پالایش از پنجره برجام
علیرضا صادقآبادی| معاون وزیر نفت| مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران
تردیدی نیست پس از مذاکرات ایران و کشورهای ۱+۵ و لغو تحریمهای ظالمانه، بیشترین سود از این فرصت نصیب صنعت نفت ایران شد. صنعت نفت ایران طلیعهدار بزرگترین دستاوردهای برجام شد و از این رهگذر، آب رفته را به جوی برگرداند و یک بار دیگر نام ایران زمین در جهان درخشیدن گرفت.
صاحبنظران معتقدند که تنگناهای گریزناپذیر ناشی از تحریمها، صنعت نفت کشور را تحت تاثیر شدید خود قرار داده بود، اما آنچه بیش از هر چیزی حائز اهمیت تلقی میشد این بود که در مدت کوتاهی بعد از گشایشهای حاصل شده، نه تنها جایگاه ایران در این حوزه به آنچه پیش از آن بود، بازگردد، بلکه همگان قد کشیدن نفت ایران در دنیا را پیش چشم خود ببینند.
در حقیقت این صنعت در کوتاهترین بازه زمانی بار دیگر به اوج بازگشت و صد البته این بازگشت در دور جدید توسعهای خود متبلور شد.این لباس نو وقتی به چشم آمد که دیده شد توسعه و تولید از میدانهای گازی و نفتی مشترک، افزایش تولید و صادرات نفت خام و میعانات گازی، پالایش و عرضه گاز طبیعی و تامین سوخت مورد نیاز کشور، گازرسانی روستایی، عرضه سهل سوخت به صنایع سنگین و نیروگاهها، توسعه حوزه پالایش و پخش بهصورت اعم و رشد و ارتقای توسعهای در صنعت پالایش نفت و بخشهای پالایشگاهی نفت و میعانات گازی شامل تولید فرآورده و تولید کمی و کیفی فناوریهای ساخت داخل، تحرک صنعت نفت پس از برجام و بسیاری از موارد دیگر بهطور رسمی کلید خورده است.
اما در این میان یکی از بخشهای مهم صنعت نفت ایران، یعنی حوزه پالایش و پخش فرآوردههای نفتی نیز از گشایشهای برجام انتفاع خود را حاصل کرد. تامین نیازهای فزاینده داخلی سرفصل مهمی بود که تا پیش از برجام، موانع بزرگ و بسیاری سر راه خود داشت. پالایش و پخش فرآوردههای نفتی، یکی از بخشهای هزینهای و پرزحمت صنعت نفت محسوب میشود. طبعا در چنین وضعی، رفع موانع تحریمی میتواند کمکهای شایان توجهی به توسعه در این صنعت داشته باشد. ایجاد ظرفیتهای جدید تولید و پالایش و پخش فرآورده مستلزم سرمایهگذاریهای بزرگ چند میلیارد دلاری است که تنها در فضای غیرتحریمی امکان تحقق دارد.
در دولت یازدهم، صنعت پالایش و پخش دوران جدیدی را تجربه کرد. صنعتی که تا پیش از گشایشهای برجامی همواره زیر تیغ نقد تولید مداوم محصولات آلاینده قرار داشت، پس از به نتیجه رسیدن مذاکرات ایران و ۱+۵، گسترهای تازه برای احیا پیش رو داشت تا از آن پس بتواند محصولاتی با استانداردهای جهانی و به روز تولید و عرضه کند.
تامین انواع سوخت مورد نیاز کشور برمبنای استانداردهای جهانی، آنهم در حجمی وسیع که میزان آلایندههای زیست محیطی آن بسیار کمتر باشد، وزنهای ثقیل بود که بلند کردنش تنها در هوای برجامی امکانپذیر شد. نمونه قابل اشاره در این زمینه، تفکیک بنزین تولیدی با استاندارد یورو ۴ به مقدار ۱۶ میلیون لیتر در روز بود که مقرر شد با هدف جلوگیری از اختلاط با بنزینهای متعارف از طریق خطوط لوله در مخازن جداگانه در مبدا و مقصد ارسال و نگهداری شود.
همین کار درباره فرآوردهای مانند نفتگاز نیز صورت گرفت و بدین ترتیب بنزین و گازوئیل یورو ۴ در کلانشهرهای تهران، کرج و اراک و همچنین در اصفهان و به تدریج در شهرهای بزرگ توزیع شد تا زمینه آسایش و سلامت مردم و محیط زیست فراهم شود.
راهاندازی پالایشگاه ستارهخلیجفارس به عنوان نخستین و بزرگترین پالایشگاه میعاناتی جهان در سایه برجام تحقق یافت که هم اکنون روزانه ۱۴ میلیون لیتر بنزین با استاندارد یورو ۵ تولید میکند. تولید بنزین در این پالایشگاه که کلید خودکفایی و پیوستن ایران به صادرکنندگان فرآورده است، از مهمترین دستاوردهای برجام به شمار میرود.
همچنین پروژههای گوگردزدایی در پالایشگاههای مختلف کشور در دستور کار قرار گرفت و بهطور نمونه در پالایشگاه آبادان واحدهای مربوط به این فرآیند به نوبت راهاندازی شد. تا قبل از برجام پالایشگاه_تهران هم وضعی مشابه داشت و به رغم راهاندازی طرحهای توسعهای، بنزن موجود در بنزین تولیدی، بالاتر از شاخصهای یورو ۴ بود که با سلسله عملیات تنظیم نقطه برش نفتا و برخی تغییرات در فرآیندها، میزان بنزن موجود در فرآوردههای تولیدی به زیر یک و نیم واحد در میلیون رسید.
پالایشگاههای لاوان و اصفهان (بهرغم نبود دسترسی به کاتالیست واحد ایزومریزاسیون بهدلیل تحریمهای اعمال شده) نیز از شرایط موجود رنج میبردند که سرانجام با ساخت کاتالیست ازسوی یکی از شرکتهای داخلی، بنزین تولیدی خود را به استاندارد یورو ۴ رساندهاند.
البته لازم به یادآوری است که در سایه برجام با استفاده از منابع مالی خارجی در قالب فاینانس در پالایشگاههای آبادان و اصفهان قراردادهای تامین مالی و مهندسی و ساخت پروژههای بهینهسازی و افزایش کیفیت محصولات آغاز شده و امید است که پروژههای کاهش نفت کوره در سایر پالایشگاههای کشور نیز اجرایی شود که هم در اقتصاد صنعت پالایش و هم در اقتصاد ملی تاثیرگذار است و اشتغال هم ایجاد میکند. براین اساس میتوان با قاطعیت اعلام کرد که صنعت پالایش کشور ظرفیت ایجاد ۱۰۰هزار شغل مستقیم را دارد که فقط در سایه برجام امکانپذیر است.
یکی دیگر از دستاوردهای شاخص پس از برجام در حوزه پالایش و پخش، توقف تزریق ریفرمیت دریافتی از پتروشیمیها بود که ۱۰ درصد بنزن داشت و سطوح خطرناک آلایندگی را رقم میزد. چنین توقفی هرچند در روزهای اول هیاهوهایی را در پی داشت، اما رفته رفته آثار مثبت خود را نشان داد.
در حوزه تامین بخش عمدهای از قطعات و تجهیزات مورد نیاز، صنعت پالایش و پخش نیز در دوران تحریمها، محرومیتهای فراوانی را تجربه کرد. فرآیندهای پیچیده پالایش، نیازمند تجهیزاتی بود که به اشکال مختلف و با دشواریهای فراوان در انتقال وجه و صرف هزینههای اضافی گاه تا ۸ درصد، تهیه میشد. این قطعات و تجهیزات در دوران تحریم گاهی تا ۲۰۰ درصد گرانتر از قیمت اصلی خود برای کشور هزینه داشت که با رفع تحریمها، جلو این ضرر هنگفت گرفته شد.
در دوران سخت تحریم، اقلام فروخته شده به ایران حتی به این قیمتهای گزاف ازسوی عوامل بیرونی مورد رصد و پیگیری قرار میگرفت که در کدام محل و منطقه از کشور قرار است کار کند و بدین ترتیب تاسیسات پالایشی کشور از طریق سامانههای GPS بهطور دقیق ردگیری میشد. پس از تحریم بود که فروشندگان صاحبنام اروپایی و ژاپنی، تسلط چینیهای بعضا گرانفروش را از بین بردند و برای تعامل تجاری با ایران، خود پیشقدم شدند.
تفسیر اجرایی برجام یا آنچه به guide line شهرت یافته بود در صنعت نفت ایران سبب شد قطار دستیابی به بازارهای جدید صادرات نفت خام و میعانات گازی، فرآوردههای نفتی و محصولات پتروشیمی و جذب مشتریان جدید، عملیات نقل و انتقال وجوه و کاهش هزینههای جابهجایی پول، صدور ضمانتنامههای بانکی و گشایش اعتبار اسنادی، سفارش و تامین قطعات و تجهیزات خارجی، وضع اموال و داراییهای توقیف شده، همکاری با شرکتهای خارجی صاحب فناوریهای مدرن و جذب سرمایهگذاری خارجی، شتاب بیشتری به خود گیرد.
بی تردید آنچه از برجام نصیب صنعت نفت ایران شده، بسیار بیش از این موارد است که برشمرده شد. با نگاهی به توسعه صنعت نفت کشور در مقطع پس از مذاکرات هستهای ایران و ۱+۵، باید انصاف داد که آغوش این صنعت به پهنای جغرافیای نفتی کشور گشوده شده است، هر چند تا رسیدن به وضع مطلوب بسیار مانده است.