رازی که تاریخ از آن خبر داشت

ماجرای معامله ایران با کمپین انتخاباتی ریگان چه بود؟

فاطمه لطفی | هفته‌نامه صدا

 

«تاریخ باید بداند چه اتفاقی افتاد».  بن بارنز با این جمله، بعد از نزدیک به 43 سال روایتی از روزهای پس از تصرف سفارت ایالات متحده که در غرب با عنوان «بحران گروگان‌گیری» شناخته می‌شود، ارائه کرد و تیتر رسانه‌ها را با این عناوین پر کرد: «رازی که پس از 43 سال برزبان رانده شد». اما این روایت آنچنان که شاید بارنز انتظار داشت مورد قبول کارشناسان قرار نگرفت و انتقاداتی بر آن وارد شد.

بن بارنز کیست؟ چرا روایت او مهم است؟ چه کسانی این روایت را قبول دارند و چه کسانی نه؟

بنی فرانک بارنز سیاستمدار آمریکایی است که قبلا در سمت رئیس مجلس نمایندگان تگزاس از سال 1965 تا 1969 و سی و ششمین فرماندار تگزاس از 21 ژانویه 1969 تا 16 ژانویه 1973 به مدت دو دوره دو ساله در رده‌های مختلف سیاسی ایالات متحده حضور داشته است. او حالا 85 سال سن دارد.

بیش از چهار دهه گذشته، اما بن بارنز می‌گوید که تمام وقایع را به خوبی به یاد می‌آورد. مرشد دیرینه سیاسی‌اش او را برای شرکت در ماموریتی به خاورمیانه دعوت می‌کند. ماموریتی که بارنز می‌گوید بعدها هدف واقعی این مأموریت را متوجه شده بود: خرابکاری در مبارزات انتخاباتی مجدد رئیس جمهور ایالات متحده.

سال 1980 است و جیمی کارتر ساکن کاخ سفید. اما به خاطر بحران گروگان‌گیری در ایران دوران ریاست‌جمهوری‌اش فلج شده و تلاش‌های او برای پیروزی در دور دوم انتخابات مختل شده است. بهترین شانس کارتر برای پیروزی آزاد کردن 52 آمریکایی گروگان گرفته شده تا قبل از روز انتخابات است. و این دقیقا همان چیزی بود که بارنز می‌گوید که مربی‌ام مصمم بود مانع آن شود.

مربی او کیست؟ جان بی. کانالی جونیور، تایتان سیاست آمریکا و فرماندار سابق تگزاس که برای سه رئیس جمهور کار کرده بود اما خودش در تلاش برای ورود به کاخ سفید باز مانده بود. کانالی که یک دموکرات سابق بود، در سال 1980 به دنبال نامزدی جمهوری خواهان بود اما از فرماندار سابق کالیفرنیا، رونالد ریگان، شکست خورد. بعد کانالی تصمیم می‌گیرد که به ریگان کمک کند تا کارتر شکست خورد و در این روند، خود کانالی وزارت امور خارجه یا وزارت دفاع را در دولت جدید به دست آورد. اما اتفاقاتی رخ می‌دهد و بارنز 43 سال این رخ‌دادها را پنهان می‌کند. بارنز مدعی است که کانالی در آن تابستان او را یکی پس از دیگری به پایتخت‌های خاورمیانه فرستاد تا با تعدادی از رهبران منطقه ملاقات کند و پیامی صریح به ایران بدهد: گروگان‌ها را قبل از انتخابات آزاد نکنید. ریگان برنده خواهد شد و معامله بهتری به شما پیشنهاد خواهد داد.

بارنز می‌گوید به‌همراه کانالی به دیدار ویلیام جی. کیسی، رئیس ستاد انتخاباتی ریگان و مدیر بعدی آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا رفت و به او در این مورد گزارش داد. اردوگاه کارتر خبر داشته که احتمالا کیسی یا شخص دیگری از اطرافیان ریگان به دنبال خرابکاری در تلاش‌های کابینه کارتر برای آزادی گروگان‌هاست. اما تحقیقات کنگره چنین چیزی را رد کرد. حالا که کارتر 98 ساله است و در بیمارستان بستری است، بارنز احساس می‌کند باید این راز 43 را فاش کند.

او می‌گوید «تاریخ باید بداند چه اتفاقی افتاد. فکر می‌کنم این خیلی مهم است. می‌دانم که پایان عمر کارتر نزدیک است و این اتفاق بیشتر و بیشتر در ذهن من مرور می‌شود و احساس می‌کنم که باید از آن صحبت کنم». اما افشاگری‌های بارنز را همه قبول ندارند. در این گزارش ابتدا بخش‌های مهم گفت‌وگوی 18 ماه مارس 2023 بن بارنز با پیتر باکر، گزارشگر نیویورک تایمز، را مرور کرده و بعد نظرات دیگر کارشناسان و سیاستمداران را در این خصوص بررسی خواهیم کرد.

***

نیویورک‌تایمز

راز چهل ساله: داستان یک مرد از خرابکاری در انتخاب مجدد کارتر

18 مارس 2023، گزارشگر: پیتر باکر

بن بارنز فروشنده خارجی مشکوک تسلیحات نیست و مانند دیگران قرار نیست تکرار کننده نظریه «غافلگیری اکتبر» باشد. او زمانی یکی از برجسته‌ترین چهره‌های تگزاس، جوان‌ترین رئیس مجلس نمایندگان تگزاس و بعدها معاون فرماندار بود. او چنان شخصیت با نفوذی بود که به جورج دبلیو بوش جوان کمک کرد تا وارد گارد ملی هوایی تگزاس شود. لیندون بی جانسون پیش‌بینی کرده بود که بارنز روزی رئیس جمهور خواهد شد.

او حالا بعد از سال‌ها از رخ‌دادی با حضور کانالی، کیسی و دیگر شخصیت‌های مرکزی سخن می‌گوید که مدت‌هاست مرده‌اند و بارنز در هیچ دفتر خاطراتی یا یادداشتی از این رخ‌دادها چیزی ننوشته تا گفته‌هایش را تایید کند. اما او هیچ دلیل واضحی هم برای داستان‌سازی ندارد و در واقع به دلیل واکنش دموکرات‌های دیگر از علنی شدن این راز ابراز نگرانی کرده است. او چهار فرد زنده را نام برده که به آنها اعتماد دارد: مارک کی آپدگرو، رئیس بنیاد L.B.J؛ تام جانسون، دستیار سابق لیندون جانسون که بعدها ناشر لس‌آنجلس تایمز و رئیس CNN شد؛ لری تمپل، دستیار سابق کانالی و لیندون جانسون؛ و اچ. دبلیو برندز، مورخ دانشگاه تگزاس. هر چهار نفر تایید کرده‌اند که بارنز سال‌ها پیش این داستان را با آنها در میان گذاشته است. حتی برندز در بیوگرافی ریگان در سال 2015 هم از این واقعه صحبت کرده اما توجه چندانی به این بخش از این بیوگرافی نشده بود. سوابق موجود در کتابخانه و موزه لیندون بینز جانسون بخشی از این خاطرات را تایید می‌کند. همچنین برنامه سفر کانالی در 18 ژوئیه 1980 به اردن، سوریه، لبنان، عربستان، مصر و اسرائیل که بارنز هم با او همراه بوده‌است، تاییدی بر این روایت هستند. در این سفرها تماس‌هایی هم با ستاد انتخاباتی ریگان گرفته شده اما اینکه چه پاسخی دریافت شده مشخص نیست. بارنز از گفت‌وگوی کانالی و خودش با کیسی در فرودگاه دالاس می‌گوید اما هیچ مدرکی برای تایید این گفته یافت نشده است.

بارنز مطمئن است که هدف سفر کانالی فرستادن پیامی به ایرانی‌ها بوده تا آنها گروگان‌ها را تا بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده آزاد نکنند. او می‌گوید «من با این باور که هدف سفر ما همین بوده خواهم مرد. وقتی برگشتیم کیسی به شدت مشتاق بود بداند آیا آنها [ایرانی‌ها] گروگان‌ها را نگه خواهند داشت یا نه». اما از هیچ‌کدام از این گفته‌ها برنمی‌آید که آیا ریگان از این سفر اطلاع داشته یا نه، و همچنین بارنز نمی‌تواند تایید کند که کیسی به کانالی دستور داده که این سفر را انجام دهد. او حتی نمی‌داند آیا پیامی که به چندین رهبر خاورمیانه منتقل شده اصلا به دست ایرانی‌ها رسیده است یا نه، چه برسد به اینکه بر تصمیم‌گیری آنها تأثیر داشته باشد یا خیر. اما ایران گروگان‌ها را تا پس از انتخاباتی که ریگان در آن پیروز شد، نگه داشت و تا بعد از ظهر روز 20 ژانویه 1981، که کارتر از کاخ سفید خارج شد، آنها را آزاد نکرد.

جان بی. کانالی سوم، پسر ارشد فرماندار سابق، در مصاحبه‌ای گفته که به یاد دارد پدرش به خاورمیانه سفر کرده بود، اما هرگز در مورد پیامی به ایران از او چیزی نشنیده است. اما او پدرش را در ملاقاتی با ریگان بدون حضور بارنز همراهی کرده تا در مورد مناقشه اعراب و اسرائیل و سایر موضوعاتی که رئیس جمهور بعدی با آن مواجه خواهد شد، گفتگو کنند. کانالی پسر می‌گوید: «در جلساتی که من بودم، هیچ اشاره‌ای به ارسال پیام به ایرانی‌ها نشده. من خاطرات بن بارنز را به چالش نمی‌کشم، اما با خاطره من از این سفر‌ها هم‌خوانی ندارد».

سوءظن درباره تعاملاتی که ستاد انتخاباتی ریگان با ایران داشت، سال‌ها در همه جا به گوش می‌رسید تا اینکه در سال 1991 گری سیک، دستیار سابق امنیت ملی کارتر، مقاله‌ای در نیویورک‌تایمز منتشر کرد که به این نظریه دامن می‌زد و پس از آن کتابی با عنوان «غافلگیری اکتبر» نوشت. اصطلاح «غافلگیری اکتبر» در ابتدا توسط اردوگاه ریگان برای توصیف ترس آنها از اقدامات کارتر در بحران گروگان گیری برای آزادی گروگان‌ها درست قبل از انتخابات استفاده شد. برای جلوگیری از چنین سناریویی، گفته می‌شود که در ژوئیه و آگوست 1980 کیسی در مادرید با نمایندگان ایران دیدار کرده و به توافقی در ماه اکتبر در پاریس منجر شد که بر اساس آن دولت آینده ریگان در ازای آزاد نشدن گروگان‌ها تا قبل از اعلام نتایج انتخابات، از طریق اسرائیل سلاح به تهران ارسال می‌کرد. هم مجلس نمایندگان و هم سنا به طور جداگانه تحقیقاتی در این باره انجام دادند و هر دو در نهایت این ادعاها را رد کردند. کارگروه دو حزبی مجلس نمایندگان، به رهبری لی اچ. همیلتون، نماینده دموکرات از ایندیانا، در یک گزارش 968 صفحه‌ای به این نتیجه رسید که کیسی در آن زمان در مادرید نبود. با این حال در نوامبر 1991 یکی از وکلای جورج دبلیو بوش، در یادداشتی از تلگرافی نوشته است که نشان می‌دهد در آن زمان کیسی برای اهداف نامعلومی در مادرید بوده است. دو دهه بعد این یادداشت توسط رابرت پری، روزنامه‌نگاری که در حال تولید مستند «خط مقدم» بر اساس کتاب «غافلگیری اکتبر» بود، کشف شد. گری سیک می‌گوید «داستان فراتر از آن چیزی است که تاکنون گفته شده است». جرالد رفشون، که آن زمان مدیر ارتباطات کاخ سفید بود می‌گوید «اگر می‌توانستیم گروگان‌ها را آزاد کنیم حتما برنده انتخابات بودیم. این ظالمانه بود».

کانالی غول سیاست دوران خودش بود. رئیس‌جمهور نیکسون به او علاقه داشت و می‌خواست او را به سمت معاون رئیس‌جمهور انتخاب کنند. کانالی و بارنز زمانی هم باهم وارد معاملات تجاری شدند و شرکت بارنز-کانالی را تاسیس کردند. شراکت آنها از ساخت آپارتمان تا تجارت نفت و مجله هنری را در بر می‌گرفت. اما پس از کاهش قیمت نفت، اعلام ورشکستگی کردند. او در سال 1993 در سن 76 سالگی درگذشت و تا آن زمان دوستی خود با بارنز را حفظ کرده بود.

بارنز می‌گوید وقتی از من دعوت شد تا به خاورمیانه سفر کنم هیچ ایده‌ای از ماموریتی که در پیش داشتم نداشتم. آنها با جتی متعلق به شرکت نفتی «سوپریور اویل» به خاورمیانه سفر کرده بودند. بارنز تازه در اولین ملاقات با اولین رهبر جهان عرب، پی به نیت کانالی از این سفرها می‌برد. بارنز جملاتی را که که کانالی به رهبران اعراب گفته است اینطور به یاد می‌آورد «ببینید، رونالد ریگان به عنوان رئیس جمهور انتخاب خواهد شد و شما باید به ایران این خبر را برسانید که آنها با ریگان معامله بهتری نسبت به کارتر خواهند داشت. بسیار هوشمندانه است که شما این موضوع را به اطلاع ایرانی‌ها برسانید که صبر کنند تا این انتخابات سراسری تمام شود.» و آن وقت بود که  «من متوجه شدم که چرا آنجا آماده‌ایم». به گفته بارنز، کانالی به جز اسرائیل در هر کشوری که توقف داشته‌اند همان پیام را تکرار می‌کرد حتی برای انور سادات، رئیس‌جمهور مصر. «برای من روش شد که کانالی احتمالا یا وزیر خارجه خواهد شد یا وزیر دفاع». بارنز از ترس خود از افشای این ملاقات‌ها می‌گوید و اینکه دوست نداشت عاقبتی چون عاقبت بندیک آرنولد در میان دموکرات‌ها داشته باشد. حالا او فکر می‌کند که در حق آقای کارتر بی‌عدالتی شده است. «من می‌خواهم تاریخ بگوید که کارتر درباره گروگان‌ها معامله بدی داشت. وقتی گروگان‌ها در سفارت بودند او هیچ شانسی برای مبارزه نداشت».

***

تئوری توطئه یا واقعیت

وقتی تنها یک منبع برای نیویورک‌تایمز کافی است

دنیل مک‌کارتی؛ سردبیر عصر مدرن

نیویورک‌پست

پیتر باکر، خبرنگار ارشد کاخ سفید تایمز، گزارشی با عنوان «راز چهار دهه: داستان یک مرد از خرابکاری در انتخاب مجدد کارتر» منتشر کرد.

بن بارنز، یک دموکرات 85 ساله، ادعا می‌کند که اطلاعات شخصی درباره تلاش‌های متحدان رونالد ریگان برای به تعویق انداختن آزادی گروگان‌های آمریکایی از ایران تا پس از انتخابات 1980 دارد.

10 پاراگراف از این داستان پر شور را قبل از اینکه متوجه شوید «تأیید گزارش آقای بارنز مشکل‌ساز است» بخوانید.

باکر به ما اطمینان می‌دهد که بارنز نه به دلیل ترس که «هیچ دلیل واضحی برای ساختن‌سرایی ندارد.»

فرض کنید یک جمهوری‌خواه هشت‌ساله از آرکانزاس فردا می‌آید تا گزارشی شخصی از دخالت بیل کلینتون در قاچاق مواد مخدر در دهه 1980 ارائه دهد، همان نظریاتی که مدت‌ها در محافل حزب جمهوری‌خواه ترویج می‌شد. نه تائیدی و نه چیزی، فقط حرف او هست که ملاک قرار می‌گیرد. آیا در تمام جهان‌های موازی قابل تصور، چنین چیزی یافت می‌شود که نیویورک‌تایمز توانسته منتشرش کند؟ آیا استانداردهای جدید برای انتشار اخبار این است که منبع خبر «هیچ دلیل واضحی برای داستان‌سازی ندارد»؟ یا تا زمانی که این منبع از جناح راست باشد [خبر معتبر است]؟ کسانی که از یک خبرنگار کاخ سفید تایمز کمتر پیچیده هستند، ممکن است حزب‌گرایی را به عنوان انگیزه آشکار طرح چنین داستانی ببینند. با این حال باکر به خوانندگانش می‌گوید که بارنز از واکنش دموکرات‌ها به ادعاهای او می‌ترسد. باز هم همان؟ در گزارش باکر هیچ چیزی این ادعای خلاف واقع را توضیح نمی‌دهد. این افسانه که جیمی کارتر در انتخابات 1980 شکست خورد زیرا ریگان مرتکب عمل ناشایستی معادل خیانت شد، در واقع یک تئوری توطئه همیشه محبوب در میان لیبرال‌ها است.

همانطور که باکر می‌گوید در دهه 1980 کنگره این ادعا را بررسی کرد اما نتوانست آن را ثابت کند. یکی از مقامات سابق دولت کارتر در سال 1991 کتابی با عنوان «پیشبرد نظریه» منتشر کرد و آن را با یک «مقاله مهمان» در کجا تبلیغ کرد؟ در نیویورک تایمز.

باکر در بخش قابل توجهی از گزارش خود، با گفتن اینکه بارنز چه چیزی نیست می‌‌خواهد به او اعتبار ببخشد: «آقای بارنز مانند برخی از مدافعان قبلی خط داستانی «غافلگیری اکتبر» یک دلال خارجی اسلحه مشکوک نیست». در عوض بارنز یک سیاستمدار دموکرات حرفه‌ای است که زمانی تحت‌الحمایه جان کانالی فرماندار تگزاس بود. در سال 1980، کانالی جمهوری‌خواه شده بود و در آن سال به دنبال نامزدی حزب جمهوری‌خواه برای ریاست‌جمهوری بود، اما به ریگان باخت. با این حال، بارنز به کانالی نزدیک بود و او را در سفرهایش به خاورمیانه همراهی کرد.

بارنز می‌گوید کانالی به رهبران عرب گفت که پیامی به ایران بفرستند و از انقلابیون شیعه بخواهند تا گروگان‌های آمریکایی خود را تا پس از انتخابات نگه دارند. این امر بحرانی را که کارتر را تضعیف کرد طولانی‌تر می‌کند و ریگان رئیس‌جمهور تازه منتخب در ازای آن با مهربانی به تهران نگاه می‌کند. بارنز صبر کرده تا کسی که ممکن است با داستان او مخالفت کند بمیرد بعد او داستان‌سرایی کند. کانالی در سال 1993 درگذشت و ویلیام کیسی، مدیر کمپین ریگان و بعدها مدیر سیا که ظاهرا کانالی در بازگشت از سفرهای خاورمیانه به او گزارش داده بود، در سال 1987 درگذشت.

باکر در غیاب شهادت هر کسی که بتواند روایت بارنز را تأیید کند، روایتش را با ذکر نام چهار مردی که هیچ اطلاعات مستقیمی درباره ادعاهای بارنز ندارند، اما داستان را از خود بارنز طی سال‌ها قبل شنیده‌اند، تکمیل می‌کند. اگرچه هیچ کدام از این‌ چهار نفر به عنوان دموکرات معرفی نشده‌اند، اما سه نفر از این چهار نفر با لیندون جانسون و میراث او ارتباط دارند.

جیمی کارتر در انتخابات ریاست جمهوری سال 1980 به طرز چشمگیری شکست خورد. او تنها رای شش ایالت و ناحیه کلمبیا را در اختیار داشت. او در رای مردمی با 9.8 امتیاز کمتر از رونالد ریگان به کار خود پایان داد. با اعدادی از این دست، انکار حزبی نتایج انتخابات باید فراتر از زیر سوال بردن رویگردانی از ناحیه‌ها یا ایالت‌ها باشد. بی‌اعتبار کردن پیروزی ریگان و بهانه‌گیری کارتر برای انبوهی از ناکامی‌هایی که منجر به شکست او شد، مستلزم این است که تئوری توطئه به نوع دیگری مطرح شود. از همان تئوری‌های توطئه‌ای که مثلا لکه ایران کنترا را قبل از اینکه ریگان رئیس جمهور شود به او بچسبانند و کارتر را از بزرگترین شرم دوران ریاست جمهوری‌اش نجات دهند، این برای لیبرال‌ها به طرز مقاومت ناپذیری اغواکننده است. حتی اگر همه چیز به حرف یک سیاستمدار خلاصه شود. روزنامه نگاران اولین پیش نویس تاریخ و در این مورد شاید دومین یا سومین پیش‌نویس را نیز می‌نویسند. مورخین دانشگاهی نسبت به رسانه‌های قدیمی در انتخاب احزاب اصلی ما تعصب کمتری به خرج می‌دهند. وقتی لیبرال‌ها به بودن در سمت درست تاریخ می‌بالند، به این معنا نیست که زمان این حق را به آنها داده است. بدان معناست که تئوری‌های توطئه و داستان‌های ناقص آنها درباره حقیقت در کتب مرجع و اسناد ثبت شده است.

***

رازی که خیلی‌ها از آن خبر داشتند

جان شوارز، روزنامه‌نگار

پایگاه خبری اینترسپت

روز شنبه، نیویورک تایمز یک داستان جذاب منتشر کرد که می‌گوید دو جمهوری‌خواه برجسته تگزاس در تابستان 1980 در ملاقات‌هایی محرمانه با رهبران منطقه خاورمیانه از آنها خواستند به ایران بگویند که گروگان‌های آمریکایی را تا پس از انتخابات در تهران نگه دارد. رونالد ریگان، کاندیدای حزب جمهوریخواه در مقابل جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت، قرار گرفته بود.

تایمز گزارش داد که بن بارنز، یکی از چهره‌های کلیدی سیاست تگزاس، گفته که او به همراه جان کانالی، فرماندار سابق تگزاس، یکی از حامیان اصلی کمپین ریگان، به این سفر رفته و در بازگشت کانالی در سالن فرودگاه با ویلیام کیسی ملاقات کرده، کیسی در طول جنگ جهانی دوم جاسوس ارشد ایالات متحده بود و پس از آن مدیر کمپین ریگان. به گفته بارنز: «تاریخ باید بداند که این اتفاق افتاده است.» پس از اینکه ریگان کارتر را شکست داد، کیسی را به ریاست سازمان اطلاعات مرکزی منصوب کرد.

همه اینها شواهدی است که نشان می‌دهد این موضوع که دهه‌ها ادعا شده کمپین ریگان با دولت ایران به توافق رسید تا از آزادی گروگان‌ها جلوگیری کند درست بوده است. این ادعا هرگز ثابت نشده، اما چیزی که بدون تردید مسلم بود این است که کمپین ریگان عمیقاً نگران بود که مبادا کارتر گروگان‌ها را قبل از نوامبر آزاد کند و انتخابات را به نفع خود پایان برد.

ممکن است کسی بپرسد: اگر واقعاً این اتفاق افتاده، چطور تاکنون مخفی مانده است؟ چرا قبلاً افراد مطلع در این باره حرفی نزده‌اند؟ پاسخ این است که این رازی نبوده که مخفی نگه داشته شده باشد، و بسیاری از آن حرف زده‌اند. اما کسانی در این باره حرف زده‌اند که آمریکایی نبوده‌اند. بارنز مهم‌ترین آمریکایی است که بالاخره از این داستان حرف می‌زند.

نظریه «غافلگیری اکتبر» 1980 همیشه به ظاهر پذیرفتنی بود. کیسی در کمپین ریاست جمهوری سال 1968 ریچارد نیکسون کار کرده بود (و بعداً از سوی نیکسون به ریاست کمیسیون بورس و اوراق بهادار رسید). از آن زمان ثابت شد که کمپین ریاست جمهوری نیکسون به طور مخفیانه با دولت ویتنام جنوبی همکاری می‌کرد تا از انعقاد توافق صلح لیندون جانسون برای پایان دادن به جنگ ویتنام پایان جلوگیری کند. کمپین نیکسون نگران این بود که صلح با ویتنام کمکی باشد برای معاون جانسون، هوبرت هامفری. بدبینی نیکسون را می‌توان با این واقعیت سنجید که به لطف اقدامات او، 20000 سرباز دیگر آمریکایی به علاوه صدها هزار نفر غیرنظامی جان باختند چون جنگ ادامه یافت.

مفهوم «غافلگیری اکتبر» در مقایسه با مسئله ویتنام خیلی پیچیده به نظر نمی‌رسد. 52 گروگان آمریکایی توسط انقلابیون ایران در سفارت آمریکا در تهران دستگیر شده بودند و تمام نقشه لازم این بود که آنها را برای چند ماه دیگر در آنجا نگه دارند. بیشتر بررسی‌های مهم در این زمینه توسط رابرت پری فقید، گزارشگر سابق آسوشیتدپرس و بنیانگذار «کنسرسیوم نیوز» انجام شد. پری و دیگران دریافتند که کسانی در راس سیاست جهانی، مدت‌ها قبل از اینکه بارنز صحبت کند، چیزهایی مشابه حرف‌های او زده بودند. در اینجا مهمترین آنها را یادآوری می‌کنیم:

ابوالحسن بنی‌صدر

بنی صدر از ژانویه 1980 تا ژوئن 1981 رئیس جمهور ایران پس از انقلاب بود که پس از استیضاح از کشور فرار کرد. او در سال 1991 در کتابش با عنوان «زمان سخن گفتن من» می‌نویسد: «در اواخر اکتبر 1980 همه آشکارا درباره توافق با آمریکایی‌های تیم ریگان بحث می‌کردند. در شماره 27 اکتبر انقلاب اسلامی [«انقلاب اسلامی»، روزنامه بنی صدر] سرمقاله‌ای منتشر کردم که می‌گفت کارتر دیگر کنترل سیاست خارجی ایالات متحده را در دست ندارد و قدرت واقعی را در اختیار کسانی قرار داده است که در مورد ماجرای گروگان گیری با آخوندها مذاکره کرده بودند.» مجلس نمایندگان تحقیقی درباره این موضوع انجام داد که در سال 1993 منتشر شد. این مجلس با به این نتیجه رسید که «تحلیل بنی صدر نشان می‌دهد که چگونه برخی از ایرانیان ممکن است به اشتباه تصور کنند که نمایندگان خمینی با مقامات کمپین ریگان ملاقات کرده‌اند.» وقتی فیلم «آرگو» بن افلک در سال 2013 اکران شد، بنی‌صدر نوشت: «آیت‌الله خمینی و رونالد ریگان مذاکره‌ای مخفیانه ترتیب داده بودند که بعداً به «غافلگیری اکتبر» معروف شد، و مانع تلاش‌های من و رئیس‌جمهور وقت آمریکا، جیمی کارتر برای آزادی گروگان‌ها شد. دو تن از مشاوران من، حسین نواب صفوی و صدرالحفاظی به دلیل آگاهی از این راز توسط رژیم خمینی اعدام شدند». هنگامی که بنی‌صدر در سال 2021 درگذشت در آگهی ترحیم او در نیویورک تایمز به هیچ یک از این موارد اشاره نشد.

اسحاق شامیر

شامیر دو دوره در دهه 1980 و اوایل دهه 1990 نخست‌وزیر اسرائیل بود. در زمان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا در سال 1980، او وزیر امور خارجه اسرائیل بود. موضوع «غافلگیری اکتبر» زمانی مطرح شد که شامیر در سال 1993، با چند خبرنگار مصاحبه کرد. وقتی یکی از خبرنگاران از شامیر پرسید که آیا این اتفاق افتاده، شامیر بلافاصله پاسخ داد: «البته. من در آمریکا می‌دانم، آنها می‌دانند.» شامیر توضیح بیشتری نداد.

یاسر عرفات

عرفات رئیس سازمان آزادی‌بخش فلسطین و تشکیلات خودگردان ملی فلسطین بود. او در سال 1996 با کارتر در نوار غزه ملاقات کرد. به گفته داگلاس برینکلی مورخ، عرفات به کارتر گفت: «باید بدانید که در سال 1980 جمهوری‌خواهان به من معامله تسلیحاتی پیشنهاد دادند با این شرط که ترتیبی بدهم که گروگان‌ها را تا بعد از انتخابات در ایران نگه دارم. می‌خواهم بدانی که من این پیشنهاد را رد کردم.» کتاب «جاسوس خوب» نوشته «کای برد» داستانی جذاب از یک تاجر لبنانی به نام مصطفی زین دارد که ادعا می‌کرد میانجی عرفات و جک شاو بود که با کیسی در کمپین ریگان کار می‌کرد. شاو اما به برد گفت که همه اینها سوء تفاهم بزرگ زین است. به گفته زین، عرفات در نهایت به او گفت که کیسی در نشستی در اسپانیا مستقیماً با ایرانی‌ها معامله کرده است.

الخاندرو دومارانش

در سال 1980، دو مارانش رئیس سازمان اطلاعات خارجی فرانسه، سرویس اسناد خارجی و ضد جاسوسی بود. در تحقیقات مجلس نمایندگان در سال 1993 با دیوید اندلمن، روزنامه‌نگاری که خاطرات دو مارانش را نوشته بود، صحبت شد. اندلمن می‌گوید دو مارانش به او گفته بود که در «تشکیل جلسه‌ای در پاریس بین کیسی و برخی از ایرانیان در اواخر اکتبر 1980» نقش داشته است.

دولت روسیه

کارگروه مجلس نمایندگان آمریکا درخواستی به دولت روسیه برای دریافت هرگونه اطلاعاتی که در پرونده‌های اطلاعاتی خود در مورد کمپین ریگان در سال 1980 لازم داشت، ارسال کرد. در آن زمان، اتحاد جماهیر شوروی به تازگی فروپاشیده بود و دولت روسیه مشتاق روابط خوب بود با آمریکا. بنابراین دوست داشت که به کنگره ایالات متحده کمک کند. پاسخ روسیه بله بود، «غافلگیری اکتبر» اتفاق افتاد. در بخشی از آن آمده بود: «ویلیام کیسی در سال 1980 سه بار با نمایندگان رهبری ایران دیدار کرد… جلسات در مادرید و پاریس برگزار شد». با این حال، این ادعاهای روسیه در گزارش طبقه‌بندی نشده نهایی این تحقیقات نوشته نشد. اما در نسخه طبقه‌بندی وجود داشتند. ما این را می‌دانیم زیرا پری هنگامی که به ساختمان کنگره ایالات متحده رفت تا یک نسخه معمولی از گزارش را بگیرد، خیلی اتفاقی به انباری پر از نسخه‌های طبقه‌بندی شده فرستاده شد و توانست این گزارش را هم ببیند. پری نوشت که متعاقباً با «یکی از مقامات ارشد اروپایی صحبت کرده که این موضوع را از طریق دولت روسیه بررسی کرده بود». این مقام به او گفت که روس‌ها این گزارش را «بمب» می‌دانستند و «باور نمی‌کرد که نادیده گرفته‌ شده».

