مدار سی و هشت درجه | کره شمالی و درماندگی آموخته شده

فاطمه لطفی

هفته‌نامه صدا

مدار سی‌وهشتم؛ آنجایی که طولانی‌ترین آتش‌بس جهان برقرار است، آتش‌بسی که 70 سال از عمر آن گذشته اما هنوز به صلح نرسیده است. اگر از مالزی تا بندر روسی ولادی‌وستوک یک خط رسم شود، تمامی کشورهای این منطقه حتما هر روز نگران کره شمالی هستند. کره شمالی کشوری است بسیار فقیر با احتمالا 26 میلیون نفر جمعیت با یک حکومت مطلقه کمونیستی، که نظیر آن در جای دیگری از کره زمین دیده نمی‌شود. تقریبا تمامی تحلیلگران بر این باورند که اگر کره شمالی از درون فروبپاشد ترکش‌هایش به خارج از کشور هم بخورد، بی‌ثباتی، جنگ و سیل پناهندگان به سمت همسایگان روانه شود. هیچ کس در این منطقه چنین چیزی نمی‌خواهد. در سال 2016 برای اولین بار در تاریخ کره شمالی و احتمالا برای آخرین بار، مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌الملل ایالات متحده، نظرسنجی از مردم کره شمالی انجام داد. موضوع نظرسنجی این بود که آیا مردم کره شمالی از زندگی در این کشور راضی هستند؟ این نظرسنجی طوری انجام شد تا کمترین خطر را متوجه شهروندانی که در آن شرکت کرده بودند داشته باشد. پس جامعه آماری بسیار کوچکی انتخاب شد. تنها 36 نفر! با این حال جوابی که گرفتند این بود: مردم کره شمالی از زندگی در این کشور راضی نیستند.

از این 36 نفر هیچ کس از سیستم توزیع عمومی کالا راضی نبود و فقط یک نفر گفته بود که در خلوت خود درباره حکومت شوخی نمی‌کند. شاید برای بسیاری عجیب به نظر برسد که مگر می‌توان شهروندی را یافت که درباره دولت و حکومت کشورش شوخی نکند، اما در سال 2014، تحقیقی درباره وضعیت آزادی بیان در کره شمالی و توسط سازمان ملل انجام شد که می‌گفت «نظارت دولتی در زندگی خصوصی شهروندان کره شمالی چنان نفوذ کرده است که اطمینان حاصل شود هیچ عبارت انتقادی از سیستم سیاسی یا رهبری آن ناشناخته باقی نخواهد نماند. شهروندان به دلیل هرگونه فعالیت ضددولتی یا ابراز مخالفت، مجازات می‌شوند. و اگر در باره همشهریان خود که چنین «جنایت‌هایی» را مرتکب شده‌اند، گزارش دهند، پاداش می‌گیرند». مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌الملل هم در نظرسنجی خود نوشت که دیده‌بان‌ها و گزارشگرانی در محلات وجود دارند که به‌طور دائمی اعضای محله خود را زیرنظر می‌گیرند تا هرگونه رفتاری که حکومت تشخیص دهد نوعی انحراف است، گزارش کنند.

در روان‌شناسی بر اساس آزمایش‌های «مارتین سلیگمن» روانشناس آمریکایی، اصطلاحی مطرح است به‌نام «درماندگی آموخته شده»، انفعال و ناتوانی مردم در برابر رنج‌ها و تحقیر‌ها، و در واقع آنچه که در حکومت‌های استبدادی دیده می‌شود، خو دادن مردم به تحمل رنج و درد است و باور به این که وضعیت بهتر از این نخواهد شد. کره شمالی، کشوری کاملا بسته که هیچ خبری مگر از تریبون رسانه‌های حکومتی از آن خارج نمی‌شود، همان کشوری است که مردمش به «درماندگی آموخته شده» رسیده‌اند. اگر تعریف هانا آرنت از حکومت توتالیتر را در نظر بگیریم، تنها کشوری که بعد از فروپاشی شوروی در این تقسیم‌بندی قرار می‌گیرد، کره شمالی است. کشوری تحت رهبری فردی 41 ساله که تجزیه و تحلیل فیلم‌هایی که از او منتشر می‌شد برخی پزشکان را به این نتیجه رسانده بود که از بیماری مرموزی رنج می‌برد و احتمالا عمرش به دنیا نخواهد بود. اما او فعلا زنده است و اخیرا سفر مهمی را هم به روسیه داشت تا با همتای روس خود در باره روابط نظامی گفت‌وگو کند. سفری که احتمالا موفقیت‌آمیز هم بوده است.

کیم جونگ اون بودن

گفته می‌شود کیم جونگ اون سه فرزند دارد. بزرگترین فرزندش احتمالا پسر است. دومی دختری است که اخیرا در تصاویری که از رهبر کره شمالی پخش می‌شود همراه پدر است. جنسیت فرزند سوم مشخص نیست. درحالی که پدر و پدربزرگ کیم در اثر حمله قلبی درگذشته‌اند، شایعاتی مبنی بر بیماری او در سال 2020 پخش شد اما او همچنان بر مسند قدرت تکیه زده است. تصاویری که از ماه نوامبر از رسانه‌های کره شمالی از این پدر و دختر منتشر شد گواه برنامه پروپاگاند جدیدی بود. کیم یونگ سو، سرپرست موسسه تحقیقاتی کره‌شمالی، می‌گوید: «کیم همیشه تشنه توجه است و عکس‌های جدید با دخترش حواس‌ها را از شکست کیم در تامین غذا و انرژی کافی برای مردمش منحرف می‌کند  و نیز جامعه بین‌المللی را از تمرکز بر راه‌حل بلندمدت برای برنامه هسته‌ای حکومت باز می‌دارد».

در سال 2020، یک افسر سابق سی‌آی‌ای به نام جونگ پاک کتابی نوشت با عنوان «تبدیل شدن به کیم جونگ اون: نگاه افسر سابق سیا به دیکتاتور جوان مرموز کره شمالی». پارک در این کتاب می‌نویسد که «بزرگ‌نمایی قدرت کیم در برابر مردم روشی موذیانه‌ است که بدان طریق اقدامات سرکوبگرانه رژیم به عمق جان مردم کره شمالی و بازدیدکنندگان و روزنامه‌نگاران خارجی نفوذ می‌کند، مردم خودسانسوری می‌کنند تا اطمینان حاصل کنند که به چنگ مقامات کره‌شمالی نخواهند افتاد.» پاک می‌نویسد که کیم از تاریخ کشورش آموخته است که به هیچ‌کس نمی‌توان اعتماد کرد، قطعا نه به چینی‌ها، نه به روس‌ها، نه به ژاپنی‌ها و نه به کره‌ای‌ها.

نائوکو آئوکی، محقق مرکز مطالعات بین‌المللی و امنیتی دانشگاه مریلند در مقاله‌ای در فارن‌پالیسی نوشته است که وقتی در سال 2008 کیم در 27 سالگی در عرصه عمومی ظاهر شد و بعدها در 2010 به عنوان نایب‌رئیس کمیسیون مرکزی نظامی حزب حاکم کارگران کره، WPK، انتخاب شد و در 2011 رهبری کره شمالی را در دست گرفت، بسیاری از ناظران بر این باور بودند که این جوان بدون تجربه باید قدرت را با مشاورانش تقسیم کند تا بتواند کشور را اداره کند. برخی هم در این میان امیدوار بودند که کیم جونگ اونِ تحصیل‌کرده‌ی سوئیس، اصلاحات اقتصادی و سیاسی را به اجرا درآورد و مسیر این حکومت مستبد فعلی را تغییر دهد.

هیچ کدام از این پیش‌بینی‌ها به واقعیت تبدیل نشد.

نه کره شمالی در این 12 سال از هم پاشیده است و نه تبدیل به کشوری با درهای باز شده است. در عوض کیم قدرت خود را در داخل تثبیت کرده، برنامه زرادخانه‌های هسته‌ای و موشکی خود را برپا داشته و حتی تا حدی روابط خود با متحدان سنتی‌اش را بهبود داده است. تحصیل در سوئیس اتفاقا باعث شد او به این نتیجه برسد که دموکراسی و رفاه اقتصادی با نوع حکومتی که دودمانش تشکیل داده‌اند در تضاد کامل است و بنابراین برای حفظ این حکومت مجبور است گونه‌ای متفاوت از حکومت سوئیس را داشته باشد. هر چند کیم به دلیل شجره‌نامه‌اش رهبری کره شمالی را در دست گرفته و ابزار شکنجه و سرکوب را نیز از پدربزرگش به ارث برده است، اما تحلیلگران بر این باورند که کیم سبک رهبری منحصربه‌فرد خود را دارد. آئوکی می‌گوید «او صریح است، از جمله در بی‌رحمی». اعدام عموی کیم جونگ اون، جانگ سونگ تائک در سال 2013، به عنوان یکی از اعضای حلقه درونی رهبری که با کیم کیونگ هوی (خاله کیم جونگ اون) ازدواج کرده بود، یکی از نمادهای همین بی‌رحمی‌های صریح کیم بود که آئوکی آن را به این دلیل غیرعادی می‌داند که به صورت عمومی برگزار شد. درحالی که پاکسازی نخبگان در کره‌شمالی به طریقی صورت می‌گیرد که گویا هرگز وجود نداشتند، آنها از دید عموم ناپدید می‌شوند و معلوم نمی‌شود چه بر سرشان می‌آید.

هم کیم ایل سونگ و هم کیم جونگ ایل، پدربزرگ و پدر رهبر فعلی کره شمالی، هر دو قدرت خود را با پاکسازی رقبا تثبیت کردند اما اقداماتی که در دستور کار خود قرار داده بودند هرگز علنی نشد. کیم ایل سونگ اعضای گروه‌هایی را که تحت نفوذ اتحاد جماهیر شوروی و چین بودند اعدام یا زندانی کرد تا از تسلط خود بر قدرت اطمینان حاصل کند. امروز این رویدادها نه به دلیل تاریخ نوشته شده خود کره شمالی، بلکه به دلیل آثار محققانی مشخص شده که از مطالب محرمانه آرشیو شوروی و چین استفاده کرده‌اند. اما کیم جونگ اون در سال 2017 به راحتی برادر ناتنی خود را در فرودگاه کوالالامپور و توسط دو زن مسموم و ترور کرد. رسانه‌های کره‌ای گزارش دادند یک شهروند این کشور در فرودگاهی در مالزی دچار سکته قلبی شد اما همین خبر برای نخبگان این کشور کافی بود تا حساب کار دست‌شان آمده باشد. کیم جونگ ایل هم نسبت به برادر ناتنی خود نگرانی‌هایی داشت. اما او برعکس پسرش، به جای کشتن برادر، او را به خارج فرستاد.

از دیگر تفاوت‌های بین رهبر کره شمالی با اسلافش شاید اعلام عدم موفقیت‌هایش است. در سال 2012 یک موشک کره شمالی پس از پرتاب متلاشی شد و رسانه‌های این کشور از عدم موفقیت این پرتاب خبر دادند. اما در سال 2009 که اتفاق مشابهی رخ داده بود ماهواره‌ای که به دستور کیم جونگ ایل ساخته شده بود در مدار کره زمین قرار نگرفت، رسانه‌های دولتی به دروغ به مردم گفتند که پرتاب این ماهواره یک موفقیت چشم‌گیر بوده است. کره شمالی تحت رهبری کیم جونگ اون تا سال 2021 بیش از 120 آزمایش موشکی انجام داده بود این درحالی است که پدر و پدربزرگش در مجموع تنها 30 آزمایش انجام داده بودند. به لطف این آزمایش‌ها، حالا کره شمالی زرادخانه موشکی دارد که بردهای مختلفی را پوشش می‌دهند و برخی از آنها قادر به حمل سلاح‌های هسته‌ای هستند.

در سال 2020 کیم در اقدامی بی‌سابقه در یک جلسه حزبی اعتراف کرد به اهداف اقتصادی خود نرسیده است. در هشتمین کنگره WPK هم اعتراف کرد به دلیل تحریم‌ها و بلایای طبیعی و بسته شدن مرزها به دلیل شیوع همه‌گیری کرونا، نتوانسته است به اهداف اقتصادی برنامه 5 ساله دست یابد. اما این اعترافات تنها استثناهایی هستند که به قاعده تبدیل نمی‌شوند. در کنار این اعترافات سرکوب جاری در این کشور بسیار بیشتر از گذشته شده است.

ساختار قدرت در کره شمالی چگونه است؟

سه نسل از کیم‌ها از زمان پایان جنگ جهانی دوم در کره شمالی حکومت کرده‌اند اما این حاکم نسل سوم بود که حزب کارگر کره را به عنوان ارگان اصلی سیاسی کشور تقویت کرد و قدرت را از جناح‌های نخبه‌ای که در سال‌های حکومت پدرش بر راس کار بودند پس گرفت. سیاستگذاری اصلی در این کشور بر عهده کمیته مرکزی WPK و سه نهاد زیرمجموعه آن است: دفتر سیاسی یا پولیتبورو، کمیسیون کنترل و دفتر سیاست اجرایی که پرسنل ارشد حزب، ارتش و کابینه را انتخاب می‌کند.

دپارتمان هدایت سازمانی کمیته مرکزی (OGD) و اداره تبلیغات و تحریک از تاثیرگذارترین نهادهای حزبی هستند. کمیته مرکزی از حدود بیست بخش، از علوم گرفته تا کشاورزی، تشکیل شده که به نهادهای غیرنظامی دولتی و نظامی مرتبط است. بخش‌های دولتی ایده‌های سیاستی را به نهادهای مربوطه کمیته مرکزی حزب ارائه می‌کنند. این مرکز ابتکارات را بررسی، اصلاح و تایید می‌کنند. حزب از طریق این فرآیند کنترل سیاست را اعمال می‌کند. تصمیم‌گیری‌ها در مورد موضوعاتی مانند نشست‌های کره شمالی با کره جنوبی و ایالات متحده احتمالا به دنبال رایزنی بین کیم و دستیاران نزدیک او صورت می‌گیرد که همگی دارای پست‌های بالایی در حزب هستند.

این حزب که اولین بار در اواخر دهه 1940 تاسیس شد، در ابتدا پیوندهای محکمی با احزاب کمونیست حاکم شوروی و چین داشت، اما وقتی کیم ایل سونگ موقعیت خود را پس از جنگ کره (1950-1953) تثبیت کرد، فلسفه دولت جوچه، آمیزه‌ای از سوسیالیسم و کنفوسیوسیسم، مطرح شد. جوچه بر استقلال و حاکمیت به عنوان اصولی برای هدایت سیاست، اقتصاد و دفاع کشور تاکید دارد. کن گاوز، کارشناس رهبری کره شمالی در سازمان تحقیقاتی CNA مستقر در ویرجینیا می‌گوید: در کره شمالی، ارتش، دستگاه امنیت داخلی و کابینه همگی نقش حمایتی برای اجرای دیدگاه حزب ایفا می‌کنند و «ارتش و حزب بسیار نزدیک به هم پیوند خورده‌اند.»

ارتش در این کشور بر سایر عناصر جامعه ارتقا دارد. ارتش از 1.2 میلیون نفر پرسنل فعال شامل دویست هزار نیروی عملیات ویژه و همچنین میلیون‌ها نیروی ذخیره و شبه‌نظامی تشکیل شده است. ارتش از همان ابتدا زیر نظر WPK بوده است. خود ارتش یک دفتر سیاسی عمومی دارد که دستورالعمل‌هایی را از OGD دریافت می‌کنند و بین شاخه‌های ارتش خلق کره (KPA) توزیع می‌شود. نیروهای امنیت دولتی و پلیس ملی نیز مدیران سیاسی خود را دارند. کیم از سال 2018 کسانی را در راس نیروهای ارتش قرار داده است که وفادار به او هستند. ارتش خلق کره چندین شرکت تجاری دارد اما گفته می‌شود کیم برخی مستقلات مثل شیلات را از ارتش به ادارات غیردولتی منتقل کرده است.

رهبر آینده چه کسی می‌تواند باشد؟

از سال گذشته تبلیغات بسیاری با تصاویر دختر کیم بر رسانه‌های کره شمالی دیده می‌شود. تصاویر پرتره‌ها کیش شخصیت رهبران کره شمالی را حفظ کرده‌اند. حالا تصاویر رهبر کره شمالی با دخترش، می‌تواند تاییدی باشد برای احتمال جانشین‌پروری. اما از بنیانگذار این کشور، کیم ایل سونگ، تا کیم جونگ ایل و اکنون کیم جونگ اون، قدرت در کره شمالی از پدر به پسر منتقل شده است. سیستمی سلسله مراتبی بر این کشور حاکم است که مردان را بالاتر از زنان قرار می‌دهد و فعالیت‌های زنان را محدود می‌کند. کیم وون هونگ در «زنان کره شمالی: نگاهی دقیق‌تر به زندگی روزمره» نوشته که در نظریه سوسیالیستیِ خانواده بزرگِ کره شمالی، جامعه ارگانیسمی است متشکل از «سوریونگ (رهبر بزرگ) به عنوان هسته، احاطه شده توسط حزب و مردم، که هر یک دارای یک رابطه جدایی‌ناپذیر در یک جامعه است که به یک سرنوشت مشترک محدود می‌شود». هسته، همان سرپرست خانواده، یعنی پدر است.

در کره شمالی پسر ارشد وارث پدر است. دو برادر بزرگ‌تر کیم جونگ اون توسط پدر از دایره رهبری حذف شدند. با این حال کو هائه وو، مامور بلندپایه سابق سازمان جاسوسی، می‌گوید که کره شمالی در حال تجربه «وزش باد تغییر جنسیت» است، اما او همچنان بر این باور است که «یک مرد در راس» حکومت قرار خواهد گرفت. نیویورک‌تایمز در گزارشی در ماه مه سال جاری نوشت که کیم ایل سونگ برای ساختن امپراطوری خود در قانونی به زنان حق رای داد و اتحادیه زنان دموکراتیک راه اندازی شد. اما در دهه 1990، کشور به ورطه بحران اقتصادی و قحطی مرگبار سقوط کرد. خانواده‌ها تنها به این دلیل زنده ماندند که زنان متاهل نقش دوگانه نان‌آور و خانه‌داری را بر عهده گرفتند. به گفته گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر در کره شمالی، «کلیشه‌های جنسیتی گسترده» علت اصلی تبعیض علیه زنان است. الیزابت سالمون در گزارش فوریه خود نوشت: «زنان را گُل می‌نامند. ظاهر زنان، لباس، مدل مو و حتی آرایش آنها، تحت کنترل دولت است. خشونت جنسیتی عادی شده است. بسیاری از زنان در کشور با تجاوز جنسی به ویژه توسط مردانی که در مناصب قدرت هستند، مواجهند».  در این گزارش آمده است که حدود 72 درصد از افرادی که به کره جنوبی گریخته‌اند زن هستند. ده‌ها زن فراری که معمار و پزشک بودند می‌گفتند که اگر در سئول بتوانند در حمام‌های عمومی هم کار کنند، خوشحال‌تر خواهند بود.

زمانی مادربزرگ کیم، نماد و الگوی زنان جامعه کره شمالی بود. بودن زنان در حلقه داخلی قدرت در کره شمالی بی‌سابقه نیست. یون بیونگ سه، وزیر سابق امور خارجه کره جنوبی می‌گوید: «کیم جونگ اون در استفاده از زنان با نقش‌های مختلف متخصص بوده است. مثلا خواهرش، کیم یو جونگ، نقش پلیس بد را در مناقشات دیپلماتیک با ایالات متحده بازی می‌کند، در حالی که بانوی اول، ری سول جو، عنوان مادر کشور را یدک می‌کشد».

اما یک زن دیگر هم در کره شمالی وجود دارد که بسیاری او را می‌شناسند و لقب خطرناک‌ترین زن جهان را توسط فاکس‌نیوز دریافت کرده است. سونگ یون لی، عضو «مرکز بین‌المللی وودرو ویلسون برای محققان» و نویسنده کتاب «خواهر» درباره خواهر کیم، می‌گوید: «به نظر من کیم یو جونگ امروز واقعا خطرناک‌ترین زن جهان در تمام تاریخ کره، شاید تاریخ جهان است.» کیم یو جونگ زنی 36 ساله است که به نوشته این محقق، چهره‌ وحشی، شوونیست و مردسالار کشورش را پشت ظاهر ملایم خود پنهان کرده است. کیم یو جونگ اولین‌بار در سال 2011 به همراه پدرش کیم جونگ ایل در انظار عمومی ظاهر شد، در سال 2014، رسانه‌های دولتی کره شمالی، کیم یو جونگ را به عنوان معاون اداره تبلیغات و تحریک KWP معرفی کردند و در عرض یک سال او عملا رئیس آن آژانس بود. برای یک زن، حتی یکی از اعضای خانواده کیم، غیرعادی بود که در بوروکراسی کره شمالی به چنین مقامی برسد. اما مهمترین حضور او در سال 2018 در المپیک زمستانی کره جنوبی و در کنار مون‌جائه، رئیس‌جمهور کره‌جنوبی بود. برخی این حضور را به نوعی به سیاست تنش‌زدایی کره‌شمالی ربط دادند و این زن را ابزار «قدرت نرم» این کشور تلقی کردند. اخیرا هم برای دیدار با ولادیمیر پوتین در روسیه همراه برادرش بود و از تاسیسات فضایی و موشکی این کشور بازدید کرد. برخی تحلیلگران کیم‌یو‌جونگ را جانشین احتمالی برادرش معرفی کرده‌اند. یون لی معتقد است که شاید او به عنوان قیم فرزندان برادرش باشد تا زمانی که یکی از آنها به قدرت برسند. از سویی این دو خواهر و برادر در زمان اعدام عموی خود باهم همکاری داشتند.

افزایش قدرت کیم یو جونگ ادامه داشت و او در مذاکرات کره‌شمالی با ترامپ هم حضور داشت اما شکست این مذاکرات باعث شد کیم یو اندکی از قدرت خود را از دست بدهد. بعدها دوباره در سال 2020 در رسانه‌ها ظاهر شد. فاکس‌نیوز در گزارشی از این زن، با توجه به اظهارات اخیر وی که حتی همسایگان و ایالات متحده را با سلاح هسته‌ای تهدید کرده بود نوشته است: در تاریخ کره شمالی و حتی در تاریخ جهان هیچ زن سیاستمداری وجود نداشته است که با سلاح هسته‌ای کشوری دیگر را تهدید کند و به یک کشور دموکراتیک صلح‌طلب در همسایگی خود بگوید من صلاحیت بمباران اتمی شما را دارم.

کارشناس فاکس‌نیوز معتقد است که او موقعیت منحصر‌به‌فردی در سلسله مراتب قدرت کشورش دارد. اما با این حال این تحلیل‌گران بر این اعتقاد هستند که زنی که در جامعه‌ای به شدت مردسالار توانسته به چنین مقامی برسد باید دارای قدرت بی‌نهایت بالایی باشد. فاکس‌نیوز می‌نویسد کره شمالی می‌تواند حتی این زن را به سازمان ملل یا به ملاقات رئیس‌جمهور ایالات متحده بفرستد. یون‌لی معتقد است «وقتی کیم یو جونگ می‌گوید بیایید در مورد خلع سلاح هسته‌ای یا عادی‌سازی روابط دیپلماتیک صحبت کنیم، بسیاری از ما تمایل داریم فقط به این دلیل که او یک زن است، او را باور کنیم. اما او جاه طلب است، باهوش است و بی‌رحم و بنابراین باید او را بسیار جدی بگیریم».

اقتصاد در کره شمالی

بنیاد هریتج مستقر در واشنگتن دی‌سی می‌نویسد که بر اساس اطلاعات محدود موجود امتیاز آزادی اقتصادی کره شمالی 2.9 است، به این معنی که اقتصاد این کشور در شاخص سال 2023 کمترین آزادی را دارد. کره شمالی در میان 39 کشور منطقه آسیا و اقیانوسیه در رده آخر قرار دارد. این بنیاد می‌نویسد که رهبری کره شمالی تمایلی به باز کردن یا بازسازی اقتصاد خود ندارد و حزب کمونیست تمام جنبه‌های فعالیت اقتصادی را کنترل می‌کند. بر اساس شاخص‌های اقتصادی این بنیاد، امتیاز حقوق مالکیت کره‌شمالی 16.6، امتیاز اثربخشی قضایی  6.3 و نمره یکپارچگی دولت آن  1.6 همگی کمتر از میانگین جهانی هستند. امتیازات بار مالی، مخارج دولت و سلامت ملی همگی صفر هستند. هیچ سیستم مالیاتی موثری در کره شمالی وجود ندارد. دولت سطوح تولید بیشتر محصولات را تعیین می‌کند و صنایع دولتی نزدیک به 100 درصد تولید ناخالص داخلی کشور را تشکیل می‌دهند. حجم مخارج نظامی کره شمالی باعث تخلیه بیشتر منابع ارزشمند می‌شود. امتیاز آزادی تجارت 5، امتیاز آزادی کار 5 و امتیاز آزادی پول صفر است. فعالیت کارآفرینی در کره شمالی تقریبا غیرممکن است. از زمان اصلاحات اقتصادی سال 2002، مدیران کارخانه‌ها استقلال محدودی برای تعیین دستمزد و ارائه مشوق‌ها داشتند، اما دولت بازار کار را کنترل می‌کند. امتیاز شاخص‌های آزادی تجارت، آزادی سرمایه‌گذاری و آزادی مالی همگی در کره شمالی صفر است. نفوذ مسلط تشکیلات نظامی هرگونه تغییر معنی‌دار در کوتاه مدت را بعید می‌کند. دسترسی به منابع مالی بسیار محدود است و توسط سیستم اقتصادی سرکوبگر محدود شده است. دولت کره شمالی تعیین می‌کند که چه کالایی باید تولید شود، چه مقدار باید تولید شود و به چه قیمتی برای فروش عرضه شود. کاستی‌های این سیاست‌ها با تمرکز رژیم بر سونگون (سبکی از سیاست اول نظامی)، که مشکلات مزمن اقتصادی کره شمالی را بدتر کرده، برجسته‌تر شده است.

کره شمالی از سال 1965 انتشار شاخص اقتصادی رسمی را متوقف کرده و تقریبا از سال 2015 که کتاب «حقایق جهانی» سازمان سیا منتشر شد، هیچ اطلاعات اقتصادی دیگری از کره شمالی وجود ندارد. بر اساس اطلاعات این کتاب، تولید ناخالص داخلی این کشور در سال 2015 حدود 40 میلیارد دلار تخمین زده شد و کره شمالی تولید ناخالص داخلی سرانه 1700 دلاری داشت. کشاورزی 22.5 درصد از تولید ناخالص داخلی، صنعت 47.6 درصد و خدمات 29.6 درصد را تشکیل می‌دهند. کره شمالی حدود 4 میلیارد دلار یا تقریبا 24 درصد از تولید ناخالص داخلی خود  را صرف هزینه‌های دفاعی کرده است. بر اساس آمار گمرک چین، در سال 2017 نزدیک به 86 درصد از صادرات کره شمالی به چین بود. بیش از 90 درصد از کل واردات منطقه کره شمالی از چین در سال 2017 انجام شد. آمارها از گمرکات دیگر کشورها می‌گوید صادرات و واردات کره شمالی در سال‌های اخیر به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. در سال 2022، صادرات به 192 میلیون دلار و واردات به 903 میلیون دلار کاهش یافت. در سال 2021، کره شمالی 186مین اقتصاد بزرگ جهان از نظر صادرات و 200مین اقتصاد بزرگ جهان از نظر واردات بود. موضوع جالب اینکه ایالات متحده پلاستیک و آثار هنری را از کره شمالی وارد می‌کند. صادرات کره شمالی در سال 2020 نسبت به سال 2019 به دلیل تحریم‌های بین‌المللی و بسته شدن مرزها به دلیل کووید-19، 67.9 درصد و واردات نیز 73.9 درصد کاهش یافت. نیروی کار کره شمالی منبع اصلی کار برای دولت‌های خارجی چون روسیه و چین است. مردم کره‌شمالی در کاری که دولت به آنها محول می‌کند انتخابی ندارند، نمی‌توانند شغل خود را تغییر دهند و در صورت تلاش برای فرار از کار اجباری، از سوی دولت مجازات می‌شوند.

آنا فیفیلد، روزنامه‌نگار، و نویسنده کتاب «جانشین بزرگ» در مصاحبه‌ای با نیویورکر می‌گوید: من با هر فراری کره‌شمالی که ملاقات کرده‌ام متوجه شدم که یک فیلم کره جنوبی یا چینی یا یک سریال [به صورت مخفیانه] دیده است، بنابراین همه آنها می‌دانند که زندگی در دنیای بیرون بسیار بهتر است و مردم در جاهای دیگر بسیار ثروتمندتر از آنها در کره شمالی هستند. بنابراین به نظر من کیم جونگ اون می‌داند که باید تلاش کند تا مردم حس کنند اوضاع کره شمالی در حال بهتر شدن است. شاید آنها به کره جنوبی نرسند، اما [احساس کنند] بیشتر از این عقب نمی‌مانند.

فیفیلد معتقد است که نگاه کیم در مسائل اقتصادی به سنگاپور است. «خانواده لی 5 دهه است که در سنگاپور قدرت را در دست دارند. کیم می‌بیند که این کشور توانسته است بدون هیچ اصلاح سیاسی، تحول اقتصادی به همراه داشته باشد. من فکر نمی‌کنم کره شمالی در حال تبدیل شدن به سنگاپور باشد اما کیم آن را تحسین می‌کند». اما به اعتقاد این روزنامه‌نگار، هرگونه اصلاحات سیاسی در کره شمالی حکم خودکشی برای این رژیم را دارد. «او خواهان تغییرات اقتصادی است اما فقط به اندازه‌ای که استانداردهای زندگی را در حال افزایش نگه دارد، اما نه‌آنقدر که قدرتش را بی‌ثبات کند».

روابط با همسایگان

در کره شمالی، ژاپن «امپریالیسم» است و هر کس که با امپریالیسم‌های ژاپنی ارتباط داشته باشد، دشمنی بزرگ برای حکومت است. با این حال مادر کیم جونگ اون در ژاپن به دنیا آمده بود، در آنجا مدرسه رفته بود و ژاپنی صحبت می‌کرد. اما این تاریخ از تمام کتاب‌های تاریخی کره شمالی حذف شده است. حتی گویا پدر کیم برای همسرش آشپزی ژاپنی استخدام کرده بود تا برایشان سوشی آماده کند. گفته می‌شود کیم مدت زمان زیادی را با این آشپز ژاپنی سر کرده است. مادر کیم، او و برادر بزرگش را با خود به ژاپن هم برده و این دو کودک از دیزنی‌لند ژاپن هم دیدن کرده‌اند.

در رابطه با چین هم تحلیگران بر این باورند که هرچند چین اصلی‌ترین متحد کره شمالی است اما کره‌‌ای‌ها نمی‌توانند به راحتی چینی‌ها را تحمل کنند. کیم در سال‌های اول حکومت خود به دنبال تحقیر شی جین پینگ بود. در زمانی که نشست گروه بیست در چین برگزار می‌شد کره شمالی در منطقه نزدیک به نشست موشک شلیک کرد. با این حال شی در کره شمالی دنبال منافعی است و به هیچ عنوان حاضر نیست این منافع را از دست بدهد.

اما بزرگترین دشمن کره‌شمالی، همسایه جنوبی آن است. دو کره در واقع از نظر حقوقی همیشه در جنگ هستند. ویکتوریا چا و دیوید چنگ، هر دو متخصص در امور کره شمالی، در مجله فارین پالیسی نوشته بودند که نیروهای دموکراتیک خلق کره در اولین ساعات درگیری احتمالی بین دو کره قادرند تا 500هزار شلیک به سوی کره جنوبی روانه کنند. کره شمالی بیش از یک میلیون نفر نیروی مسلح دارد، یعنی یکی از بزرگ‌ترین ارتش‌های جهان. از سویی موشک‌های کره شمالی می‌توانند به ژاپن هم برسند. بنابراین اگر روزی جنگی در منطقه روی دهد، ابعادی خانمان‌برانداز خواهد داشت.

روابط کره شمالی با روسیه اما فرق دارد. اخیرا کیم با همان قطار زرهی خود راهی روسیه شد، روسیه‌ای که به خاطر آغاز جنگ با اوکراین تقریبا در دنیا منزوی شده است. شهرت ولادیمیر پوتین به این است که رهبران جهان را منتظر نشست‌های برنامه‌ریزی‌شده می‌گذارد. اما در روز ملاقات با کیم، پوتین 30 دقیقه زودتر برای استقبال آمد. این وقت‌شناسی عمدی یا غیرعمدی پوتین، شاید نشان از علاقه پوتین به همتای کره‌ای خود باشد، اما بیشتر نیاز او به این رهبری است که از سوی ترامپ لقب «مرد موشکی کوچک» به او داده بود. اگر عمیق‌تر به منجلابی که روسیه گرفتارش شده نگاه کنیم، متوجه علاقه پوتین به این لقب خواهیم شد: «موشک».

ایالات‌متحده و کره‌جنوبی می‌گویند پیونگ‌یانگ قادر است در ازای فناوری تسلیحاتی پیشرفته روسیه در جهت جاه‌طلبی‌های هسته‌ای کیم، مهمات مورد نیاز مسکو در جنگ با اوکراین را تامین کند. کیم از کارخانه تولید پرقدرت‌ترین جنگنده‌های روسی در کامسامولسک و بمب‌افکن‌های استراتژیک و هواپیماهای جنگی روسیه بازدید کرد. تحلیلگران بر این باورند که همکاری نظامی این دوکشور می‌تواند در جهت نوسازی ناوگان هوایی ارتش کره‌‌شمالی به کارگرفته شود. در حال حاضر هواپیماهای جنگی این نیروها متعلق به دهه ۱۹۸۰ و تولید اتحاد جماهیر شوروی هستند. خبرگزاری تاس روسیه گزارش داد در هنگام عزیمت رهبر کره شمالی، فرماندار منطقه پرمورسکی به او یک جلیقه ضد گلوله و چند فروند پهپاد شامل پنج پهپاد تهاجمی و یک پهپاد جاسوسی گرانیوم-۲۵ هدیه داد. انتخاب مرکز فضایی وستوچنی برای برگزاری این ملاقات از سوی مقامات روسیه هم صورتی نمادین دارد. پوتین احتمال کمک روسیه به کره‌شمالی در ساخت ماهواره را مطرح کرده و واشنگتن نگران تحویل سلاح از کره شمالی به روسیه برای استفاده در عملیات نظامی در اوکراین است.

هیچ بیانیه‌ای منتشر نشد و از قراردادهای احتمالی خبری به بیرون درز نکرد. اعتقاد بر این است که کره شمالی انبار بزرگی از گلوله‌های توپخانه و موشک‌های قدیمی دارد که با سیستم‌های تسلیحاتی روسیه سازگار است. کره‌شمالی ظرفیت تولید تسلیحات دارد که می‌تواند به روسیه کمک کند تا تدارکات مهمات خود را حفظ کند. انبار مهمات کره شمالی، به معنای ابزار چانه‌زنی است که کیم به یکباره به ارزش آن پی‌برده است. کیم در این سفر گفته که پای «تمام تصمیمات رئیس‌جمهور پوتین و دولت روسیه ایستاده است و این دو کشور در مبارزه با امپریالیسم همسو هستند». واشنگتن‌پست در همین رابطه نوشت که نیاز پوتین به کیم نیازی کوتاه مدت است، اما کیم نیازمند روابط بلندمدتی با روسیه است. این روزنامه بحران موجود در جنگ اوکراین را فرصتی کم‌نظیر برای کره‌شمالی و روسیه می‌داند.

کیم برنامه نظامی 5 ساله تقویت تسلیحات دارد تا اگر مذاکرات خلع سلاح اتمی با ایالات متحده دوباره آغاز شود، ابزار چانه‌زنی قوی‌تری داشته باشد. گو میونگ هیون، کارشناس دفاعی و پژوهشگر در موسسه مطالعات سیاستی آسان در سئول، می‌گوید: کره‌شمالی آشکارا به دنبال فناوری‌های ماهواره‌ای اطلاعاتی، نظارتی و شناسایی روسیه است. تحلیلگران می‌گویند پوتین دعوت کیم برای دیدار از پیونگ‌یانگ را پذیرفته است. با این حال مشخص نیست که آیا روسیه واقعا فناوری پیشرفته خود را به کره‌شمالی منتقل خواهد کرد یا خیر. پارک وون گون، کارشناس کره‌شمالی در دانشگاه اوها وومنز سئول می‌گوید: «اگر روسیه در درگیری اوکراین متحمل ضرر نمی‌شد، پوتین مثل حالا مشتاقانه به سراغ کیم نمی‌رفت. کره شمالی می‌داند که پیشرفت‌های اخیر همچون یک معامله هستند و کیم به دنبال کسب پیروزی‌های سریع از روسیه است. در این میان غذا، انرژی و کود هم برای کره شمالی مورد نیاز است.»

برچسب ها
مشاهده بیشتر

فاطمه لطفی

• فوق لیسانس مهندسی محیط زیست • خبرنگار تخصصی انرژی • مترجم کتابهای عطش بزرگ، تصفیه پسابهای صنعتی، تصفیه آب، استفاده مجدد از آبهای صنعتی، فرایندها و عملیات واحد در تصفیه آب و ساز و کار توسعه پاک

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن