ظهور و سقوط اردوغان با زلزله؟
فاطمه لطفی | روزنامهنگار
فاصله بین دو زلزله بزرگ ترکیه 24 سال است، به همان اندازه که زلزله سال 1999 توانست رجب طیب اردوغان را به حاکم بالمنازع ترکیه تبدیل کند، زلزله سال 2023 میتواند سقوطی عمیق برای او و حزب عدالت و توسعه رقم زند.
ترکیه، کشوری که هم آسیایی است هم اروپایی؛ و با اینکه بیشتر خاکش در خاورمیانه قرار گرفته، اما میخواهد هر طور که شده خود را اروپایی بداند. تمام تلاش رئیسجمهور فعلی آن، قبلا این بوده که عضو اتحادیه اروپا شود، اما اروپاییها آنقدر دلیل و بهانه داشتند که ترکها از اروپایی شدن نامید شوند. یک دلیلش جغرافیا بود. دلیل دیگرش اقتصاد و دین. جغرافیا و دین را که نمیتوان دست زد، پس رجب طیب اردوغان تمام تلاشش را کرده تا اقتصاد کشور را سر و سامانی دهد. سال گذشته تورم در این کشور به یکباره افزایش یافت. کارشناسان سیاستهای اقتصادی اردوغان را عامل این تورم میدانستند. اما در سه ماه گذشته تورم روندی کاهشی در پیش گرفت. اقتصاد رو به شکوفایی مجدد گذاشت، ساختوساز بخش لاینفک این شکوفایی بود و نیز سال گذشته میلادی 47 میلیون گردشگر به این کشور سفر کردند، برنامهریزی برای 53 میلیون نفری شدن این گردشگران در سال 2023 انجام شده بود که به یکباره در میان بهت و ناباوری همگان همهچیز زیر و رو شد. زمینلرزهای با قدرت 7.8 در مقیاس ریشتر در روز 6 نوامبر برابر با 17 بهمن ماه مناطق بزرگی از ترکیه و نیز سوریه را زیر رو کرد. شدت این زمینلرزه به حدی بود که موسسه ملی ژئوفیزیک و آتشفشانی ایتالیا اعلام کرد شبهجزیره آناتولی 3 متر به سمت غرب حرکت کرده است. تا زمان تنظیم این گزارش و بر اساس گزارشهای خبرگزاری آناتولی، تعداد جانباختان این زلزله در ترکیه و سوریه به بیش از 11هزار نفر رسید و 53 هزار مجروح تنها در ترکیه به بیمارستانها منتقل شدهاند.
با تصاویر آخرالزمانی که از شهرهای ترکیه به جهان مخابره میشود باید منتظر افزایش تعداد مجروحان و جانباختگان باشیم. و احتمالا وضعیت در بخش سوری منطقه آسیبدیده وخیمتر خواهد بود. حالا زلزله ترکیه و سوریه در رتبه هشتم 10 زلزله مرگبار قرن 21 ثبت شده است. به آن اضافه کنید سرمای شدید منطقه را. اما این تنها ساختمانهای ترکیه نبود که زیر و رو شد. زلزله برنامههای اردوغان برای انتخابات آتی را هم زیر و رو کرده است. حالا اردوغان با چالشی بزرگ مواجه شده است. چالشی به بزرگی ویرانههایی که ویدئوها از ترکیه مخابره میکنند و انتخاباتی که چند روز پیش این رئیسجمهور با شور و هیجان اعلام کرد که قانون به او اجازه میدهد دوباره نامزد انتخابات شود. فعلا سه ماه در این کشور حالت فوقالعاده اعلام شده است. و زمان برای اردوغان به سرعت درحال گذر است.
اردوغان چه خواهد کرد؟
زلزله در ترکیه اردوغان را بار دیگر در کانون توجه جهان قرار داده است. تا به حال اردوغان را دنیا با سیاستهای عجیبوغریبش در برابر ناتو و روسیه و اوکراین شناختهاند. این کشور به دنبال منافع خود، مخالف پیوستن سوئد و فنلاند به ناتو است. از سویی این رئیسجمهور درحالی که هنوز روابط گرمی با ولادیمیر پوتین دارد، پیشرفتهترین پهپادهای نظامی خود را در اختیار ارتش اوکراین گذاشته تا تلفات سنگینی به روسها وارد آورند. اما در عین حال پوتین را ترغیب کرده است تا ترکیه را به هاب انرژی منطقه تبدیل کند و ترکیه مسیری باشد برای صادرات گاز روسیه به دنیا. درحالی که سوریه را تهدید میکند که «شبی ناگهانی بر سرشان آوار میشویم»، آوارگان سوری حاضر در کمپهای ترکیه، اهرم فشار اردوغان هستند بر اروپا و از سوی دیگر حضور در ناتو، جرات کافی را به ترکیه داده است تا در بهرهبرداری از منابع فسیلی موجود در آبهای خود و همسایگان، کشورهای منطقه را به چالش بکشاند.
انتخابات ریاستجمهوری ترکیه امسال برگزار میشود و اردوغان که 20 سال است در راس قدرت ترکیه قرار گرفته، باز هم نامزدی خود را برای این انتخابات اعلام کرده است. او طرحهای بزرگی در سر دارد. اما زلزله اتاق فکر اردوغان را هم لرزانده است. روزنامه واشنگتنپست در این باره مینویسد: اردوغان یک نسل است که بر سیاست کشورش نقش بسته است. او یک اصلاحطلب لیبرال بود که به یک ناسیونالیست خودکامه تبدیل شد، و به نوعی دگرگونکنندهترین و تأثیرگذارترین شخصیت در تاریخ جمهوری ترکیه از زمان بنیانگذار آن مصطفی کمال آتاتورک. اردوغان خود را برای انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی در ماه مه آماده میکند، آن روز رای دهندگان تصمیم خواهند گرفت که آیا حکومت 20 ساله او و حزب حاکم عدالت و توسعه را تمدید کنند یا خیر. اما با افزایش تورم و سقوط ارزش لیر ترکیه، اگر به منتقدان اردوغان گوش دهید، آینده دموکراسی ترکیه به مویی بند است.
واشنگتنپست در ادامه با اشاره به فاجعه زلزله روز دوشنبه و ویرانیها و تلفات جانی و مالی وسیع آن مینویسد: روز بعد اردوغان در 10 استان آسیب دیده به مدت سه ماه حالت فوق العاده اعلام کرد. وی در یک کنفرانس خبری اعلام کرد که دولت او بیش از 5 میلیارد دلار برای حمایت از عملیات امدادی و اضطراری دولتی اختصاص داده و دهها هزار امدادگر و پرسنل امنیتی را برای کمک به منطقه اعزام میکند. همان موقع اردوغان خشم وغضب خود را به رسانهها و کسانی نشان داد از وضعیت امدادرسانی شاکی بودند و به گفته وی «اخبار جعلی و تحریف شده» منتشر میکنند. اردوغان هشدار داد هر کس که به دنبال هرج و مرج باشد مورد پیگرد قضایی قرار میگیرد. همان روز دو روزنامهنگار منتقد دولت از این پیگرد قضایی بینصیب نماندند.
واشنگتنپست معتقد است این زلزله ضربه روحی بود که سرنوشت سیاسی اردوغان را دیکته خواهد کرد. مردم خشمگین هستند. بسیاری زیر آوارها ماندهاند و منتظر کمک هستند. انتقادها کم کم شروع شده است. وال استریت ژورنال به نقل از تحلیلگران سیاسی میگوید که اردوغان سعی میکند شخصا بر تمامی اقدامات امداد و نجات نظارت کند تا بلکه پوششی فراهم کند برای انتقادها از عدم آمادگی کشور برای چنین حوادثی، از ساختمان سازی پر از فساد و خانههایی که به این شدت تخریب شدهاند و خیلی موارد دیگر.
اوگور پویراز، دبیرکل حزب ملیگرای راست میانه، به رویترز گفته است که هیچ هماهنگی و کمک حرفهای وجود ندارد. شهروندان و تیمهای محلی برای نجات افراد زیر آوار به تنهایی به عملیات امداد و نجات میپیوندند. سونر کاگاپتای، محقق ترک در موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک و نویسنده چندین کتاب در مورد رئیس جمهور ترکیه، به واشنگتنپست گفته است که اگر دولت او نتواند به امدادرسانی سرعت ببخشد و افراد بیشتری را نجات دهد، احتمالا اردوغان با مشکل بزرگ سیاسی مواجه خواهد شد.
تحلیلگران از میراث آخرین زمینلرزه ترکیه صحبت میکنند. در سال 1999، زلزلهای در نزدیکی استانبول رخ داد که حدود 17000 نفر را به کام مرگ کشاند و 40000 نفر دیگر را مجروح کرد. این فاجعه استانداردهای غلط و سست ساختوساز بسیاری از ساختمانهای ترکیه و همچنین ناتوانی ذاتی دولت ترکیه را که برای چندین دهه توسط کمالیستهای سکولار شکل گرفته بود، آشکار کرد. آن زلزله راه را برای به قدرت رسیدن جنبش مذهبیتر اردوغان هموار کرد که همراه شد با تمایل مردمی برای تغییر و حکومت. هاوارد ایسنستات، عضو موسسه خاورمیانه مینویسد: «شکست سخت دولت ترکیه در پی زلزله سال 1999 به ایجاد فضای سیاسی کمک کرد که حزب عدالت و توسعه در سال 2002 را مشهودتر کرد. این حزب اولین پیروزیهای خود را با وعده اسلامگرایی و جنگطلبی بینالمللی به دست نیاورد، بلکه حکمرانی خوب و شفافیت را قول داده بود. آنها قول شایستگی دادند، نه انقلاب.» این صلاحیت به ویژه پس از سالها که اردوغان از موفقیت پروژههای ساختمانی عظیم خود در سراسر کشور میگفت، زیر سوال رفته است. آسلی آیدینتاسباس، عضو موسسه بروکینگز، در مقالهای در واشنگتنپست نوشت: «در سال 2018، نزدیک به دو دهه پس از زلزله مهیب سال 1999، ترکیه سرانجام قانون زلزله را تصویب کرد. اما این قوانین بیشتر شاهد نقض عهد بودند تا رعایت شدن. اردوغان بارها صنعت ساختوساز را به عنوان جواهر اقتصاد خود توصیف کرده بود که همین امر خود باعث فقدان نظارت ضمنی شده است. قراردادهای عمومی بزرگ ترکیه معمولاً به دست همان دوستان دولتی امضا میشود. از همان مدل هرچه میخواهید بسازیدها». برزو درگاهی از اعضای ارشد شورای آتلانتیک میگوید: «اگر در منطقهای که زلزله رخ داده تنها یک ساختمان فرو بریزد، این را میتوان تراژدی عنوان کرد. اما اگر صدها ساختمان در دهها شهر فرو بریزد، یعنی یک تراژی قابل پیشگیری رخ داده است. معماران و شهرسازان سالهاست هشدار میدهند که قوانین به اندازه کافی رعایت نمیشود». پروژههای عظیم ساختمانی شرکتهایی را درگیر کرده که روابط قوی با اردوغان و حزب حاکم عدالت و توسعه دارند. وقتی اندکی از گرد و غبار این ساختمانهای سقوط کرده کاسته شود، اردوغان چالش بزرگی پیش روی خود خواهد داشت.
واشنگتنپست از قول امره پکر، تحلیلگر اوراسیا، مینویسد که این بحران احتمالا مخالفان را مجبور خواهد کرد که در کنار دولت قرار گیرند. بنابراین حزب حاکم و رئیسجمهور هم نه تنها با کمکهای فوری، بلکه با تعهدات بلندمدت برای بازسازی خواهند توانست از وضعیت موجود سود ببرند.
از جنبه دیگری نیز میتوان به وضعیت اردوغان در صحنه بینالمللی بعد از این واقعه نگاه کرد. وقتی کمکهای بینالمللی به سمت ترکیه سرازیر شود، شاید اردوغان کمی در قبال دیگر کشورها نرمش نشان دهد و تنشهای خود را با دیگران کاهش دهد. ارول یابیکو از مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی مینویسد: این فاجعه میتواند به ترکیه فرصت بدهد تا مسائل ژئواستراتژیک خود را با دنیا حل کند. یعنی همان اتفاقی که بعد از زلزله سال 1999 بین رهبران ترکیه و یونان رخ داد.
اما وضعیت اردوغان در داخل کشور دشوارتر خواهد بود. دو دهه خودکامگی حاکم بر سیاستهای این رئیسجمهور، احتمالا او را در موقعیتی برابر با موقعیت سال 1999 و دولت بولنت اجویت، نخستوزیر سابق قرار دهد. آن زمان مردم ترکیه به این نتیجه رسیده بودند که دولت توان رسیدگی به مشکلات را ندارد. لازم نیست کسی کندوکاو کند تا به یاد بیاورد که در سال 1999 و زلزله فاجعهبار آن سال، دولت اجویت، عملا فلج شده بود. در آن زلزله 18هزار نفر جان باختند. تحلیلگران معتقدند اردوغان در تلاش خواهد بود تا از اشتباهات اجویت اجتناب کند، اما این بدان معنی نیست که هیچ اشتباهی نخواهد کرد. او از همان لحظات اولیه رخداد زلزله در تلاش است تا نشان دهد بر اوضاع مسلط است. در کنفرانس خبری، این زلزله را فاجعهای بسیار بزرگ خواند که از سال 1939 به این طرف بیسابقه بود و به این ترتیب به در پی آن بود تا نشان دهد بار مسئولیتی که بر دوش دارد آنچنان بیسابقه است که کسی از اهلی امروزین ترکیه در طول زندگی خود چنین چیزی ندیدهاند. گونول تول، مدیر برنامه ترکیه در موسسه خاورمیانه، به پالیتیکو میگوید: در سال 1999 از دولت به دلیل واکنش ضعیف در برابر این زلزله انتقاد شده است. حالا هم امکان نداشت از زلزله جلوگیری کرد اما درد و رنجی که پیش آمده است و واکنش ناکافی در برابر آن به همان میزانی است که در سال 1999 بود.
پسلرزههای زلزله سال 1999 تا سال 2002 ادامه داشت و در انتخابات آن سال حزب چپ دموکراتیک میانه به رهبری اجویت، حزب اقدام ملیگرا و حزب میانهروی مادر میهن، که همگی تا سال 1999 بر سیاستهای ترکیه تسلط داشتند، نتوانستند اعتماد دوباره مردم را جلب کنند، و به این ترتیب راه برای حزب عدالت و توسعه و شخص رجب طیب اردوغان گشوده شد. مورخ و روزنامهنگار سابق نیویورک تایمز، استفان کینزر، در مطالعهای که در سال 2001 در مجله ازمیت برای فصلنامه خاورمیانه انجام داد نوشته بود که اجویت از مقیاس ویرانیها به مدت طولانی در شوک بود. او میگوید که اجویت به جای اینکه سوار یک هلیکوپتر شود و منطقه را بررسی کند و دستور صادر کند، روزهای طولانی به هر گوش شنوایی که پیدا میکرد این جملات را تکرار میکرد: «همه چیز تحت کنترل است، نگران نباشید». همان موقع مشخص شد که با اینکه ترکیه در منطقهای زلزلهخیز قرار گرفته است اما عملا هیچ دولتی هیچکاری برای جلوگیری از این فجایع انجام نداده است. صندوق امداد زلزله دولت تنها 4.45 یورو پول داشت.
کینز مینویسد «بعدها اجویت در برابر انتقادها به واکنش کند در برابر زلزله گفته بود که جادهها مسدود بودند و امکان امدادرسانی وجود نداشت. وزرا هم خبرنگاران را به تحریف واقعیتها متهم میکردند».
اما اردوغان گویا از این تاریخ معاصر درس گرفته است. او خود را جلوی دوربینها میرساند و میخواهد همه ببینند که در هسته مرکزی اقدامات قرار دارد. در حالی که کارشناسان میگویند پیشتر اردوغان در برابر مشکلات سعی میکرد وزرایش را جلوی دوربینها قرار دهد. او حتی بهصورت علنی در همان ساعات اولیه رخداد این فاجعه از جوامع بینالمللی کمک خواست.
پالیتیکو مینویسد دستکم در سال 1999 سازمانهای غیردولتی و مدنی وجود داشتند که در کنار دولت باشند. اما اردوغان تقریبا تمامی این سازمانها را قلعوقمع کرده است. حالا احتمالا او از این اقداماتش باید پشیمان باشد.
آیا اردوغان خواهد توانست از این زلزله سکوی پرشی فراهم آورد برای خود در انتخابات آتی؟ به زودی دنیا شاهد جواب این سوال خواهد بود.
منبع: هفتهنامه صد