کاخ سفیدِ جورج بوش

همانطور که تحقیقات مجلس نشان داد ادعای اصلی «غافلگیری اکتبر» این بود که «در طول تابستان 1980، ویلیام کیسی و سایر آمریکایی‌ها در چندین نوبت در مادرید با دو مقام ایرانی که به دستور خمینی فرستاده شده بودند، ملاقات کردند.» مجلس نمایندگان از دولت جورج اچ دبلیو. بوش خواست تا هر گونه سوابقی را که ممکن است دولت ایالات متحده در این زمینه داشته باشد فراهم آورد. کارگروه مجلس نمایندگان همه چیز را بررسی کرد و به این نتیجه رسید که «شواهدی که ادعا می‌شود از منابع معتبر نبوده و تایید نشده است.» با این حال، مسئله خنده‌داری وجود دارد. در سال 2011، پری در حال بررسی سوابق کتابخانه ریاست جمهوری بوش بود. در آنجا یادداشتی از دستیار مشاور کاخ سفید، چستر پل بیچ جونیور، یافت که مکالمه‌ای را با مشاور حقوقی وزارت امور خارجه، ادوین دی ویلیامسون، در مورد رساندن اسناد مربوطه به بازرسان مجلس ثبت بود. بیچ نوشته که ویلیامسون به او گفته بود که «یک تلگرام از سفارت مادرید پیدا کرده‌اند که نشان می‌دهد بیل کیسی برای اهداف نامعلومی در این شهر به‌سر می‌برد.» این یادداشت بیچ و تلگرام مرموز سفارت مادرید به نوعی هرگز به تحقیقات مجلس تحویل داده نشد. لی همیلتون، دموکرات ایندیانا که تحقیقات را رهبری می‌کرد، در سال 2016 نامه‌ای به جان کری وزیر امور خارجه وقت نوشت و خواستار دریافت این تلگرام شد. اما آن را دریافت نکرد. برد برای کتاب «جدا مانده» که یک فصل آن شواهد دیگری در مورد «غافلگیری اکتبر» است، با استفاده از قانون آزادی اطلاعات درخواست داد تا این تلگرام را ببیند. وزارت امور خارجه درخواست او را جواب نداد، حتی پس از اینکه در سال 2019 شکایت کرد به او اطلاع دادند که نمی‌توانند آن را پیدا کنند.

در این مورد حتی جیمز بیکر، رئیس دفتر ریگان و بعدها وزیر خزانه‌داری او (و سپس وزیر خارجه بوش)، نمی‌گوید کیسی در مادرید نبوده است. استوارت آیزنستات، یکی از کارکنان سابق کارتر، در پاسخ به این سوال گفته: «آیا اگر کیسی این کار را انجام دهد تعجب می‌کنم؟ هیچ چیز در مورد کیسی وجود ندارد که من را شگفت‌زده کند. او برای همین کارها ساخته شده بود.»

***

مصاحبه گری سیک، کارشناس ایران در شورای امنیت ملی دولت جیمی کارتر، نویسنده کتاب «غافلگیری اکتبر» با جان یانگ، مجری برنامه آخر هفته خبری PBS

19 مارس 2023

جان یانگ: تقریباً از لحظه‌ای که ایران در سال 1981 گروگان‌های آمریکایی را درست چند دقیقه پس از ادای سوگند ریاست جمهوری رونالد ریگان آزاد کرد، شک و تردیدهایی در مورد توافق بین کمپین ریگان و ایران به وجود آمد. بحران گروگان‌گیری آخرین سال ریاست جمهوری کارتر را به‌هم ریخته بود. اکنون، بن بارنز، سیاستمدار برجسته دموکرات در آن زمان، به نیویورک تایمز گفته که شاهد تلاش‌های جمهوری‌خواهان برای جلوگیری از آزادی گروگان‌ها قبل از روز انتخابات بوده است. گری سیک کارشناس ایران در شورای امنیت ملی پرزیدنت کارتر بود. او در سال 1991 کتابی نوشت که در آن ادعا کرد که معامله‌ای به نام «غافلگیری اکتبر» وجود دارد. آقای سیک، وقتی شنیدید که بن بارنز چه گفت واکنش شما چه بود؟

گری سیک: واکنش من خیلی ساده بود. این اولین مقام بلندپایه دولتی بود که مشخصا این حقیقت را فهمیده بود که دولت ریگان در تلاش است با ایران ارتباط برقرار کند و به آنها گفته بود که باید گروگان‌ها را تا پس از انتخابات نگه دارند. و ما به خوبی متوجه این موضوع شده بودیم، ما تعداد زیادی شواهد دال بر این موضوع داشتیم. اما این اولین منبع معتبر از همه منابعی است که تا اینجا در مورد داستان صحبت کرده‌اند.

یانگ: این گفته‌ها تا چه حد با تحقیقاتی که برای کتاب خود، «غافلگیری اکتبر» انجام دادید، مطابقت دارد؟

سیک: خوب، کتاب من ده‌ها منبع داشت. اما بسیاری از آنها افرادی بودند که شما نمی‌توانید به آنها اعتماد کنید. شما خوش‌تان نمی‌آید با این پسرها، دلالان اسلحه، افرادی که در حاشیه همه عملیات سیاهی که در سراسر جهان در جریان بود، همنشین شوید. و بنابراین حرف همگی آنها تقریبا این بود که جمهوری‌خواهان می‌خواستند گروگان‌ها را تا بعد از انتخابات در ایران نگه دارند. این دیدگاه توسط افراد زیادی وجود داشت. و توسط افراد زیادی در خاورمیانه مطرح شد. اما البته، من کاملا با کار در خاورمیانه به این واقعیت عادت کرده‌ام که تئوری‌های توطئه همیشه در این منطقه در جریان هستند. بنابراین من در ابتدا توجه زیادی به این مسئله نداشتم. اما شواهد مبنی بر اینکه چیزی در اینجا رخ داده بود، بسیار زیاد شد. اما مشکل این بود که واقعا هیچ شاهد غیرقابل انکاری وجود نداشت.

یانگ: در ایران یک لحظه تاریخی در همان روز انتخابات در آمریکا وجود داشت. در سال 1989 جیمی کارتر در این مورد می‌گوید: «در مجلس ایران غوغا می‌کردند که می‌خواستند برای آزادی یا عدم آزادی گروگان‌ها درست قبل از رأی‌گیری در این کشور رای دهند که مجلس با فشار خمینی تصمیم گرفت که گروگان‌ها را آزاد نکنند و این ویرانگر بود. اخبار منفی در مورد گروگان‌ها کشور را فرا گرفت. من متقاعد شده بودم که این عامل اصلی [شکست من] بود.» آن موضع تندروهای ایرانیان در روز انتخابات و بعد در 15 ژانویه، پنج روز قبل از تحلیف رئیس جمهور ریگان، که موضع ایران به طرز چشمگیری تغییر کرده، برای شما مشکوک بود؟

سیک: خب، همان‌طور که گفتم، در آن زمان ما واقعا درگیر بودیم؛ زمان پرتنشی بود، همه چیز یک‌باره اتفاق می‌افتاد. اما، می‌دانید، من بعدها با وزیر خزانه داری در ایران صحبت کردم؛ و او گفت که در واقع یکی از افرادی در ایران بوده که می‌خواستند این کتاب را ببینند. گروگان‌ها تازه آزاد شده بودند او فکر می‌کرد گروگان گرفتن این اقدام احمقانه و اشتباه ایران است. اما او گفت وقتی فهمید که آنها در این معامله آخری چه نوع شروطی گذاشته‌اند برای خروج گروگان‌ها، نظرش تغییر کرد زیرا گفت که ایران نباید بهای سنگینی بپردازد. آنها در واقع هزینه سنگینی پرداخت کردند. تقریبا 8 میلیارد دلار را در آن معامله از دست دادند. و در آخرین ثانیه شرایط خود را به کلی تغییر دادند. و ما حاضر به دادن امتیازاتی بودیم که هرگز حتی در انجام مذاکرات از آنها درخواست نمی‌کردیم.

یانگ: ویلیام کیسی در سال 1980 رئیس کمپین انتخاباتی دولت ریگان بود. او مدیر سیا بود. با توجه به اطلاعاتی که از او دارید، آیا می‌توان تصور کرد که او پشت همه این جریان‌ها بوده باشد؟

سیک: ما می‌دانیم که او به مادرید سفر کرده، همان جایی که معتقدیم با مقامات ایرانی دیدار کرده است. اما باز هم نمی‌توانیم آن را فراتر از تاریخ‌ها و زمان‌ها به این رویداد ربط دهیم. می‌دانیم که او نمایندگان خود را فرستاد تا با فلسطینی‌ها صحبت کنند و از آنها بخواهد با ایرانی‌ها تماس بگیرند و این پیام را برسانند که نمی‌خواهند گروگان‌ها آزاد شوند و بهای آن را خواهند پرداخت. در آن دوره اتفاقات زیادی دور و بر بیل کیسی افتاد.

یانگ: همانطور که می‌دانیم، رئیس جمهور کارتر در بیمارستان تحت مراقبت است. و بن بارنز گفت که یکی از دلایلی که می‌خواهد صحبت کند این است که رئیس جمهور به پایان عمر خود نزدیک شده است. فکر می‌کنید رئیس‌جمهور چگونه به این موضوع واکنش نشان خواهد داد؟

سیک: من بارها با رئیس جمهور کارتر در این مورد صحبت کرده‌ام، اما به طور کلی، تا آنجا که من می‌دانم، او معتقد است که این اتفاق افتاده و به اندازه من مطمئن است. و من فکر می‌کنم او در ابتدا نیز شک داشت، اما فکر می‌کنم به این باور رسیده که این واقعا اتفاق افتاده است. و، می‌دانید، نکته شگفت انگیز این است که آقای بارنز 43 سال منتظر ماند تا داستان خود را بگوید. و این خیلی بد است. زیرا من فکر می‌کنم که مردم آمریکا واقعا سزاوار این بودند که بدانند اگر یک انتخابات دیگری برپا شود آیا چنین اتفاقی می‌افتد یا خیر. ما باید در مورد آن بدانیم. و متاسفم که این داستان خیلی زودتر منتشر نشد.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

فاطمه لطفی

• فوق لیسانس مهندسی محیط زیست • خبرنگار تخصصی انرژی • مترجم کتابهای عطش بزرگ، تصفیه پسابهای صنعتی، تصفیه آب، استفاده مجدد از آبهای صنعتی، فرایندها و عملیات واحد در تصفیه آب و ساز و کار توسعه پاک

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن