سانچی و واکنشهای ناموجه
احمد زیدآبادی، نویسنده و فعال سیاسی
مرگ دلخراش سرنشینان نفت کش سانچی قلب همۀ ایرانیان را مالامال درد کرده است و در این میان، هر فردی میکوشد تا به نحوی همدردی خود را با خانوادۀ قربانیان این فاجعه ابراز کند.
حوادثی از این دست، اگر ناشی از تقصیر یا قصورِ فرد یا دستگاهی نباشد؛ صرفاً یک تراژدی انسانی است که جز شکیبایی و همدردی، راهی برای تحمل آن باقی نمیگذارد.
واکنش بسیاری از ایرانیان به این فاجعه چنان بود که گویی همۀ این قبیل حوادث، قابل کنترل و پیشگیری است و به صرف اینکه اتفاق افتاده، حتماً مقصری دارد.
متأسفانه در حیات بشری، امور خارج از کنترل انسانها بسیار است و هیچ اجتماعی هم با هر میزان از پیشرفت مادی و مدیریت عالی، از آن مصون نیست.
از این رو، معمولاً در همۀ جای دنیا فجایع قابل پیشگیری و کنترل را از فجایع خارج از کنترل بشر تفکیک میکنند به طوری که در مورد فجایع نوع نخست، خواستار پاسخگویی یا استعفای مسئولان مربوطه میشوند و در مورد فجایع نوع دوم، با شکیبایی و همدلی و همبستگی، در جهت کاهش آلام خانوادههای قربانیان میکوشند.
ظاهراً در کشور ما به علت فشارهای عصبی روزانه و نارضایتی از نحوۀ ادارۀ کشور، بسیاری از افراد بین این دو نوع فاجعه، تفکیکی قائل نمیشوند و به صرف وقوع حادثهای، به جای تحقیق در بارۀ امکان یا عدم امکان پیشگیری آن، افراد و دستگاههای مرتبط با حوزۀ وقوع فاجعه را با زبانی تند و گزنده هدف حمله قرار میدهند.
این نوع واکنش، البته قابل فهم است، اما موجه نیست. اگر ما به این نوع واکنشها عادت کنیم؛ نه فقط روزی دامن خودمان را خواهد گرفت؛ بلکه بنیان اخلاقی جامعه را بیش از پیش در هم خواهد شکست.
از نگاه من، داوری و رفتار ناعادلانه و غیر منصفانه از طرف هر بشری – حتی با سفیدترین کارنامه -علیه بشر دیگری – حتی با سیاهترین کارنامه – پذیرفتنی نیست و اگر ما به این نوع اصول بی اعتنا بمانیم؛ به فرض تحولات سیاسی بزرگ نیز فقط از چاله به چاه سقوط میکنیم.
خداوند قربانیان نفتکش سانچی را غرق رحمت لایزال و مهربانی بی انتهای خود گرداند و به خانوادههای داغدار آنها شکیبایی دهد و دل پردردشان را آرام گرداند. آمین.