وضع آب رو به وخامت است

ایران بنا به هر دلیلی نتوانسته است صنعتی شود و نیاز شغلی جمعیت خود را از راه صنعت و تجارت جهانی تامین کند، لذا به صورت عمده از ظرفیت کشاورزی برای ایجاد اشتغال استفاده شده که آن هم نابودی بزرگ‌ترین ثروت کشور یعنی آب‌های زیرزمینی را به همراه داشته است. ‏

محمد داودبیگی ‏در گفتگو با کارشناسان برجسته آب در روزنامه اطلاعات نوشت:

زاینده‌رودی که بیش از یکهزار سال از کوه‌های زاگرس سرچشمه می‌گرفت، از اصفهان می‌گذشت و اراضی کشاورزی را سیراب می‌کرد، سال‌هاست بسترش به زمینی مرده تبدیل شده و‌ پویایی را از چهره شهر تاریخی اصفهان گرفته است. شتاب از بین رفتن منابع آب ایران طی سه دهه اخیر به قدری سریع و خسارت بار بوده که برخی کشورها از جمله استرالیا با الگوسازی از آن سعی کرده‌اند، نسل خود را به استفاده بهینه از این مایع ذی‌قیمت تشویق کنند.

عدم تناسب منابع آب با افزایش جمعیت

ایران با متوسط حجم بارندگی درازمدت ۴۰۰ میلیارد مترمکعب در سال ـ معادل یک‌سوم متوسط بارندگی جهان و کمتر از نصف بارندگی قاره آسیا ـ جزو مناطق کم‌باران محسوب می‌شود. از این مقدار حجم ریزش‌های جوی کشور، حدود ۲۸۴ میلیارد مترمکعب به‌طور مستقیم در نتیجه تبخیر و تعرق از دسترس خارج می‌شود و ۱۱۶ میلیارد مترمکعب باقیمانده، ذخیره آب کشور را تشکیل می‌دهد که بخش قابل توجهی از آن را (۱۶ میلیارد مترمکعب) آب‌های شور و لب‌شور تشکیل می‌دهند که قابلیت استفاده محدودی دارند ‏‎.‎از سوی دیگر، بخش عمده‌ای از آبهای تجدیدپذیر کشور بر خلاف استاندارد جهانی در بخش کشاورزی مصرف می‌شود و با این حال معضل بیکاری همچنان باقی و به معضلی بزرگ در کشور تبدیل شده است؛ بحرانی که رئیس‌جمهوری هم امسال چندبار از آن یاد کرده است.

از طرفی، برای جمعیت ۸۰ میلیون نفری کشور، میزان سرانه منابع آب تجدیدشونده کشور به ازای هر نفر حدود ۱۴۵۰ مترمکعب است که با ادامه روند فعلی بهره‌برداری از منابع آب، در سال ۱۴۰۰ سرانه آب تجدیدشونده به حدود ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ مترمکعب در سال برای هر نفر خواهد رسید که از نظر معیارهای جهانی در محدوده بحرانی شناخته می‌شود. با درنظر گرفتن جمعیت ۱۵۰ میلیونی هم در آینده میزان سرانه تجدیدشونده به ازای هر نفر ۸۶۷ مترمکعب می‌شود که در محدوده بحرانی شدید قرار می‌گیرد‎.‎

دکتر عیسی کلانتری وزیر سابق کشاورزی و مشاور معاون اول رئیس‌جمهوری در امور آب در پاسخ به این سئوال گزارشگر روزنامه اطلاعات که نظر به تحلیل منابع آبی کشور و تغییر اقلیم آیا ضروری نیست ایران صنعتی شود، می‌گوید: حتی اگر بارندگی‌ها معمولی هم باشد، ایران باید به یک کشور صنعتی تبدیل شود.

کلانتری می‌افزاید: با ۲۵۰ میلیمتر بارندگی سال‌های گذشته، حدود ۱۱۰ تا ۱۲۰ میلیارد مترمکعب آب تجدیدپذیر داشتیم. با این حجم از بارش، تولیدات کشاورزی حدود ۸ درصد تولید ناخالص داخلی را تشکیل می‌داد که قابل توجه نبود. با توجه به کاهش شدید منابع آب، سهم تولید ناخالص داخلی به کمتر از ۲ درصد هم خواهد رسید و در درازمدت روی کشاورزی کشور از بعد اقتصادی باید حساب بسیار کمی باز کنیم، زیرا این بخش دیگر توانمندی لازم را ندارد. در وضع کنونی هم کل ارزش تولیدات بخش با احتساب تولیدات جنگل، مراتع، زراعت و… از حدود ۴۰ میلیارد دلار تجاوز نمی‌کند.

به گفته مشاور معاون اول رئیس‌جمهوری در امور آب، چون ظرفیت این بخش کم و جمعیت به ۸۰ میلیون نفر رسیده است، از ۵۰۰ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی ۸ درصد سهم بخش کشاورزی است و ۹۲ درصد بقیه باید از صنعت و خدمات تامین شود؛ بنابراین اجتناب‌ناپذیر است که کشور برای توسعه، ایجاد اشتغال و افزایش درآمد سرانه و رفاه عمومی، به سراغ سایر بخش‌ها به‌ویژه صنعت برود.

وی با بیان این که البته نباید به دلیل ذکر شده از توجه به بخش کشاورزی غفلت کنیم، تصریح می‌کند: اکنون حجم سرمایه گذاری خالص در این بخش ۲ میلیارد دلار است، در حالی که برای حفظ تولید باید این رقم به ۸ ـ۷ میلیارد دلار افزایش یابد.

کلانتری در پاسخ به این پرسش که اگر روند فعلی در کشور ادامه یابد، آینده را چگونه پیش بینی می‌کنید، یادآور می‌شود: نظر به محدودیت منابع آب کشور اگر استحصال آب با همین وضع پیش برود، جز خیانت به نسل فعلی و آینده کاری نکرده‌ایم؛ به همین دلیل باید استحصال آب به سرعت از ۹۷ میلیارد مترمکعب به حدود ۵۰ میلیارد مترمکعب کاهش یابد.

ارزش خودکفایی

وضع محیط زیست، جنگل‌ها، تالاب‌ها و آب‌های زیرزمینی را ببینید. جنگل‌های غرب کشور به دلیل فشار دام، کاهش عمق خاک و کاهش نزولات و منابع آب رو به نابودی است. موارد ذکر شده همه نشاندهنده فرسایش و مرگ طبیعت کشور است. اکنون ببینید در مقابل این فاجعه، ارزش اقتصادی تولیدات بخش کشاورزی چقدر است و آیا ارزش دارد به خاطر یک مقدار تولید اضافی و خودکفایی کشور را به نابودی بکشانیم؟

کلانتری با اشاره به این که حتی شمار شاغلان بخش کشاورزی رو به کاهش است و کمتر هم خواهد شد، می‌افزاید: بنابراین اجتناب ناپذیر است که کشور روی بخش‌های دیگر غیر از کشاورزی سرمایه گذاری کند. وقتی آبها کاهش یافته و در بخشی از کشور شور شده است،‌ با چه چیزی می‌خواهیم کشاورزی کنیم؟ اگر بخواهیم شغل مولد در کشور ایجاد شود، برنامه‌ریزی‌ها باید به سمت صنعت و خدمات گرایش پیدا کند و این موضوع اجتناب ناپذیر است.

وی درباره میزان تحقق سند چشم‌انداز و موقعیت ایران در منطقه با وجود کاستی‌های موجود می‌گوید: قرار است در افق چشم انداز قدرت اول اقتصاد منطقه شویم و از درآمد سرانه باید به ۱۵ هزار دلار برسد، اما می‌بینیم که حدود یک سوم آن تحقق یافته و طبیعی است که بدون سرمایه گذاری به هیچ جا نرسیم و اهداف محقق نشود.

بدون تردید افزایش پرشتاب جمعیت و استمرار کشاورزی به شکل سنتی، منابع آب کشور را به این حال و روز دچار کرد.

مشاور معاون اول رئیس‌جمهوری در این زمینه می‌گوید: در کشور ۹۷ میلیارد مترمکعب آب استحصال می‌شود، در حالی که توان استحصال آب‌های تجدیدپذیر ۸۸ میلیارد مترمکعب است. یعنی از ۱۱۰ درصد توان منابع آب تجدیدپذیر کشور استفاده می‌شود که در دنیا بی نظیر است. جالب این که بنابر استاندارد بین‌المللی اگر کشوری بیش از ۴۰ درصد آب‌های تجدیدپذیرش را استفاده کند، با خطرات زیست محیطی بسیارگسترده‌ای مواجه خواهد شد.

۳۵۵ دشت بحرانی

استفاده از بخش عمده منابع آب تجدیدشونده کشور از جمله انتقادات مشترک کارشناسان است. موضوعی که کشور را با آینده‌ای مبهم در موضوع بقای تمدن مواجه می‌کند.

دکتر مجید فهمی، معاون دفتربرنامه ریزی کلان آب وآبفای وزارت نیرو هم در این زمینه به گزارشگر ما می‌گوید: در شرایط فعلی از ۱۲۰ میلیارد مترمکعب منابع آب تجدیدشونده کشور حدود ۱۰۰ میلیارد مترمکعب مصرف می‌شود که این مصارف در بخش‌های کشاورزی، شرب و صنعت به ترتیب حدود ۵ر۹۱، ۵ر۶ و ۲ میلیارد مترمکعب است. از این میزان آب مصرفی، ۴۴ میلیارد مترمکعب از منابع آب‌های سطحی،‌ ۵۵ میلیارد مترمکعب از منابع آب‌های زیرزمینی، ۸ر۰ میلیارد مترمکعب از بازچرخانی آب و ۲ر۰ میلیارد مترمکعب از آب شیرین‌کن‌ها تأمین می‌شود. به این‌ترتیب اکنون بیش از ۸۰ درصد منابع آبی تجدیدشونده در کشور مصرف می‌شود که در این مورد متوسط جهانی برای شرایط بحرانی بین ۴۰ تا ۶۰ درصد منابع تجدیدشونده است.

همچنین از ۶۰۹ محدوده مطالعاتی کشور (دشت‌ها)، حدود ۳۵۵ محدوده مطالعاتی واقع در محدوده‌های مطالعاتی بحرانی و بحرانی ممنوعه است. متوسط اضافه برداشت از منابع آب زیرزمینی کشور حدود ۵ر۵ میلیارد مترمکعب است که به‌صورت تجمعی اضافه برداشتی برابر ۱۲۰ میلیارد مترمکعب در طول ۲۰ سال اخیر از منابع آب زیرزمینی اتفاق افتاده است که برای تعادل بخشی این اضافه برداشت باید سالانه ۱۱ میلیارد مترمکعب از حجم برداشت‌ها کاهش یابد.

وی در پاسخ به این سئوال که شرایط آبی کشور برای حال و برای جمعیت ۱۵۰ میلیون نفری در آینده چگونه خواهد بود، می‌افزاید: با توجه به تولیدات گیاهی و حیوانی بخش کشاورزی و از سویی واردات مربوط به این بخش از خارج،‌ مطابق آمارهای رسمی میزان خودکفایی کشور به‌طور متوسط در یک دورة ۲۴ ساله ۶۰ درصد بود. به عبارت دیگر به میزان ۴۰ درصد وابستگی به خارج از کشور از بعد تأمین مواد غذایی وجود داشته است. با توجه به این که برای تأمین ۶۰ درصد امنیت غذایی حدود ۵ر۹۱ میلیارد مترمکعب آب در بخش کشاورزی مصرف می‌شود، برای نیل به خودکفایی نیاز به حدود ۱۵۰ میلیارد مترمکعب آب است و با در نظر گرفتن جمعیت ۱۵۰ میلیونی، این رقم به حدود ۲۹۴ میلیارد مترمکعب افزایش می‌یابد و این در حالی است که کل منابع آب تجدید شونده قابل استفاده حدود ۱۰۰ میلیارد مترمکعب است. ‏

لزوم صنعتی شدن کشور

دکتر فهمی، درباره ضرورت صنعتی شدن ایران می‌افزاید: از آنجا که مطابق با چشم‌انداز بلندمدت کشور، ایران باید در سال ۱۴۰۴ رتبه اول منطقه را احراز کند، مسئولان باید بر صنعتی شدن تکیه کنند، زیرا ارزش افزوده هر مترمکعب آب در بخش کشاورزی اگر حدود ۱ دلار باشد، در بخش صنعت حدود ۴۰ دلار است. در صورتی که سهم بخش کشاورزی در تولید ناخالص ملی حدود ۱۳ درصد است، لذا امکان دستیابی به این مهم فقط و فقط از طریق صنعتی شدن کشور و کاهش سهم آب بخش کشاورزی و ارتقای سهم آب صنعت به میزان ۲۵ میلیارد مترمکعب در آینده خواهد بود‎.‎

متوسط مصرف آب در بخش کشاورزی در حالی در جهان ۶۰ درصد است که در ایران حدود ۹۰ درصد مصرف به بخش کشاورزی اختصاص دارد. به این ترتیب کشور اکنون با مصرف چنین حجمی از منابع تجدیدپذیر در مرحله بحرانی قرار دارد. چنانکه اشاره شد با اعمال‌ خودکفایی ۱۰۰ درصد و با در نظر گرفتن جمعیت ۱۵۰ میلیون نفری، نیاز مصرف آب ۲۹۷ میلیارد‌ مترمکعب در سال خواهد بود که خارج از ظرفیت ۱۱۶ میلیارد مترمکعبی کشور است که البته در برخی سال‌های خشک همین رقم هم کاهش چشمگیری پیدا می‌کند.

با توجه به آمار سال‌های اخیر که روان‌آب‌های کشور در برخی سال‌ها نسبت به درازمدت ۴۶ درصد کاهش نشان می‌دهد و با ثابت فرض کردن ظرفیت منابع آب زیرزمینی که خود در شرایط بحرانی قرار دارد، همچنین با منظور کردن ۱۰ میلیارد مترمکعب کاهش منابع تجدیدشونده کشور ناشی از تغییر اقلیم، در نتیجه میزان منابع تجدیدپذیر کشور در خوشبینانه‌ترین حالت ۱۱۰ تا ۱۲۰ میلیارد مترمکعب بیشتر نخواهد بود‎.‎‏ در نتیجه با امکانات آبی موجود فقط می‌توان ۵۴ درصد خودکفایی در تولیدات کشاورزی را تحصیل کرد.

معاون مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی کلان آب وآبفای وزارت نیرو در پاسخ به این سئوال اطلاعات که چه دلایلی از سوی وزارت نیرو برای «صنعتی شدن ایران» وجود دارد، می‌گوید: با توجه به شرایط فعلی کشور، باید به «خود اتکایی» قناعت کرد و خودکفایی را به فراموشی سپرد تا منابع آبی کشور بیش از این به تحلیل نرود. در واقع باید فقط در مورد محصولات استراتژیک خودکفا شویم و سایر محصولات را از طریق کشت فراسرزمینی یا واردات مجازی آب تامین کنیم.

دکتر فهمی، خاطرنشان می‌کند: باید از چند جنبه از جمله اشتغال به موضوع صنعتی شدن ایران بپردازیم. ۹۲ درصد آب کشور در منطقه روستایی و بخش کشاورزی مصرف می‌شود و ۹۶ درصد اقتصاد روستایی و اشتغالزایی به کشاورزی وابسته است، در حالی‌که نرخ بخش کشاورزی در مقابل صنعت بسیار پایین است و به ازای هر نیم هکتار می‌توان در نهایت برای یک نفر ایجاد اشتغال کرد که اقتصادی نیست و معیشتی است؛ در مقابل در بخش صنعت ۴۰ برابر امکان ایجاد اشتغال و ارزش افزوده وجود دارد. بنابراین برای این که ایران صنعتی شود، باید در نسبت اقتصاد کشاورزی تغییر ایجاد کرد و وابستگی ۹۶ درصدی اقتصاد روستایی به کشاورزی باید به ۵۰ درصد کاهش یابد و مواردی چون صنایع تبدیلی، صنایع دستی، گردشگری و تجارت جایگزین شود. از طرفی باید صنایع سنگین در مناطق مجاور آب‌های آزاد مستقر شود تا هم به لحاظ دسترسی و هم آب مشکلات موجود برطرف شود.

توسعه سطح زیر کشت، ممنوع!‏

گزارش موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی از موسسـه بیـن‌المللـی مدیریـت آب (‏IWMI‏) نشان می‌دهد که ایـران بـرای حفـظ وضـع فعلـی خـود تـا سـال ۲۰۲۵ بایـد بتوانـد ۱۱۲ درصد بـه منابـع آب قابـل اسـتحصال خـود اضافه کند که البته این امر بـا توجه به شرایط اقلیمی موجود و استقرار بیش از حد جمعیت در این سرزمین خشک، بعید است، مگر با صرفه‌جویی که به گفته دکتر فهمی فقط با ۱۰ درصد صرفه جویی آب در این بخش کشاورزی می‌توان معادل ۲۰ سد بزرگ کشور ذخیره سازی آب انجام داد و این دلیلی دیگر برای مزیت صنعتی شدن ایران است.

معاون مدیرکل دفتربرنامه ریزی کلان آب وآبفای وزارت نیرو می‌افزاید: در کنار این موارد به هیچ وجه توسعه سطح زیر کشت نباید داشته باشیم و توسعه فقط باید به صورت عمودی یعنی ارتقای بهره وری باشد. به این ترتیب که به ازای مصرف یک مترمکعب آب باید ۵ر۲ کیلوگرم محصول تولید کرد و وقتی مصارف به میزان ۶۰ درصد منابع تجدید شونده کاهش یابد، آب برای صنعتی شدن کشور آزاد می‌شود. از دیگر مزایای صنعت این است که امکان بازچرخانی آب در آن تا ۹۰ درصد وجود دارد و از پساب هم در آن می‌توان استفاده کرد.

مصرف عمده منابع آب تجدیدپذیر کشور موضوعی است که کلانتری هم به شدت نسبت به آن انتقاد دارد. به گفته وزیر سابق کشاورزی، در دنیا فقط ۷- ۶ کشور هستند که در حدود ۵۵ درصد آب‌های تجدیدپذیر را استفاده می‌کنند و ایران در این زمینه در دنیا بی نظیر است؛ چرا چون می‌خواهیم امنیت غذایی را در حد امنیت نسبی تامین کنیم! طبیعی است برای تامین نسبی امنیت غذایی ۸۰ میلیون جمعیت که هنوز به ۶۵ درصد هم نرسیده است، باید ۱۱۰ درصد آبهای تجدیدپذیر کشور را استفاده کرد و این یعنی نابودی مطلق سرزمین. در مقابل هیچ سرمایه گذاری مناسبی هم صورت نمی‌گیرد.

وی می‌افزاید: اوضاع در مسأله آب به حدی بد شده است که اگر اکنون به امید افزایش بهره‌وری در استحصال آب تجدیدپذیر تجدید نظر نشود، عملا کشور را به کام مرگ فرستاده ایم. پس هیچ چاره‌ای جز کاهش استحصال آب به زیر ۵۰ میلیارد مترمکعب نداریم. از طرفی گرچه افزایش جمعیت خوب است، اما این مسأله به تعریف و زیرساخت نیاز دارد.

مثلاً در حالی اعلام شده که سرانه کمتر از ۱۵۰۰ مترمکعب وارد بحران آب شدن است که اکنون ۷۰ درصد جمعیت ایران معادل ۵۵ میلیون نفر با زیر ۷۰۰ مترمکعب بر سال زندگی می‌کنند. حتی در مناطق وسیعی این رقم زیر ۳۰۰ مترمکعب است از جمله تهران که چون کشاورزی ندارد، خود را نشان نمی‌دهد. ‏

مشکلات بیکاری و بی‌آبی

وزیر سابق کشاورزی خاطرنشان می‌کند: در کل کشور با خطر بزرگی روبروست و تا جایی که می‌بینیم در خراسان بالای ۱۴۰ درصد از آب تجدیدپذیر استفاده می‌شود. استان فارس به عنوان انبار غله ایران، همدان، آذربایجان‌ها‌ و دیگر استان‌ها همگی بحرانی شده‌اند.

وی با بیان این که متاسفانه سیاست‌های کشور همسو با حفظ منابع طبیعی نیست، تصریح می‌کند: در‌ برنامه ششم گفته‌اند که ۹۵ درصد خودکفایی باید حاصل شود؛ یعنی اصلا به تنگنا و بحران‌ها توجه ندارند. ایده‌آل‌هایی را تصویب می‌کنند و بعد که قابلیت اجرایی شدن نداشت، می‌گویند دولت‌ها عرضه نداشتند.

یا‌ نفت‌ می‌فروشیم و درآمد ریالی آن صرف حقوق و دستمزد می‌شود، در حالی که این‌گونه نمی‌توان کشور‌داری کرد. اقتصاد مملکت با این سیاستگذاری‌ها جان نخواهد گرفت.

به دولت فعلی هم بدبختی‌های دولت قبلی به ارث رسیده است و ۱۰ سال طول خواهد کشید تا ویرانه سیاست‌های غلط و عوامفریبانه دولت نهم و دهم را آوار برداری و جبران کند و تازه به سال ۸۴ برسیم. به عنوان نمونه به طرح سهام عدالت توجه کنید. این طرح انتظار مردم را بالا بردند، ولی هرچه کارخانه خواب و نیمه خواب بود را به این طرح اختصاص دادند. یا مسکن مهر که دهها هزار واحد آن خالی مانده است و متقاضی ندارد.

مشاور معاون اول رئیس‌جمهوری در امور آب خاطرنشان می‌کند: با این وجود مسائل اقتصادی را می‌توان با یک سری تصمیم‌های کلان حل کرد، اما از همه بدتر بحران آب است. وقتی آب تمام شود دیگر تمام شده و کشور را نمی‌توان با آب دریا اداره کرد؛ چرا که گندم تولید شده با آب دریا نزدیک به ۱۰ هزار تومان در هر کیلو گرم هزینه دارد. ‏

بنابراین مشکل عمده و حاد کشور در شرایط کنونی بی آبی و بیکاری است. دشت‌های کشور در حال فرونشستن است. مسئولان وزارت نیرو هم به مصلحت نمی‌دانند همه واقعیت‌ها را بگویند، اما من که می‌توانم، باید بگویم که از ۲۰۰ میلیارد مترمکعب آب شیرین زیرزمینی بیشتر از ۲۰ میلیارد مترمکعب باقی نمانده و کشور مانند مهره دومینو که یکدیگر را می‌اندازند، در حال از بین رفتن است.‏

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن