مرکز پژوهش های مجلس متهمان اصلی سیل در ایران را معرفی کرد

مرکز پژوهش های مجلس در گزارشی به «بررسی علل وقوع سیل های اخیر کشور از دیدگاه زیست محیطی» پرداخته و می گوید: با دستاندازی های اتفاق افتاده در طبیعت پیرامونی در دهه های گذشته، توانایی سرزمینی در برابر پیامدهای حاصله دچار نقصان شده و این امر موجب بروز نگرانی های موجه و موکد در میان سیاستگذاران، تصمیم سازان و مجریان بالادستی و میان دستی حاکمیت شده است.

به گزارش خبرنگار توسعه پایدار «انرژی امروز» در گزارش مرکز پژوهش های مجلس آمده است:

 توجه نکردن به تعامل و ارتباط طبیعی مناطق مختلف کشور و از جمله شرایط پایابی برخی مناطق کشور (از جمله خوزستان به عنوان پایاب حداقل  5حوضه مهم آبریز در استان های بالادست) و نبود سند جامع برنامه و برنامه عمل فراگیر که بتواند با شناخت علل و عوامل موثر بر بروز حوادث طبیعی و پیامدهای منتج از آن و پیشبینی احتمال وقوع حوادث بر اساس یک مدل منطقی، در نهایت راهبردهای آمادگی مقابله، مدیریت بحران ها و پسابحران ها و در مجموع «تابآوری فعال و تعاملی اجتماعی» را ارائه کند، مناطق مختلف کشور و اجتماعات محلی و فعالیت های اقتصادی، اجتماعی و شرایط سیاسی و امنیتی کشور را از طریق افزایش احتمال وقوع و افزایش تکرار و شدت وقوع و پیامدهای روانی، جسمانی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی، زیستمحیطی و بهداشتی به شدت تحت تاثیر قرار داده است.

کارشناسان این مرکز پژوهشی معتقدند: سیلاب های اخیر منجر به افزایش سطح آب منابع زیرزمینی نخواهد شد؛ لذا انتظار است سیلاب های مخرب فروردین ماه  1398کشور هوشیارباشی برای سیاستگذاران کشور باشد که حفاظت محیط زیست را در اولویت برنامه ها قرار دهند.

سیل زمانی رخ می دهد که خاک و پوشش گیاهی یک منطقه توانایی جذب کامل آب را نداشته باشد. در این زمان حجم آب به صورت غیرقابل کنترل از طریق کانال های رودخانه ای یا حفره های طبیعی یا مخازن آب دست ساز بشر، ریزش می کند.

شهرسازی ها و حذف گیاهان باعث کاهش مقدار آب نفوذی و افزایش آب سطحی می شود. حجم زیاد آب از یک طرف بر بزرگی طغیان می افزاید و از طرفی با افزایش فرسایش، رسوباتی به وجود می آورد که با برجای گذاشتن آنها ظرفیت بستر اصلی رود کاهش می یابد.

زیستبوم ایران از یک سو به دلیل ویژگی های جغرافیایی، اقلیمی و ریخت شناسی منابع آب و خاک در تاریخ طولانی خود، به عنوان یک سرزمین نیمه خشک در بخش عمدهای از فلات ایران شناخته شده است، اما از سوی دیگر به علت تنوع سرزمینی و اقلیمی و نیز شرایط حاکم بر شیوه توسعه جاری و حاکم، در همین دوران همواره با بروز حوادث متعدد طبیعی و به ویژه طغیان و جریان نابهنگام آب های سطحی در بسیاری از مناطق کشور صرفنظر از شرایط متنوع جغرافیایی خود نیز در چالش بوده است.

متاسفانه عدم توجه به تاثیر متقابل مولفه های محیطی – انسانی وتک متغیره دیدن بروز پدیده ها و وقایع مشابه سیلاب و… در عمل موجب شده است که در مواجه شدن با یک پدیده طبیعی و به منظور حل موضعی آن، نسبت به حذف دیگر پدیده های مرتبط و تحت تاثیر اقدام شود.

دلایل اصلی وقوع سیل در استان های کشور

به اعتقاد کارشناسان مرکز پژوهش های مجلس، دلایل اصلی وقوع سیل به شرح زیر است:

 .1توجه نکردن به ظرفیت مهمترین تالاب های کشور به عنوان کاهنده شدت سیلاب و پذیرنده سرریز آب رودخانه ها و روان آب های سطحی در کشور (تالاب های هورالعظیم، شادگان، بامدژ، بختگان، خشک و …) در سالیان گذشته علاوه بر تاثیر بر تشدید سیلاب ها منجر به کاهش پهنه آبی تالاب ها و افزایش سطح در معرض فرسایش و گسیل ریزگردها شده است.

 2. تغییر کاربری بستر و حریم منابع مهم آبی (بستر و حریم منابع آبی ساکن و جاری) هم موجب شکنندگی بافت خاک و ناپایداری بافت خاک شده و هم موجب کاهش قدرت و توان پذیرندگی مازاد آب های ناشی از بارش به دلیل وجود موانع فیزیکی و مستحدثات سر راهی شده است.

 .3تغییر ریخت شناسی و شرایط پوشش گیاهی (درختی و مرتعی) با افزایش غیرمنطقی پهنه های تخصیصی به کشاورزی و دامداری متمرکز و به ویژه در مناطق دارای خاک های سبک ناپایدار و در شیب های زیاد، که علاوه بر کاهش ظرفیت خاک ها در جذب، به دام اندازی و نفوذ طبیعی آب به سفره های آب زیرزمینی، از یک سو موجب کاهش زمان آبدوی (حرکت آب در سطح زمین) و در نتیجه کاهش زمان مورد نیاز برای تجمیع آبها در پایین دست و خط القعرها شده و از سوی دیگر با افزایش شکنندگی و بی حفاظ کردن بافت خاک و رخنمون سطحی آن، موجب افزایش احتمال فرسایش و گسیل ریزگرد با منشا داخلی در کانون های محلی شده است.

 .4انجام ندادن عملیات آبخیزداری در حوضه های بالادست مهمترین سدهای کشور، به رغم تاکید تمام مطالعات فنی و مهندسی و منابع طبیعی بر آبخیزداری گسترده و حفاظت منابع آب و خاک در بالادست سدها، عدم توفیق در انجام آبخیزداری در حوضه های بالادست موجب افزایش رسوبگذاری مسیرهای آبگذری شده و علاوه بر کاهش ظرفیت مفید سدهای مهم کشور با انباشت رسوبات در مخازن سدها و نیز کاهش عمق مفید مسیرهای آبگذری، ظرفیت منابع و سازه های آبی برای انتقال مازاد آبهای ناشی از روان آبها و در نتیجه افزایش شدت سیلاب ها شده است.

 5. انجام ندادن عملیات آبخوانداری و توجه تک محوری به سدسازی در سنوات گذشته و فراموش کردن توان سرزمینی در پذیرش، مستحیل کردن و کاهش سرعت حرکت روان آبها از طریق آبخوانداری.

 .6توجه نکردن کافی به روش های منطبق با توان طبیعی از قبیل تغذیه مصنوعی و … ،

 .7بی توجهی به الگوی منطقی پراکنش و کاربری صنعتی- کشاورزی – خدماتی در حوضه های مهم آبریز کشوری،

 .8کاربری نامناسب اراضی و توجه به برخی شرایط ویژه اقلیمی – جغرافیایی در کشور،

 .9توجه نکردن به یکپارچگی منابع تالابی و به ویژه دست اندازی در ریخت شناسی تالابها از قبیل قسمت بندی کردن تالاب هورالعظیم در خوزستان که در عمل بخشی از عرصه تالاب در شرایط خشکی موجب بروز و تشدید ریزگردها شده است و در زمان بارش های مشابه سال آبی جاری، این بخش از تالاب آمادگی و شرایط پذیرش مازاد آبها را ندارد.

 موارد مصداقی ناشی از دستکاری در طبیعت بدون رعایت ملاحظات زیست محیطی و ایجاد خسارت

1. احداث جاده های متعدد توسط وزارت نفت و نیروهای نظامی در تالاب هورالعظیم که

یکپارچگی تالاب را از بین برده و امکان رهاسازی آب در تالاب را دچار مشکل کرده است.

 .2تغییرات زیاد در ورودی رودخانه کرخه به تالاب هورالعظیم که باعث مسدود شدن این ورودی ها و پس زدن به شهرها و مزارع کشاورزی شده است.

 .3چرای بی رویه دام و کنترل نکردن بهره برداری از مراتع و اجرا نکردن طرح های تجمیع عشایر

که آسیب شدید به پوشش گیاهی مناطق جنگلی حوضه زاگرس و مراتع جلگه ای وارد کرده است.

 .4انجام ندادن اقدام اساسی در مبارزه با بیماری درختان بلوط در حوضه زاگرس که باعث نابودی حداقل  13میلیون اصله درخت بلوط در استانهای لرستان، ایلام، خوزستان،

فارس و چهارمحال و بختیاری شد.

.5جنگل های دز و کرخه یکی از بزرگترین اکوسیستم های طبیعی جنگلی است که سال ها به دلیل خشکسالی و احداث سد کرخه و توسعه کشاورزی حقابه آنها قطع شده و موجب خشک شدن بخشی از این جنگل ها شده است.

6. احداث رستوران و سازه های متعدد تفریحی به همراه ویلاسازی در حاشیه کارون و دز در شهرهای دزفول و اهواز و ساحل سازی بدون مطالعه موجب عرض کم رودخانه و دست اندازی گسترده به بستر و حریم این رودخانه ها شده است.

 .7احداث پرورش ماهی و کشاورزی در بستر رودخانه ها یا حریم مستقیم آنها به افزایش

خسارت های اقتصادی و اجتماعی منجر شده است

 .8دستاندازی به تالاب های فصلی و دائمی در حاشیه رودخانه های دز، کارون و کرخه و مسدود کردن مسیل های طبیعی باعث پخش سیلاب در اراضی کشاورزی و یا خانه های روستایی شده است.

تصمیمگیری های غلط و رعایت نکردن ارزیابی های زیست محیطی

مرکز پژوهش ها تصمیمگیری های غلط و سیاستگذاری های نادرست در زمینه محیط زیست در ایران را به صورت زیر تقسیم بندی می کند:

1- خشک کردن تالاب هورالعظیم و استقرار سکوهای نفتی در داخل تالاب

.2توجه نکردن به هشدارهای سازمان محیط زیست درخصوص لایروبی مصب رودخانه ها

 .3عدم انجام آبخیزداری و حفاظت از مراتع، جنگل ها و پوشش گیاهی حوضه آبخیز

4. عدم حفظ حریم و بستر رودخانه در محدوده دشت و بهویژه در مناطق مسکونی.

.5عدم حفاظت و نگهداری مسیر رودخانه در قالب اقدامات مهندسی رودخانه

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن