مقاومت آلمانیها در انقلاب و جنگ و مهاجرت در دوران احمدینژاد تجارت بدون بانک!

اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان سه سال قبل از انقلاب، فعالیت خود را آغاز کرد؛ بخش خصوصی آلمان از 150 سال پیش در تجارت با ایران قدم برداشت؛ شرکتهای آلمانی، دورههای مختلف سیاسی را همپای ایرانیان پشت سر گذاشتند، در دوران انقلاب ماندند، در دوران جنگ، حضور داشتند؛ از ابتدا بخش خصوصی آلمان در تجارت با ایران قدم برداشت و دولت آن کشور دخالتی در این امر نداشت اما مدیریت نادرست در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد، غدههای سرطانی را در قلب اقتصاد ایران پخش کرد و از آن پس با توجه به فرهنگ رخنه کرده در سطوح بالای کشور ازجمله منفعت طلبی افراد، امید جدی به بهبود موثر شرایط حداقل در کوتاهمدت نیست.
امیر علیزاده، قائم مقام اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان، در گفتگو با خبرنگار «انرژی امروز»، درمورد روابط تجاری آلمان، بزرگترین شریک تجاری ـ صنعتی ایران در 150 سال اخیر، گفت: از سال 2008 با اولین تحریم ها و کاهش روابط اقتصادی آلمان و ایران شروع شد. پس از آن دویچه بانک (بزرگترین بانک آلمان) دفترش در خیابان الوند را بست و رفت.
وی با اشاره به اینکه تا سال 2012 تقریبا هنوز کم و بیش روابط خوب بود، گفت: با تشدید تحریمها، صدور قطع نامهها در سال های 2011 و 2012 و تحریم های مالی که سایر تحریم ها را اثربخش کرد، شرکتهایی چون مرسدس بنز که 50 سال در ایران حضور داشت و انقلاب و جنگ را گذرانده بودند، از ایران رفتند.
پایه صنعت ایران، آلمانی است
قائم مقام اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان با تاکید بر اینکه پایه صنعت ایران، آلمانی است، تصریح کرد: بانگاهی به تجارت ایران و آلمان میبینیم که صنعتی شدن ایران با کمک بخش خصوصی آلمان اتفاق افتاد و تفاوت مهمی که در حضور شرکتهای خارجی در ایران بود، این است که شرکتهای معمولا از طریق دولتشان در ایران حضور پیدا میکردند اما شرکتهای خصوصی آلمان در ایران فعال بودند و دولت دخالت چندانی در این امر نداشت؛ بنابراین روابط اقتصادی هم از طریق تاجران و شرکتهای خصوصی آلمانی صورت میگرفت.
علیزاده با تاکید بر اینکه روابط اقتصادی آلمان و ایران با زیمنس شروع شد، گفت: 150 سال پیش که بریتانیاییها میخواستند خط تلگراف به هند را دایر کنند، زیمنس بخش ایران را برعهده گرفت و این موضوع پایهای از حضور بلندمدت شرکت های آلمانی در ایران شد به گونهای که آلمانیها نخستین هنرستانهای فنی حرفهای، راه آهن و … را در کشورمان دایر کردند.
وی ادامه داد: اوج حضور و فعالیت شرکتهای آلمانی در ایران در دهه 40 و 50 بود و اتاق بازرگانی با حمایت دولت آلمان و ایران در سال 1354 (42 سال پیش) و سه سال قبل از انقلاب، تشکیل شد. تا سال 2005 روابط تجاری ایران و آلمان به اوج و به پنج میلیارد یورو رسید.
قائم مقام اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان با تاکید بر اینکه اکثر صادرات آلمان به ایران ماشین آلات صنعتی، یا کالاهای سرمایه ای یا کالاهای واسطهای بودند که در تولید استفاده میشد ؛ صادرات یا در حوزه مواد اولیه برای دارو، مواد آرایشی و بهداشتی یود یا خط تولید و ماشین آلات صنعتی. ترجیح شرکتهای ایرانی هم همواره این بوده که با شرکتهای آلمانی کار کنند البته نه فقط به دلیل کیفیت بالاتر ماشینآلات بلکه به دلیل عواملی چون اطمینان به امکان برقراری روابط بلند مدت، بهرهمندی از خدمات پس از فروش خوب، امکان انتقال دانش و … این مسایل برای ایرانیان و صنعت کشور بسیار مهم است.
علیزاده با اشاره به اینکه روابط تجاری ایران و آلمان تا سال 2008 ادامه داشت، گفت: آلمان همچنان اولین شریک تجاری ایران بود، اما پس از شدت تحریمها افول اتفاق افتاد و چین و کره جای آلمان را گرفتند.
اولین هیات آلمانی دو روز پس از برجام به ایران آمد
وی با تاکید براینکه توافق برجام در احیای روابط ایران و آلمان تاثیر بسیاری داشته است، اظهار کرد: برعکس برخی مسایل که مطرح میشود، اینگونه نیست که توافق برجام تاثیر نداشته باشد؛ صرفا با نگاهی به آمار و ارقام میبینیم که حجم تجارت ایران و آلمان ظرف مدت دو سال گذشته، هر سال 25 درصد افزایش یافته است. کشورهای زیادی نیستند که بتوان گفت آلمان ظرف مدت دوسال تا این حد حجم تجارت خود را با آنها افزایش داده است.
قائم مقام اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان خاطرنشان کرد: با این حال واقعیت این است که به میزان امیدواریای که در سال 2015 و در ادامه پس از ژانویه 2016 با توافق برجام ایجاد شده بود، حداقل برای رسیدن به حجم تجارت سال 2005، برقراری روابط تجاری محقق نشد و در سال 2017 تازه ارزش تجارت دو کشور به سه میلیارد یورو رسیده است.
علیزاده با تاکید بر اینکه موانع و مشکلات و دلیل عدم تحقق آنچه انتظار میرفت، مختلف است، گفت: دو روز بعد از امضای توافق هستهای در تابستان 2015، آقای گابریل، وزیر اقتصاد وقت آلمان با چند هیات بزرگ به ایران آمدند؛ از آن زمان تاکنون بیش از 50 هیات آلمانی به ایران آمدند این درحالی است که هر هیات آلمانی هم متشکل از نمایندگان 30 الی 100 شرکت بودند. بدین ترتیب به طور متوسط بیش از 2000 شرکت آلمانی پس از توافق برجام به ایران آمدند به گونهای که برخی شرکتها بعد از سال ها به ایران بازگشتند و برخی نیز برای بار نخست ایران را میدیدند.
مهاجرت لینده از ایران
قائم مقام اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان در واکنش به این موضوع که بر اساس آنچه گفته شد، اثر تحریم به اقتصاد کشور تاثیری فراتر از جنگ و انقلاب داشت، و در پاسخ به علت و چرایی خروج شرکتهای آلمانی از ایران و عدم تحقق سرمایهگذاری شرکتهای بزرگ چون BASF در ایران ظرف مدت دو سال اخیر، گفت: پس از تحریم نفت و گاز و خودرو، شرکتهای بزرگ آلمانی از ایران رفتند. درواقع همه شرکتهای آلمانی در زمان تحریمها نرفتند، خیلیها ماندند، شرکتهای بزرگ فعالیت خود را محدود کردند اما حضور داشتند؛ شرکتهای کوچک نیز فعالیت داشتند و از طریق نمایندگی کار کردند. تحریم ها همه جانبه نبود؛ بخشهای مشخص و افراد مشخصی تحریم بودند و در حوزه دارو، غذا، کشاورزی و حتی بخش هایی از صنعت هنوز امکان فعالیت وجود داشت تا اینکه بخشهای خودرو و نفت و گاز تحریم شدند؛ پس از آن، لینده، مرسدس بنز و فولکس واگن از ایران رفتند.
علیزاده تصریح کرد: به عنوان مثال شرکتی مانند BASF که بزرگترین شرکت شیمیایی جهان است و بخشهای مختلفی را دربر میگیرد از نفت و گاز و پتروشیمی گرفته تا کشاورزی، در بخشهایی از ایران همچنان حضور داشتند.
وی با تاکید بر اینکه علل بازدارنده سرمایهگذاری، خارج از کنترل ماست، گفت: علل عدم سرمایه گذاری، دو سه دلیل خارج از کنترل ما است؛ یک بخشی به سیاست های آمریکا مربوط است؛ برخی شرکتهای آلمانی در آمریکا حضور پررنگ دارند و تحت فشار ناشی از تحریمهای ثانویه قرار میگیرند، امریکا یک سری اهرمهایی دارد و می تواند تحریمهای خود را خارج از قلمرو کشور اعمال کند.
وی با تاکید بر دسترسی آمریکا به ابزارهای فشار چون اهرم مالی و برخورداری از بازری بزرگ، گفت: طبق قوانین اتحادیه اروپا، شرکتهای اروپایی موظف به تبعیت از قوانین امریکا نیستند و این کار به نوعی خلاف قانون است اما واقعیت چیز دیگری است؛ واقعیت این است که آمریکا ابرقدرت است و از طریق اهرمهایی که دارد به شرکتها و بانکها فشار می آورد چنانچه در سال 2015 و 2016 بانکهای اروپایی را از جمله یک بانک بزرگ آلمانی و یک بانک فرانسوی، جریمه سنگین کرد.
شرکت آلمانی بانکی برای فاینانس نمییابد
قائم مقام اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان اظهار کرد: از یک سو ممکن است شرکت آلمانی تحت فشار باشد و از سوی دیگر ممکن است شرکت تحت فشار نباشد اما بانکی را برای فاینانس پیدا نکند و اینجاست که به مانع اصلی میرسیم.
علیزاده با اشاره به اینکه فاینانس نیز به دو بخش تامین مالی پروژه یا حواله کرد پول به آلمان تقسیم می شود، گفت: حواله کردن پول بیشتر از طریق بانکهای کوچک آلمانی که در امریکا حضور یا انتقال دلار ندارند، در حال انجام است اما تامین مالی پروژهها با مشکل روبروست چرا که بانکهای کوچک توان تامین مالی پروژه های صنعتی را ندارند. بانکهای بزرگ چون بانکهای سرمایهگذاری و توسعه از جمله دویچهبانک، کومرتسبانک یا KFW (بزرگترین بانک توسعه دنیا) نیز حاضر به سرمایهگذاری و تامین مالی نیستند بنابراین شرکتهای بزرگ تنها راهی که دارند این است که از سرمایه خود تامین مالی کنند و اکنون در قرن 21، کسی دیگر این کار را انجام نمیدهد بلکه از سایر ابزارهای مالی استفاده میشود.
وی ادامه داد: از سوی دیگر در ایران امکان تامین مالی پروژه توسط دولت نیز نیست بنابراین پروژه BASF، زیمنس یا … غیر از فشارهای سیاسی امریکا (گرچه سیاست های امریکا باعث احتیاط و حرکت دست به عصای شرکتهای آلمانی شده است)، از نظر تامین منابع مالی هم دچار مشکل میشوند.
قائم مقام اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان تصریح کرد: علاوه بر اینها، یک سری عوامل درونزا نیز وجود دارد و نمیتوان گفت که صرفا به دلیل سیاستهای خصمانه امریکا، سرمایهگذاری خارجی صورت نمیگیرد. ما خود نیز نتوانستیم بسترهای لازم برای سرمایهگذاری را فراهم کنیم. همواره در جلسات با نمایندگان مجلس، وزارت صمت یا وزارت اقتصاد داریم؛ همواره آلمانی ها را مثال می زنم که اگر در ایران امنیت سرمایه گذاری، بستر و شرایط فراهم باشد، برای سرمایهگذاری میآیند و نیاز به مشوق های منطقه آزاد نیست؛ اگر بستر فراهم باشد، شرکتهای کوچک و متوسط (کوچک و توسط بر اساس معیار آلمان و شرکت بزرگ بر اساس معیار ایران) که 90 درصد اقتصاد آلمان و ریسک پذیر هستند، برای سرمایهگذاری به ایران میآیند.



