آیا نفت آتش کره را خاموش میکند؟

بحران در حوالی شبهجزیره کره بهسرعت رو به افزایش است و با آرایش 150 هزار نیروی ارتش چین در مرزهای این کشور با کره شمالی، این مسئله وارد بازه تازهای از تنش شده که پیش از این تقریبا بیسابقه بوده است. شرایط فعلی در منطقه بهگونهایست که احتمال بروز تنش نظامی برای توقف برنامه هستهای و موشکی پیونگیانگ را به بالاترین سطح سالهای اخیر رسانده و کارشناسان را برآن داشته که مسیرهای مختلفی که از طریق آن میتوان حکومت پیونگیانگ را از پای درآورد، بررسی کنند.
بهزاد احمدینیا در گزارشی برای کانال «از نفت چه خبر؟» نوشت: کرهشمالی بهعنوان کشوری که نزدیک به 60 سال در یک انزوای نسبی زیسته و جز کمکهای محدود چین و روسیه، مراودهای با جهان بیرون نداشته است، نفت و مشتقات نفتی زیادی مصرف نمیکند اما این مصرف کم به معنی بیاثر بودن سلاح نفت در مقابل این رژیم نیست. بخش بزرگ تأمین انرژی کرهشمالی متکی به معادن ذغالسنگ این کشور است و باتوجه به اینکه تنها نیمی از ساعات شبانهروز در شهرها روشنایی برق وجود دارد و حمل و نقل جادهای نیز به شکل عجیبی تهی از خودروهای شخصیست، باز هم نقش نفت خام و مشتقات نفتی در این کشور بسیار مهم است.
بنابر آماری که رویترز بهنقل از سازمان توسعه و انرژی کرهجنوبی منتشر کرده است، چین سالانه رقمی در حدود 500 هزار تن نفت خام و 200 هزار تن مشتقات نفتی به کره شمالی صادر میکند و روسیه نیز رقمی در حدود یک ششم این مقدار را برای پیونگیانگ تأمین میکند. از آنجایی که چین سالهاست میزان دقیق صادرات نفتی خود به کره شمالی را اعلام نمیکند، این دادهها برمبنای رصد کره جنوبی بهدست آمده اما مشتقات نفتی و فهرست آنها در اختیار سازمان ملل متحد قرار میگیرد و ارقام آن دقیق هستند.
کره شمالی تنها دو مجتمع پالایشگاهی دارد که یکی در مرز چین و دیگری در مرز روسیه واقع شدهاند و تمام خوراک خود را از این دو کشور میگیرند. اکنون این پرسش مطرح است که کشوری با این مقدار وابستگی به نفت و پس از بیش از 5 دهه انزوا، چطور ممکن است با سلاح نفت زمینگیر شود؟
انحصار کلیه امور به حکومت که از فرم لباس پوشیدن و غذا آغاز و به حمل و نقل و مصرف سوخت گسترش مییابد، شمشیری دو لبه است که هم میتواند کنترل جامعه را در دست داشته باشد و هم میتواند لگام امور را از دست دولت خارج کند. بنابر آمارهای برآوردی موجود، تقریبا تمام مصرف سوخت کره شمالی در بخش ارتش، حمل و نقل و امور حکومتیست و تنها بخش کوچکی از مشتقات نفتی در بخش کشاورزی یا مصارف شهروندی بهکار گرفته میشود. از سوی دیگر توان مالی بسیار ضعیف اقتصاد محدود و نابود شده کرهشمالی در دوران تحریمهای بلند مدت بینالمللی، موجب شده که طی سالها این کشور همواره به میزان حداقل نیاز خود نفت خریداری کند و مجالی برای ذخیرهسازی نداشته است. یک نمونه از آسیبپذیری پیونگیانگ، در سال 2003 میلادی و زمانی که چین بهمدت سهروز شیر نفت را به روی این کشور بست، مشخص شد. در آن زمان دولت چین برای فشار بر برنامه موشکهای بالستیک کره شمالی این کار را کرد و بلافاصله توانست پیونگیانگ را وادار به عقبنشینی کند.
گلوبالتایمز که تقریبا بازتاب دهنده جو حاکم بر حکومت چین است، اخیرا طی سرمقالهای که روز چهارشنبه 23 فروردین 96 منتشر شد مدعی شد که افکار عمومی چین آمادگی پذیرش اقدامات سختگیرانه در قبال کرهشمالی را دارد و بخشی از جامعه این اقدامات را مطالبه میکنند. از سوی دیگر برخی اتاقفکرهای واشنگتن که کار نظارت و تحلیل بر کرهشمالی را برعهده دارند، اعلام کردهاند که یک تحریم کامل و قاطعانه نفتی علیه کره شمالی، حداکثر ظرف 3 ماه این کشور را بهطور کامل دچار فروپاشی میکند و حتی ارتش آن نیز قادر به اقدام مؤثری نخواهد بود.
واقعیت این است که روسیه و بهخصوص چین، امروز حاضر به چنین اقدامی نیستند و برهم زدن تعادل و اقدام زمینگیرکننده علیه کرهشمالی را جذاب نمیدانند. پکن بهطور خاص باتوجه بهاینکه بیش از همه در تیررس موشکهای حکومت بیمنطق پیونگیانگ قرار دارد، ترجیح میدهد این حکومت را بهشکل بهشدت ضعیف شده در سبد خود داشته باشد تا در مواقع لزوم از آن علیه آمریکا بهره بگیرد پس باید منتظر طرح احتمالی این تحریم نفتی در شورای امنیت سازمان ملل بمانیم تا مشخص شود که آیا چین یا روسیه از حق وتوی خود برای جلوگیری از آن بهره میگیرند یا اینکه اندکی نفت یکی از پرتنشترین منازعات دهههای اخیر را برای همیشه حل میکند.



