پاشنه آشیل اوپک
طرح کاهش سقف تولید اوپک برای کنترل قیمت در بازار نفت خام، به تاریخ بازبینی خود نزدیک میشود و این درحالیست که ونزوئلا بهعنوان یکی از بزرگترین کاهشدهندگان تولید خود، شرایطی بسیار ناپایدار دارد.
هفتههای اخیر در کاراکاس پایتخت ونزوئلا، هفتههایی پر آشوب بوده که تقریبا هر روز چندین هزار نفر در این شهر راهپیمایی و تجمع کردهاند. اکنون نیکلاس مادورو، رئیس جمهوری ونزوئلا، اعلام کرده که بهدنبال کشته شدن 5 شهروند در درگیریهای خیابانی، تصمیم به فراخوان ارتش به خیابانها گرفته است. از سوی دیگر اقتصاد این کشور نیز نزدیک به دوسال است که در پی افت شدید قیمت نفت خام، با مشکل درآمدی مواجه شده و فساد اقتصادی موجود در سیستم حاکم، بر این مشکل دامن زده است.
در چنین شرایطی، اجماع بر سر کاهش تولید نفت در میان کشورهای عضو اوپک، یکی از موقعیتهای مطلوب دولت ونزوئلا را فراهم آورد تا ناتوانیهای خود را پشت پرده کنترل بازار نفت پنهان کند و سهمی نزدیک به 10 درصدی از کاهش تولید این کارتل را برعهده بگیرد؛ سهمی که احتمالا بهزودی دردسری بزرگ برای کشورهای صادرکننده نفت ایجاد خواهد کرد چراکه بحران ونزوئلا به شدت با نفت گره خورده و سناریوهای مختلفی برای آن میتوان فرض کرد که هیچ کدام بهنفع اوپک نیستند. از این میان دو سناریو بیش از دیگر برآوردها محتمل هستند.
سناریوی1: حفاری کن عزیز، حفاری کن
آمریکای جنوبی از زمان جنگ سرد و دوران انقلابهای سرخ، مأمن مناسبی برای عقاید سیاسی سوسیالیستی و پوپولیستی بوده و کشورهای بزرگ و کوچک زیادی در این منطقه بهطور متناوب دولتهای شبه کمونیستی را تجربه کردهاند. دولت هوگو چاوز، رئیس جمهوری فقید ونزوئلا، نیز یکی از سوسیالیستترین دولتهای دهه اخیر آمریکای جنوبی بود که پس از مرگ وی، توسط مادورو که در آنزمان معاون چاوز بود، مصادره شد. بارزترین ویژگی این دولت، ارائه یارانههای کلان و تلاش برای کنترل زندگی شهروندان از این طریق بود که البته با نفت بالاتر از 100 دلار در هر بشکه امکانپذیر شد اما با افول ستاره نفت، بخت دولت یارانه نیز فروکش کرد.
در حال حاضر دولت مادورو با مشکلات شدید اقتصادی دست و پنجه نرم میکند که بهدلیل فساد اقتصادی گسترده، اثرگذارتر هم شدهاست. این فساد و فقر موجب شدند که در دوران نفت ارزان، این کشور حتی برای تأمین دستمال توالت شهروندان هم دچار مشکل شده و اعتراضات خیابانی علیه وضعیت اقتصادی کلید بخورد. از نظر کمّی، ونزوئلا شاید بزرگترین ذخایر نفت قابل برداشت جهان را در اختیار داشته باشد اما این ثروت زمانی قابل اتکاست که از زمین خارج شود پس مادورو برای ادامه کار راهی جز استخراج و فروش نفت ندارد و این بهمعنی خروج از توافق اوپک یا دور زدن تعهدات کاهش فروش نفت است. در صورتیکه دولت ونزوئلا موفق به یافت راهی برای هرکدام از این روشها شود، اوپک باید چارهای برای 8 درصد از کاهش تولید خود بیاندیشد که باتوجه به شرایط اقتصادی اعضای این سازمان، چندان کار آسانی نخواهد بود.
سناریوی 2: آرام بهسوی خاموشی
جامعهشناسی سیاسی معتقد است که نظامهایی که با شعارهای عوامفریبانه و وعدههای اقتصادی سوسیالیستی روی کار میآیند درآخر، مردم را نادیده میگیرند و هر نظامی که وضعیت مردمش را نادیده بگیرد، نهایتا بهدست مردم سرنگون خواهد شد؛ حال فرایند سقوط ممکن است چند ماه، چندسال یا حتی چند دهه بهطول بیانجامد اما اتفاق خواهد افتاد.
اگرچه ونزوئلا بزرگترین ذخایر نفت (از دید برخی منابع آماری) را در اختیار دارد اما این ذخایر آنقدر سنگین و نامرغوب هستند که برای فروش در بازارهای جهانی، این کشور باید نفت سبک وارد کرده و با نفت تولیدی خود ترکیب کند تا نفتش در پالایشگاهها قابل استفاده شود. این فرآیند پیچیده تولید نفت در این کشور، بر بحرانهای دیگری که شرح داده شد افزوده شده و با افزایش درگیریهای داخلی، امکان واردات نفت سبک و درنتیجه فروش نفت را برای کارکاس به حداقل میرساند. وقتی ونزوئلا قادر به خرید نفت سبک نباشد، نفتی هم برای فروش نخواهد داشت و این بهمعنی کاهش بیش از اندازه نفت اوپک و برهم خوردن تعادل پیشبینی شده این سازمان در جهت دیگریست.
بحران اقتصادی در ونزوئلا در همینحال شرکتهای خارجی را از میدانهای نفتی این کشور فراری داده و مصادره اموال آنها و ناتوانی دولت در پرداخت تعهدات مالیاش موجب شده تعداد دکلةای فعال از 70 دکل در سال 2015 به 51 دکل در سال 2016 کاهش یابد و تولید نفت این کشور نیز از سال 2010 تا امروز نزدیک به 253 هزار بشکه کمتر شود؛ وضعیتی که تمام بحرانها را تشدید و حساب و کتاب اوپک را برهم میزند.