یک وجب تا خشکسالی: در قرمزترین حالت هشدار بی‌آبی قرار داریم

عمده سدهای کشور به گل نشسته‌اند و ذخیره آبی‌شان کمتر از آن است که یک ماه و نیم آینده توان تامین آب شرب کشور را داشته باشند. به‌ویژه آنکه پاییز خشک و بی‌بارانی داشته‌ایم. از سوی دیگر، به‌دلیل استفاده بی‌محابا از آب‌های زیرزمینی، آن ذخیره را از دست داده‌ایم. ذخیره‌ای که در برخی شهرها به‌دلیل عدم رعایت اصول دفن پسماند، آلوده به شیرابه است.

به گزارش «انرژی امروز» از دنیای اقتصاد؛ آسمان تا توانسته خست به خرج می‌دهد و در زمین، بشر تا می‌تواند شیره جان آن را می‌کشد و آب هر چه باشد اعم از سطحی و زیرزمینی، همه را بی‌محابا خرج می‌کند، بی‌آنکه نگران دو فردای دیگر باشد که بحران بی‌آبی و خشکسالی پشت درها نشسته و قرار است یک ماه آینده پنجه‌هایش گلوی تک‌تک‌مان را فشار دهد. بحران آب جدی‌تر از آن است که حتی بتوان آن را تصور کرد. این بحران، زمانی رعب‌آورتر می‌شود که بدانیم بخشی از آب‌های زیرزمینی آلوده به هزار کثافتی است که هر روز تولید کرده‌ و در خاک دفن کرده‌ایم. آبی که بخشی از آن را قرار است به‌طور مستقیم مصرف کنیم و بخش دیگر را در قالب محصولات کشاورزی به نیش بکشیم. در دنیای واقعی و به دور از خیال‌بافی و خوش‌بینی، با تعدادی سد خشک روبه‌رو هستیم و آب‌های زیرزمینی که آخرین قطره‌های جانشان است که همان هم خوردن ندارد.

آن سد آب ندارد

اکنون ما در قرمزترین حالت هشدار بی‌آبی و خشکسالی و تشنگی قرار داریم. اگر قرار باشد وضعیتی وخیم‌تر را تصور کنیم، باید به اندازه یک ماه صبر کنیم تا یک‌باره آن را زندگی کنیم. بهرام نادی، کارشناس محیط‌زیست در گفت‌وگو با «دنیای اقتصاد»، می‌گوید: «بر اساس آخرین آمار از ذخیره آب سدهای کشور که یک ماه قبل اعلام شده است، تنها دو درصد حجم سد اکباتان ذخیره آب داشته که می‌توان آن را خشک شده در نظر گرفت. ذخیره آبی سد زاینده‌رود ۱۰ درصد کل گنجایش آن اعلام شده بود که باید مصرف یک ماه اخیر را از آن کسر کرد. بخشی از حجم باقی‌مانده آب مرده است و می‌توان عدد را ۶ تا ۷ درصد در نظر گرفت که نمی‌توان روی آن برنامه‌ریزی کرد تا اعلام کنیم چند ماه آب داریم.»  نادی می‌گوید: «با توجه به وضعیت سدها، حدود یک تا یک ماه ونیم  دیگر می‌توانیم از ذخایر آب‌های سطحی استفاده کنیم.»

در صورتی که بقیه پاییز هم همین‌طور خشک و بدون باران پیش برود، دیگر آب سطحی برای استفاده نداریم و باید به جان زمین و استفاده از آّب‌های زیرزمینی بیفتیم. کاری که در همه سال‌ها انجام داده‌ایم؛ آن هم بی‌محابا. سد زاینده‌رود قابلیت ذخیره ۴/ ۱ میلیارد متر مکعب آب را دارد. پیش از این زاینده‌رود در مسیر خود چهار دشت پایین‌دست حوزه آبی خود یعنی دشت نجف‌آباد، دشت لنجاناد، دشت سیسی و دشت اصفهان برهاش را تغذیه می‌کرد، اما بعد از مشکلات آبی و عدم جریان زاینده‌رود، دیگر این اتفاق نمی‌افتد. با وجود عدم تغذیه این دشت‌ها، ما دست از برداشت آب از این دشت‌ها نکشیده‌ایم و به گفته  نادی سالانه ۲/ ۱ میلیارد متر مکعب آب برداشت می‌کنیم یعنی رقمی معادل حجم سد زاینده‌رود.  مشکل‌مان خیلی جدی است. ما برای سال‌های آینده هم نه‌تنها افزایش بارندگی نخواهیم داشت که حتی تغییر بارندگی نیز داریم. به‌طوری که در تابستان سیل از آسمان می‌آید و سیلاب به راه می‌افتد، در مقابلش زمستان را خشک و بدون برف می‌گذرانیم.

این کارشناس محیط‌زیست می‌گوید: «مفهوم بارش‌های نامنظم آن است که بارش‌ها قادر به تغذیه منابع آب زیرزمینی نیستند. زیرا کنترل سیلاب به راحتی امکان‌پذیر نیست و دیگر آنکه منافذ خاک، به دلیل نشست و فرونشست زمین، به تدریج کاهش یافته و دیگر قابلیت نفوذ آب مانند قبل نیست.» سال‌ها تغذیه از آب‌های زیرزمینی، موجب شده خاک به نهایت تراکم خود برسد و آب به سختی در آن نفوذ می‌کند. به نوعی خاک مانند سنگ سفت و نفوذناپذیر شده است. حالا لایه‌های آهکی را که پیش‌تر با دست پودر می‌کردند را باید با مته شکافت.

معجون آب زیرزمینی و شیرابه زباله‌ها

معاون دفتر آب و خاک سازمان محیط‌زیست هشدار داده است: «اگر محل‌های دفن زباله در محدوده دشت‌ها روی آبخوان‌ها قرار گرفته باشد، قطعا آلودگی آب زیرزمینی ناشی از شیرابه‌ زباله‌های انباشته در محل دفن وجود دارد. در این شرایط، مخاطرات ناشی از نشت و نفوذ شیرابه زباله‌های دفن شده در محل‌های دفن وجود دارد، مگر اینکه محل دفع و دفن پسماند به صورت مهندسی و با زیرسازی مناسب ساخته شده باشد.» او این معضل را بسیار خطرناک‌تر از تشکیل ابر گاز متان دانست. به گفته او، محل‌‎های دفن زباله همواره یکی از عوامل آلوده‌کننده آب‌های زیرزمینی است. معمولا زباله‌ها چه در سایت‌های دائمی و چه در محل‌های موقت باشد، هر زمان انباشته و تلنبار شوند، شیرابه این زباله‌ها در بستر جایی که تخلیه می‌شوند به درون زمین و آبخوان‌ها نفوذ کرده و در نتیجه سفره‌های آب زیرزمینی را آلوده می‌کنند. این مشکل در بیشتر شهرهای کشور مانند تهران، قزوین، مشهد، اصفهان، ارومیه و تبریز وجود دارد.

به هر حال آب‌های زیرزمینی هم برای روز مبادا ذخیره شده‌اند و باید از آنها استفاده کرد؛ اما متاسفانه ظرف سال‌های گذشته بخش قابل توجهی از آن را مصرف کرده‌ایم و جایگزین آن به دلیل کاهش سالانه بارندگی اتفاق نیفتاده است. اما آب مانده هم قابلیت خوردن و مصرف ندارد.  به گفته  نادی، کیفیت آب پایین، مانند بالا نیست و شورتر است. البته امکان تصفیه آن وجود دارد. چنان که برخی گلخانه‌های دارای چاه این کار را انجام می‌دهند، اما نمک به دست آمده را دوباره به سطح زمین باز می‌گردانند؛ آسیبی دوباره به خاک.  موضوع آلودگی آب و خاک اصلا جدید و تازه نیست. برای سال‌های سال، در صنایع و بخش کشاورزی، از تصفیه سیستم فاضلابی استفاده شده است. گذشته از این مبحث، در برخی شهرها مدیریت پسماند و زباله وجود ندارد و از بد روزگار، آب‌ها در سطح‌های بالایی لایه‌های زمین قرار دارند. در این شهرها احتمال آلودگی آب‌های زیرزمینی با شیرابه‌ها بسیار زیاد است.

شهرهای شمالی نمونه این وضعیت هستند. در عین حال، تخلیه زباله‌های شهرها در جنگل‌ها فراوان رخ می‌دهد. در این شرایط، درگیری و تداخل آب و شیرابه‌ها بسیار بالاست. این نفوذ و رهاسازی، تنها شرایط آلودگی آب را فراهم نمی‌کند، بلکه خاک و هوا را نیز می‌آلاید. خاکی که کشت و زرع در آن اتفاق می‌افتد و محصولات کشاورزی آن در نهایت قرار است خوراک خودمان شود و این زنجیره و چرخه زیستی ادامه دارد. این وضعیت برای مناطقی که آب در عمق‌های کمتر وجود دارد، وخیم‌تر از دیگر مناطق است. مناطق شمالی را می‌توان از این دسته دانست. اما آن آب زیرزمینی همچنان کیفیت بالایی ندارد و انواع شوری و املاح را با خود به همراه دارد.

هدررفت ۳۰ درصدی آب

مشکل کمبود آب و سدهای خالی یک طرف است و در این فاجعه، باید پرتی و هدررفت آب را در سوی دیگر ماجرا قرار داد. شهردار تهران این عدد را ۳۰ درصد اعلام کرده که دلیل آن فرسودگی شبکه آب‌رسانی است. موضوعی که نه جدید است و نه غیرقابل حل. از قضا به فرهنگ‌سازی و عمومی‌سازی آن هم ارتباط ندارد و کاملا در اختیار مدیریت است. اما به جای اهتمام به اصلاح آن، هشدار نسبت به صرفه‌جویی اعلام می‌شود. به گفته این کارشناس محیط‌زیست، در برخی شهرها سرمایه‌گذاری درستی برای تعویض لوله‌ها انجام نشده و در اصل مدیریتی برای صرفه‌جویی آب انجام نشده است.

نادی در عین تاکید بر رعایت همگانی صرفه‌جویی آب و اصلاح الگوی مصرف، می‌گوید: «مدیریت مصرف در برخی فعالیت‌ها باید شدیدتر باشد. مثلا ۷۰ درصد آب در بخش‌های صنعت و کشاورزی استفاده می‌شود، در صورت صرفه‌جویی ۱۰درصدی در آن بخش‌ها، معادل کل مصرف آب آشامیدنی ذخیره خواهیم داشت.» این جدی‌ترین و حیاتی‌ترین موضوعی است که به‌طور مداوم باید آن را مرور و تکرار کنیم. آب نداریم و این جمله‌ای ترسناک و تبلیغاتی نیست، بلکه عریان‌ترین واقعیت این روزهاست.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

فاطمه لطفی

• فوق لیسانس مهندسی محیط زیست • خبرنگار تخصصی انرژی • مترجم کتابهای عطش بزرگ، تصفیه پسابهای صنعتی، تصفیه آب، استفاده مجدد از آبهای صنعتی، فرایندها و عملیات واحد در تصفیه آب و ساز و کار توسعه پاک

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن