چشم‌انداز آب

سروش کیانی قلعه‌سرد | پژوهشگر اقتصاد محیط‌زیست

چشم‌انداز محیط‌زیست در حقیقت نشان‌دهنده سطح امید به حیات طبیعی و انسانی یک سرزمین است. هنگامی که نشانه‌‌‌های روشنی از آنچه محیط‌زیست در آینده خواهد دید وجود داشته باشد، نسبت به آینده جنبه‌‌‌های گوناگون حیاتی یک سرزمین می‌‌‌توان امیدوار بود و هنگامی که این نشانه‌‌‌ها وجود نداشته باشد، در سایر ابعاد زیستی طبیعی و انسانی نیز نمی‌‌‌توان تصویر روشنی برای آینده متصور شد. از این‌رو شالوده بودن محیط‌زیست است که پرداختن و توجه به آن را به یکی از مهم‌ترین ماموریت‌‌‌های حکمرانی مبدل می‌‌‌سازد. کشورهای توسعه‌یافته و برخی از کشورهای در حال توسعه می‌‌‌کوشند در ادامه مسیر رشد و توسعه خود به گونه‌‌‌ای عمل کنند که آسیب کمتری به محیط‌زیست و منابع طبیعی خود وارد کنند.

از این‌رو با پیاده‌سازی جنبه‌‌‌های مختلف توسعه پایدار و اقتصاد سبز تلاش می‌کنند مسیر بهتری را در حوزه محیط‌زیست خود طی کنند و آینده بهتری را در این حوزه رقم بزنند. برعکس، در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، به‌ویژه کشورهای متکی بر اقتصاد منابع طبیعی، محیط‌زیست نه‌تنها در اولویت نیست، بلکه به‌عنوان ابزار و وسیله‌‌‌ای برای تامین مخارج و هزینه‌‌‌کردهای دولت‌‌‌ها مورد استفاده و بهره‌برداری قرار می‌گیرد. در حالت نخست تلاش می‌‌‌شود محیط‌زیست و منابع طبیعی به‌عنوان سرمایه متعلق به نسل‌‌‌های آینده حفظ و نگهداری شود و در وضعیت دوم محیط‌زیست و منابع طبیعی کالا یا بستری برای درآمد بیشتر در جهت تامین مخارج فعلی است. از این رو تفاوت نگاه‌‌‌ها به محیط‌زیست و منابع طبیعی ترسیم‌کننده چشم‌انداز آتی محیط‌زیست جوامع مختلف است؛ به طوری که چشم‌انداز محیط‌زیستی در وضعیت نخست روشن و امیدوار‌کننده و در وضعیت دوم تاریک و نگران‌کننده است.

در مجموع می‌‌‌توان گفت در خصوص آنچه چشم‌انداز آتی محیط‌زیست و منابع طبیعی را می‌‌‌سازد، اصالت به مدیریت و سیاستگذاری برمی‌‌‌گردد. در واقع هنگامی که در مدیریت مفهومی به نام توسعه پایدار وجود ندارد و به منابع طبیعی به‌عنوان منابع ایجاد درآمد نگاه می‌شود، نمی‌‌‌توان چشم‌انداز روشنی برای محیط‌زیست دید. با این تفاسیر چشم‌انداز بلندمدت و کوتاه‌مدت محیط‌زیست ایران براساس آنچه در مدیریت آن اتفاق افتاده و در حال وقوع است قابل بررسی و تبیین است. نحوه‌‌ مدیریت منابع طبیعی و محیط‌زیست ایران با توجه با ساختار اقتصادی آن در یک‌قرن اخیر به گونه‌‌‌ای بوده که با سنگینی نگاه ناپایداری توسعه، هرگز منابع طبیعی و محیط‌زیست به‌عنوان اولویت شناخته نشده و تنها در جهت درآمد بیشتر مورد استفاده و بهره‌‌‌برداری بیش از حد قرار گرفته است.

در نتیجه این امر تمامی بخش‌‌‌ها و جنبه‌‌‌های مختلف منابع طبیعی و محیط‌زیست کشور آسیب جدی و بعضا جبران‌ناپذیری دیده است. در زمینه منابع آب در ۴۰سال گذشته تقریبا هرسال میزان تخلیه از منابع آب زیرزمینی از میزان تغذیه آنها بیشتر بوده و از حجم ذخیره استاتیک آنها مجموعا ۱۲۰میلیارد مترمکعب کاسته شده است که با توجه به کل ذخایر استاتیک منابع آب زیرزمینی کشور که رقمی در حدود ۵۰۰میلیارد مترمکعب است، می‌‌‌توان گفت حدود یک‌چهارم ذخایر استاتیک منابع آب زیرزمینی کشور طی این دوره از بین رفته است. در بخش خاک نیز فرسایش خاک که در سال ۱۳۵۵ معادل یک‌میلیارد تن بود، در حال حاضر حدود ۲میلیارد تن در سال تخمین زده می‌شود.

فرسایشی که شاخص جهانی آن ۵ تا ۶تن در هکتار است، در ایران ۱۷تن در هکتار (تقریبا سه‌برابر متوسط جهانی) تخمین زده می‌شود. کشور در خصوص انواع آلودگی ‌‌‌هوا نیز، چه از نوع آلاینده‌‌‌های اولیه و چه از نوع آلاینده‌‌‌های ثانویه، به‌صورت مستمر وضعیت نامطلوبی را شاهد بوده است. در این خصوص میزان تولید دی‌اکسید کربن بخش‌‌‌های مختلف در کشور از ۴۴۳میلیون تن در سال ۱۳۹۰ به بیش از ۵۴۶تن در سال ۱۳۹۹ رسیده است؛ رشدی بیش از ۲۳‌درصد در یک‌دهه در تولید آلودگی به همراه میانگین ۶برابر استاندارد سازمان بهداشت جهانی در خصوص ذرات معلق، به لحاظ هوا ایران را به یکی از کشورهای دچار چالش جدی در این زمینه تبدیل کرده است.

این شرایط در حالی رقم خورده که مساله تغییر اقلیم به شکل نگران‌کننده و شتابانی شرایط بخش‌‌‌های مختلف منابع طبیعی و محیط‌زیست ایران را تحت‌الشعاع قرار داده است. از مجموع این شرایط نه‌تنها برآیند مثبتی از عملکرد گذشته و فعلی محیط‌زیست ایران قابل مشاهده نیست، بلکه این وضعیت را بسیار نگران‌کننده می‌‌‌توان دید. با وجود چنین شرایطی در گذشته، حداقل انتظار این است که نشانه‌‌‌هایی از تغییر رویه‌‌‌های مدیریتی در زمان حال قابل ملاحظه باشد. ‌‌‌پس از آن است که باید برنامه‌‌‌های علمی و عملی در راستای تغییر حکمرانی محیط‌زیست و منابع طبیعی کشور را مشاهده کرد.

از این رو رویه‌‌‌های قبلی و آنچه در گذشته اتفاق افتاده است، نشانه‌‌‌های تغییر رویه مدیریت در زمان حال و برنامه‌‌‌های اجرایی درخصوص تغییر حکمرانی سه‌نشانه اصلی درخصوص چشم‌انداز آتی محیط‌زیست ایران هستند. در خصوص آنچه در گذشته اتفاق افتاده و شرایط فعلی به گونه‌‌‌ای که تشریح شد وضعیت بسیار نامطلوبی وجود دارد. در وضعیت حال نیز تغییر مثبتی به چشم نمی‌‌‌خورد. سازمان حفاظت از محیط‌زیست به‌عنوان متولی اصلی محیط‌زیست کشور مانند گذشته فاقد کارآمدی مثبت بوده و نشانه‌‌‌ای از تغییر شرایط عملکردی آن وجود ندارد؛ سازمانی عریض و طویل که با حداقل بودجه ممکن و در شرایطی که به لحاظ ابزار (از نیروی انسانی گرفته تا ابزار و وسایل انجام امور مربوطه) در سطح پایینی قرار دارد و فارغ از این مباحث در نظام تصمیم‌گیری و سیاستگذاری کلان فاقد اثرگذاری و جایگاهی مطلوب است. در خصوص تغییر در شرایط حکمرانی محیط‌زیست نیز نمی‌‌‌توان نشانه‌‌‌ای یافت.

در واقع با توجه به اینکه عملکرد گذشته و حال بخش محیط‌زیست ایران نشان می‌دهد حکمرانی محیط‌زیستی ایران دچار چالشی عمیق و نیازمند تغییرات و اصلاحاتی اساسی است، تغییری در شرایط مدیریت محیط‌زیست و منابع طبیعی در کشور به چشم نمی‌‌‌خورد. بر این اساس و برمبنای آنچه بیان شد، هرچند اولویت با امیدواری است؛ اما در خصوص محیط‌زیست ایران در سال آینده نمی‌‌‌توان امید چندانی به بهبود داشت.

منبع: دنیای اقتصاد

برچسب ها
مشاهده بیشتر

فاطمه لطفی

• فوق لیسانس مهندسی محیط زیست • خبرنگار تخصصی انرژی • مترجم کتابهای عطش بزرگ، تصفیه پسابهای صنعتی، تصفیه آب، استفاده مجدد از آبهای صنعتی، فرایندها و عملیات واحد در تصفیه آب و ساز و کار توسعه پاک

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن