سیاسی به این تصمیم میدهد.
همچنین نمی توان از کنار امضای موافقتنامه اصولی ایران برای فاز ١١ پارس جنوبی که با هدف «ساخت سکویی عظیم برای افزایش فشارگاز» هدفگذاری شده است، در مقابل این تصمیم قطر به راحتی گذشت.
هرچند الکعبی برای پیشگیری از قضاوتها در باره سیاسی بودن این تصمیم اعلام کرده است: «تصمیم قطر به لغو ممنوعیت توسعه این میدان به دلیل برنامه ریزی ایران برای توسعه بخش متعلق به خود اتخاذ نشده است، در واقع کاری که امروزما انجام میدهیم، چیز کاملا جدیدی است و ما در آینده بدون شک اطلاعاتمان را با ایران به اشتراک خواهیم گذاشت.» اما نمی توان کاملا آن را رد کرد.
قطر که با استفاده از ظرفیت شرکتهای بین المللی و سرمایه گذاری برنامه ریزی شده از سال ١٩٩٠ آغاز به بهره برداری از میدان گنبد شمالی کرده است، در سال ٢٠٠۵ تصمیم گرفت ممنوعیت ١٢ سالهای را برای توسعه این میدان گازی در نظر گیرد.
اما تاریخ نخستین بهرهبرداری ایران به سال ٢٠٠٢ و پس از راهاندازی فازهای ٢ و ٣ پارس جنوبی بر میگردد، این به این معناست که قطر در برداشت از این مخزن مشترک ١٢ سال از ایران پیشی گرفته است.
در حالی که انتظار میرفت، به دلیل مشترک بودن مخزن، ایران به محاکم بین المللی شکایت کند قطر در سال ٢٠٠۵ یعنی سال ٨۴ طرح ممنوعیت توسعه بزرگترین میدان گازی جهان را در دستور کار قرار داد تا جلو شکایت احتمالی ایران را بگیرید.
بهترین فرصت اما در سالهایی که انتظار میرفت ایران به برداشت حداکثری از این میدان یعنی سالهای ٨۴ تا ٩٢ اقدام کند از دست رفت، تحریمها، کمبود منابع مالی و ضعف مدیریت سبب شد توسعه پارس جنوبی به تاخیر بیفتد. همه شرایط اما طبق انتظار قطریها پیش رفت.
دولت یازدهم که روی کار آمد، توسعه پارس جنوبی دراولویت قرارگرفت، فازها اولویت بندی شد و برداشت از این میدان به حداکثر رسید، به اندازهای که برداشت روزانه ایران با قطر برابر شد، که این به معنای احساس خطر برای طرف مقابل بود.
آنها که تاکنون نگران افزایش برداشت ایران و مهاجرت گاز بهسمت کشورمان نبودهاند با اقداماتی که از سوی وزارت نفت برای جبران افت فشار گاز و توسعه فازهای پارس جنوبی صورت گرفت دچار نگرانی شده و اقدامهایی را در نظر گرفته اند.
نرسی قربان، کارشناس ارشد اقتصاد انرژی در زمینه اقدامهای قطر معتقد است: افت فشار گاز و عمل کردن به تعهدها میتواند مهمترین انگیزه قطر از رفع ممنوعیت ١٢ سال تولید از میدان گنبد شمالی باشد.
وی ضمن این که شائبه سیاسی بودن این اقدامها را بسیار اندک میداند، میگوید: با توجه به این که قطر با مشتریان گازی خود قراردادهای بلندمدت ٢٠ تا ٢۵ ساله دارد بنابراین همه تلاشش این است که با جلوگیری از افت فشار مخازن و تامین حداکثر نیاز مشتریان نیاز آنها را برآورده کند.
میدان گازی پارس جنوبی که در قطر گنبد شمالی نامیده میشود، بزرگترین میدان گازی جهان است که در صورت برداشت کامل گاز این میدان، انرژی 10 سال کل ساکنان کره زمین تأمین میشود.
مساحت این میدان 9700 کیلومتر مربع است که 3700 کیلومتر مربع آن در آبهای سرزمینی ایران و 6000 کیلومتر مربع آن در آبهای سرزمینی قطر قرار دارد. حجم گاز برداشتشدنی میدان به همراه میعانات گازی، معادل 230 میلیارد بشکه نفت خام است.
ذخیره بخش ایرانی میدان 13.3 تریلیون مترمکعب گاز درجا و 19 میلیارد بشکه میعانات گازی (9 میلیارد بشکه قابل برداشت) است که 50 درصد ذخایر گازی ایران و هشت درصد از ذخایر گازی جهان را در خود جای داده است. گاز خشک قابل استحصال در بخش ایرانی میدان 8.1 تریلیون مترمکعب با ضریب بازیافت ٠.۶١ است.
ذخیره بخش قطری میدان 37 تریلیون مترمکعب گاز درجا و 26 تریلیون مترمکعب گاز قابل برداشت و 30 میلیارد بشکه میعانات گازی (10 بیلیون بشکه قابل برداشت) است که معادل 99.9 درصد ذخایر گازی قطر و 21 درصد ذخایر گازی جهان است.
مرتضی بهروزی فر، کارشناس ارشد موسسه مطالعات انرژی اما با اشاره به این که قطر ظرفیت کافی همانند دسترسی به تازه ترین فناوریهای شرکتهای خارجی و همچنین منابع مالی کافی برای افزایش برداشت از میدان مشترک گازی پارس جنوبی را دارد، میگوید: البته این به معنای برداشت صیانتی از مخزن نخواهد بود اما ظرفیت این کشور نشان میدهد این کشور در فرصت کوتاهی یعنی حداقل در یک دوره چهار ساله میتواند مقدار برداشت گاز را افزایش دهد.
وی در این باره که آیا بازار ال.ان.جی (گاز طبیعی فشرده) که اکنون با مازاد عرضه روبروست امکان جذب گاز تولیدی بیشتر را دارد، افزود: بدون شک چشم انداز بازار گاز با توجه به مشکلات زیست محیطی و توافقهای بین المللی انجام شده روشن است و انتظار میرود میزان آن در سبد انرژی جهان افزایش و بازار مصرف گاز در سالهای آتی بزرگتر شود.
حال باید صبر کرد و دید که قطریها قصد دارند کدام پروژهها را توسعه دهند، اما آنچه مسلم است این که ایران فرصتهای طلایی سالهای٨۴ تا ٩٢ را برای توسعه این میدان مشترک از دست داده است.