انتقاد پروفسور کردوانی به طرحهای آبی کشور
چهره ماندگار علم جغرافیای کشور و پدر کویر شناسی ایران با انتقاد از طرحهای آبرسانی اظهار کرد: برخی از این طرحها در کتاب «طرحهای تخیلی بزرگ برای ایران بزرگ» در بوته نقد گذاشته شده است.
به گزارش انرژی امروز، پروفسور پرویز کردوانی در نشست تخصصی بحران آب و مصائب سرزمین بدون آمایش در دانشگاه آزاد مشهد گفت: یکی از این طرحهای تخیلی ایجاد یک کانال قابل کشتیرانی از خلیج فارس تا دریای مازندران است. وی اضافه کرد: بر همه این طرحها نقد نوشتهام و معایب آنها و امکان اجرایشان را بررسی کردهام؛ به طور مثال در موضوع دریاچه ارومیه میگفتند که دریاچه ارومیه احیا میشود و ادعای من این بود که نمیشود و سرانجام هم نشد و هماکنون اعتبار احیای این دریاچه قطع شده است. وی اظهار کرد:از 30 سال پیش در کتابهایم بحث غارت آب، نشست زمین و شوری چاهها را هشداد دادهام که هنوز هم موجود است؛ اما کسی به آنها توجهی نکرد. کردوانی، گفت: مدلها در ایران به کلی غلط است چون مدل نشان میدهد که میشود کارهای غیرممکن را انجام داد؛ درحالیکه در عالم واقع این امور غیر ممکن است مثل اینکه کسی مدلی طراحی کند که آب مشهد به گیلان انتقال یابد درحالیکه مشهد اصلا آبی ندارد که به گیلان منتقل شود. علیه باروری ابرها شکایت کردم
وی گفت: یکی از طرحهای عنوان شده تغییر آب و هوا و باروری ابرهاست که علیه آن شکایت کردم و این طرح محکوم شد؛ چون در ایران غلط است و در دنیا دیگر کسی برای استحصال آب از باروری ابر استفاده نمیکند، بلکه برای رفع مه در فرودگاهها استفاده میکنند. او افزود: طرح دیگر پمپاژ آب از خلیج فارس به سه نقطه پست ایران از جمله چاله جازموریان و دشت کویر و ایجاد دریا بود و فرض این طرح این بود که وقتی دریا به این مناطق گسترش یافت آب، تبخیر و هوا مساعد میشود در حالی که بارندگی مازندران هم از تبخیر آب خزر نیست و اگر کوه طالش و البرز نبود آنجا هم بارندگی نمیبود و دلیل آن هم این است که چابهار که در کنار دریاست تنها 100 میلیمتر بارندگی در سال دارد. وی گفت:علت بارندگی در گیلان و مازندران هوای پر فشار سیبری است که بر روی دریای خزر میآید و به سمت تهران که رانده میشود در مواجهه با البرز دچار بارندگی میشود و اگر این گونه نبود آنجا هم بارندگی رخ نمیداد. وی گفت:طرح دیگر، شکافتن کوه البرز به شکل ذوزنقهای شکل بود تا رطوبت به سوی دیگر البرز و حتی تا اصفهان انتقال یابد و آب و هوا را تغییر دهد. او با تاکید بر اینکه «مسوولان باید فکر تغییر آب و هوا را از مخیله خود بیرون کنند»، افزود: طرحهای دیگری چون بزرگترین آبراه جهان از بندر ترکمن تا بندر تیاب، طرح جنگل و کمربند سبز، طرح ایران رود که طرح انتقال آب از بندر ترکمن به بندر جاسک بود و نیز طرح باران مصنوعی هم طرحهای دیگری بود که همگی غیر ممکن و ناشدنی است . حفر بیرویه و غیرمجاز چاه، غارت آب است
کردوانی گفت: در سال 1332 در کتاب منابع و مسایل آب در ایران در صفحه 232 گفتهام که حفر بیرویه و غیر مجاز چاه، غارت آب است و گفتم که اگر وزارت نیرو درباره مسدود کردن بسیاری از آنها از جمله در رفسنجان اقدام نکند محیط زیست ایران در خطر است. وی تاکید کرد: آنچه که باعث شد ما به این نقطه نابودی برسیم در درجه اول حفر چاههای نیمه عمیق و عمیق بود به طور مثال در سال 1343 در جهرم در عمق 34 متری میشد به آب رسید اما هم اکنون باید 600 متر زمین را حفر کرد و عمق چاههای شهریار هم از 10 متر به 250 متر رسیده است. او گفت: دو تکنولوژی دیگر یعنی کانالهای آب و شیر آب و شلنگ هم به کمک چاههای عمیق و نیمه عمیق آمدند و سیاست توسعهگرایی مطلق هم مزید بر علت شد و کشور از لحاظ منابع آب به وضعیت کنونی رسید. وی افزود: درحالیکه از 70 سال پیش اروپائیان ازآب باران استفاده می کردند در استان مازندران که بارش خوبی دارد 90 درصد آب مردم از منابع زیر زمینی تامین میشود. او با انتقاد از عملکرد نمایندگان مجلس شورای اسلامی که به جای توجه ویژه به محیط زیست کشور و حوزههای انتخابیه بیشتر به آرای مردمی توجه کردند، گفت که این شرایط موجب شد تا بدون توجه به منطق آمایش سرزمینی صنایع آب در نقاط خشک و کم آب ایجاد شود یا بر تعداد چاههای عمیق کشور اضافه گردد. وی با تاکید بر توسعه پایدار افزود: در شهر کوچکی مثل گرمسار 14 دانشگاه ساخته شده به گونهای که هر خانهای یک دانشجو دارد اما پنبه که محصول کشاورزی این شهر است و باید در آبان ماه برداشت شود را کسی نیست که بچیند چون همه دانشجو شدهاند و در موضوع آب هم همین اتفاق یعنی توسعه ناپایدار و بی رویه اتفاق افتاده است. کردوانی گفت: کویرها در عین حال خیلی نعمتهای بزرگی هم هستند و خیلی از مواد شوینده، شیشه، باروت و نفت از کویر استحصال میشود. امروزه مشکل دسترسی به منابع آب شیرین یکی از مسایل مهم در بسیاری از کشورها به شمار می رود که ایران نیز از این امر مستثنی نیست. 15 درصد از مساحت ایران از پوشش گیاهی برخوردار است و بیش از 85 درصد کشور جزو مناطق خشک و نیمه خشک محسوب می شود؛ از این رو انتظار بروز بحران آب در کشور وجود دارد و این امر روز به روز ابعاد پیچیده تری می یابد. ایران در آینده به بیابانی خشک تبدیل میشود
در همین حال کارشناسان حوزه آب کشور نیز بحران آب در ایران را جدی دانسته اند و معتقدند اگر صرفه جویی و فرهنگ سازی در زمینه کاهش مصرف آب در جامعه نهادینه نشود در 25 سال آینده ایران به بیابانی خشک تبدیل می شود. ایران در آینده به بیابانی خشک تبدیل می شود؛ این اظهار نظر تخصصی یک کارشناس مسایل آب و محیط زیست است که پتانسیل آبی ایران را تا میزان تقریبی 110 میلیون متر مکعب دانسته و توضیح می دهد:برخی متخصصان ملی آب پتانسیل آبی ایران را به اعدادی حتی تا سطح 90 میلیون متر مکعب میدانند. یک مدیریت صحیح اقتضا می کند که به صورت تقریبی 40 درصد این آب برای مصرف انسان در کشاورزی، تولید و مصرف مستقیم برداشت شود و دیگر میزان آب برای تداوم چرخه های زیستی در طبیعت باقی بماند، تالاب ها و دریاچه ها را تغذیه و منابع زیر زمینی را تجدید کند و مانع تخریب قدرت حفظ آب در دشت ها شود اما متاسفانه مردم ایران به جای آنکه 40 درصد (که در بدترین شرایط نباید بیش از 60 درصد باشد) به میزان تقریبی 90 درصد پتانسیل آبی را مصرف می کنند و اینگونه فروپاشی منابع آب و به دنبال آن طبیعت به وقوع خواهد پیوست البته این روندی محسوب می شود که از دهه 40 با ورود موتور پمپ و طرح های بزرگ آبی در کشور شروع شده و در سه دهه اخیر شدت یافته است و این زیاده روی در مصرف به دلیل رواج رویکردی مبنی بر اینکه آب منبع ثروت قابل توزیع بی نهایتی است، به وجود آمده است.