آیا کدخدامنشی جشن‌ساز جواب می‌دهد؟

گویا در بدنه شرکت نفت اعتقادی به مدل جنوبی‌ها برای انعقاد قرارداد های تازه نفتی نیست. به خصوص اینکه، این‌بار صدای مخالفت شرکت‌های ایرانی بلند شده است که جنوبی‌ها در ام‌دی‌پی آن‌ها حق دخالت و تسلط دارند.  این با کسب درآمد لازمه از میدان برای هر شرکتی چه ایرانی و خارجی منافات دارد. از نظر آن‌ها؛ محافظه‌کاری جنوبی‌ها در تولید و صیانت از مخزن که ایدئولوژی نفتی آنهاست مجال و عرصه به شرکت بهره‌بردار و پیمانکار را نمی‌دهد که از مخزن، تولید حداکثری را داشته باشد. این‌جا دقیقا نقطه افتراق جنوب و تهران است…

اهوازی‌ها معتقدند که مدل تهران در مقابل سودطلبی و زیاده خواهی بهره‌بردار کوتاه می‌آید و عرصه مخزن را به شرکت‌ها واگذار می‌کند. مقایسه معروفی دارند. ما یک مزخن 30 ـ 40 میلیارد بشکه‌ای را می‌آوریم و پیمانکار یک یا دو میلیارد دلار سرمایه، کدام یک با ارزش‌تر است؟  انتقاد اهواز به تهران وقتی اسم توتال و شل در میان باشد پررنگ و صلابت با درجه بالایی از هواخواهی شنیده می‌شود، اما وقتی شرکت‌هایی مانند پرشیا و دیگر شرکت‌های داخلی هم از تسلط اهواز بر ام‌دی‌پی پیمانکار شکار و ناراضی هستند، دیگر سوال و تردید جای هواخواهی را می‌گیرد و نمی‌توان با ایجاد شور سیاسی، نفت و تهران را به وادادگی در مقابل شل و توتال متهم کرد. فرق اساسی بین تهران و جنوب در اینجاست. تهران فکر توسعه است و این اولویت اولش است. اولویت اول اهواز حفظ مخزن سپس توسعه است. بر خلاف تصور؛ تهران نگاه حاکمیتی اش به مخزن کم رنگ تر از اهواز است و گویی متولیان اصلی نفت کشور نه در تهران و طبقه پانزدهم که در ساختمان 4 و 5 طبقه، معروف اهواز نشسته‌اند.

به موازات این بحث‌ها ، اخیرا شنیده شده است که بین یکی از معاونین شرکت نفت ومسئولین یکی از شرکت های ایرانی که به مدل ها و جلسات جنوبی‌ها دعوت شده اند ،جلسه ای برقرار بوده و صحبت از آی پی سی و مدل جنوب شده که معاون شرکت نفت اعتقاد و تحلیل خود را از مدل اهواز بیان می‌کند. وی در این جلسه میگوید که  `این مدل در ظاهر خیلی قدرت دارد اما توان اجرایی شدن ندارد و کسی حاضر به همکاری نیست`. این گفته عینا به اهواز منتقل میشود و باعث اعتراض و دلخوری شدید چهره های شاخص جنوب می‌شود و این تحلیل دامنه پیدا میکند که تهران نمیخواهد مدل اهواز پیش برود و دست اندازی می‌کنند.

در این میانه و هنگامه است که نقش جنوبی تهران نشین پررنگ می‌شود. سیف الله جشن ساز؛ مدیر عامل سابق شرکت نفت(سال 88) که برای خود نقش نمایندگی جنوبی ها در تهران را قائل است و با مدیران نفتی تهران با همین فرم و بیان مذاکره میکند. هم با مدیران دولتی و هم با شرکت های خصوصی. به رفقای جنوب هم می‌گوید مسایل تهران را حل میکند. در این نوبه و دلخوری هم وارد شده است و با معاون مربوطه جلسه گذاشته و اظهار داشته است که مسایل و اختلافات را کم می‌کند.

جشن ساز غیر از راهبری رسانه ای مخالفان زنگنه، به فکر یک کارویژه برای خود نیز است که برآیند هر دو جریان قدرتمند در نفت باشد. هم تهران او را بپذیرد و هم اهواز او را دیپلمات خود در تهران بداند. این کارویژه تا وقتی که فضا جلسه و معرفی مدل و گفت وگو برقرار باشد ؛ جواب می‌دهد اما وقتی مذاکرات معطوف به قرارداد شد مشکلات بروز میکند. آن وقتی که دقیقا ایدئولوژی مخزن گرای جنوب با منافع شرکت ها در تصادم قرار می‌گیرد.

شرکت هایی که اتفاقا از داخل و از لایه های حاکمیتی هستند، اما در مذاکره منافع سازمان و سود را مانند هر شرکت بخش خصوصی دیگر دنبال میکنند که طبیعی است. اینجاست که باید این روزها از جشن ساز پرسید آیا میتوان میل اهواز به نظارت و تسلط  بر ام دی پی را کاهش داد؟ این مگر اصل حساسیت و تمرکز جنوبی ها نیست؟ آیا وقتی تعیین و تصویب ام دی پی در دست جنوبی ها باشد، شرکتی چه خارجی چه داخلی تن به این مدل میدهد؟ به نظر میرسد که برای اجرایی شدن مدل اهواز، باید شیفتگی به تسلط بر مخزن کم شود.

 اینجاست که جشن ساز دچار بی‌نقشی می‌شود ومدل رفتار کدخدامنشی به بن بست تردید می‌خورد. جشن ساز با اینکه یکبار در جلسه ای گفته است که `اگر زنگنه موفق شد در این شرایط قراردای امضا کند باید دستش را بوسید` اما بین این حرف و رفتار خود شکاف را پر نکرده است.

از طرفی به دلواپس های نفتی خوراک میدهد و از طرفی هم مدل توسعه ای اش یک دست نیست و هارمونی لازم را پیدا نکرده است، بهررو برآیند رفتار جشن ساز اتحاد آفرین نیست و توسعه نفت از بطن این مدل عملکرد بیرون نمی‌آید.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن