حوادث در کشور ما نرمال نیست، بسیار بالاست
اصلی ترین هدف HSE، حفظ نیروهای انسانی و محیط زیست در کنار حفظ تأسیسات و تداوم کسب و کار است. این نظام باید در تمامی فرایندهای سازمان تسری پیدا کند و همچون بستری برای تحقق سایر فرایندها باشد. باید به این موضوع توجه ویژهای شود که HSE، روش و شیوۀ تحقق فرایندهاست. در هر سازمانی، فرایندها باید به صورتی تحقق یابند که در آن نیروی انسانی از سلامت کامل برخوردار باشد، محیط زیست آسیبی نبیند و در نهایت، کسب و کار تداوم داشته باشد. این مهم زمانی اتفاق خواهد افتاد که مؤلفههای HSE به صورت الزام در تک تک ساختارها که متولیان اجرای آن، تمام یا بخشی از فرایندهای سازمان هستند به کار گرفته شود. امروزه شرکتهای پیشرو، HSE را فقط بستری برای فعالیت خود قرار نمیدهند، بلکه آن را در حوزۀ تصمیمگیری نیز وارد ساختهاند و مدیر آن را به عنوان عضو هیئت مدیره و با ردۀ مدیریت ارشد در سازمان خود تعریف کردهاند تا همواره در تمامی تصمیم ها و فعالیتها، مؤلفههای HSE را به عنوان یک اصل داشته باشند. این سازمانها HSE را هزینه تلقی نمیکنند، بلکه آن را سرمایهگذاری و مبنای توسعۀ کسب و کار میدانند و به آثاراقتصادی و مالی آن اشراف و اعتقاد راسخ دارند.
واحد HSE شرکت ملّی نفت ایران از 4 بخش تخصصی محیط زیست، ایمنی و آتش نشانی، بهداشت و پدافند غیرعامل و یک بخش آموزش و ارزیابی عملکرد تشکیل شده است. شرکت ملّی نفت ایران نخستین شرکتی بود که از 1382 در سطح وزارت نفت واحد HSE را تشکیل داد و به موازات آن در سایر شرکتها همچون شرکت ملّی صنایع پتروشیمی، شرکت ملّی گاز و شرکت ملّی پخش و پالایش نیز این واحد تشکیل شد. پیش از آن نیز در پروژههای توسعهای پارس جنوبی تشکیل واحدهای HSE تجربه شده بود. تشکیل واحدهای HSE در وزارت نفت به دلیل حضور و الزام شرکتهای بین المللی در پروژهها بود، به طوری که هماکنون هر شرکت واحد HSE خاصّ خود را دارد که سیاستها و خط و مشیهایش را از مدیریتهای مربوط به خود در ستاد دریافت کرده و به شرکتهای تابعه برای اجرا، ابلاغ میکند.
ساختارهای وظیفه گرا و نگرش غیرسیستمی
تشکیل واحدهای HSE بدون طرحریزی نظام مدیریت HSE از مهمترین چالشهای این ساختار در صنعت نفت به شمار میرود. نگرش غیرسیستمی منجر به تجمع چند واحد سازمانی در یک مجموعه و تفکر عملیاتی نیز مانع تسّری محدودۀ فعالیتی آن در فرایندها، طراحی و مهندسی شد. کپی کردن یک نوع ساختار بدون توجه به ماهیت و ریسکهای سازمانی در همۀ شرکتها نیز بر مشکلات پیش روی این نظام افزود.قبل از اینکه به HSE به عنوان یک ساختار یا سیستم مدیریتی پرداخته شود، باید تمام قوانین و ضوابط سازمانی به همراه سایر ساختارها، مقررات و استانداردهای حاکم بر شرکت مورد بازنگری و مهندسی مجدد قرار گیرد و محدودۀ آن از خلق ایده تا طراحی، ساخت، نصب، راهاندازی و بهرهبرداری و حتی برچیدن یک فرایند را شامل میشود. زمانی که سیستمی طرحریزی نشده باشد و فقط یه یک ساختار وظیفهگرا اکتفا شود، نباید انتظاری زیادی از آن داشته باشیم. به عنوان مثال «ارزیابی زیست محیطی» (EIA) قانونی است که براساس آن، شرکتهایی که طرحهای توسعهای یا جدید را پیگیری میکنند، ملزم به انجام مطالعات زیستمحیطی هستند. اما اگر EIA اتفاق افتاده، چرا ما با شرکتها و ساختارهایی روبهرو هستیم که با وجود انجام مطالعات زیست محیطی، به عنوان آلاینده شناخته میشوند و چرا با آلایندگی زیستمحیطی روبهرو هستیم؟ بنابراین مشکل، قانون نیست، بلکه مشکل را باید در اجرای قانون جستجو کرد. به همین دلیل باور دارم یک تفاهمنامه زمانی راهگشا خواهد بود که شیوههای تحقق آن نیز تعیین و تعریف شده باشد.
آموزش بیشتر و و استفاده از تجربیات بینالمللی
HSE در تمامی حوزههای خود در کشور ما، دانش جدیدی محسوب می شود و استفاده از تجربیات بینالمللی در این زمینه امری ضروری است. وقتی اعلام می شود برخی دانشگاهها رشتۀ HSE تعریف کردهاند، متعجب می شوم. HSE حوزهای چندتخصصی است و نمیتوانیم یک رشته برای آن تعریف کنیم و بگوییم فارغالتحصیلان این رشته از پس همۀ کارها برمیآیند. HSE ساختاری چندتخصصی است. حتی در حوزۀ محیط زیست هم تخصصهای مختلفی وجود دارد. لازم است صلاحیتهای حرفهای و ساختاری را طراحی کنیم و نواقص و خلأها را از طریق مراکز آموزش علمی مانند دانشگاههای داخلی و خارجی پوشش دهیم. در شرکت ملّی نفت ایران دورههای آموزشی خوب و مفیدی را طراحی و هر ماه یک دورۀ تخصصی خوب توسط مراکز مختلف برگزار میکردیم. اخیراً نیز دورۀ آموزشی PSM (سیستم مدیریت ایمنی فرایند) را در عسلویه در بازۀ زمانی 11 روزه برگزار کردیم. همچنین در حوزههای مختلف «مدیریت ریسک» براساس استاندارد 31000 طراحی شده تا کارکنان شاغل در بخش HSE با این مقوله آشنا شوند.
کاهش حوادث فرایندی در سال گذشته
بررسی و تحلیل آماری از حوادث نشانگر کاهش 22 درصدی حوادث فرایندی در 1395 است. این کاهش در نتیجۀ اقدام های مؤثری بود که بهصورت سیستمی در شرکتها از نیمۀ دوم 1394 آغاز شد. از مهمترین اهداف HSE پیشگیری از حوادث و رخدادهاست و مهمترین فرایندی که در نظام HSE برای این موضوع برنامهریزی میکند «مدیریت ریسک» است. سازمانها هیچ وقت نمیتوانند ریسک را به حدّ صفر تقلیل دهند، بنابراین سطوحی از ریسک در هر سازمانی تعریف میشود و برای هر سطح، استراتژی روشنی برای حذف، کنترل کاهش یا انتقال اتخاذ میشود. قرار بر این بود که مدیریت HSE در شرکت ملّی نفت ایران برای سال جاری این سطوح را تعریف کرده و برای هدفگذاری به شرکتها ابلاغ کند.هرچند سطح ریسک قابل اندازهگیری و از حوزهای به حوزه دیگر متفاوت است، اما اینکه مرجع کلّ ریسک چقدر باید باشد، هنوز مشخص نشده است. متأسفانه هنوز سطوح ریسک قابلپذیرش، غیرقابل قبول و قابل تحمل در صنعت بهصورت جامع تعریف نشده است و برهمین اساس، هزینۀ زیادی بابت بیمه پرداخت میشود که مدیریت شده هم نیست. البته طبق برنامه ریزی ها، مدیریت HSE شرکت ملّی نفت با ایجاد فرایند مدیریت ریسک و همچنین تصویب ساختاری برای این موضوع درصدد برنامهریزی برای این موضوع در سال جاری است.
فرسودگی تأسیسات و ضرورتی به نام توسعۀ استانداردها
مروری بر حوادث در کشور و به خصوص صنعت نفت، بیانگر آن است که شمار حوادث، نرمال نیست و بسیار بالاست که این مسئله، بیانگر ضرورت فعالیت در این حوزه و توسعۀ استانداردهاست. البته یکی از دلایل رشد نامناسب و کاهش سرمایهگذاری در حوزۀ HSE را میتوان تحریمها دانست. پس از توافق برجام، شرکتهای بین المللی معتبری برای ورود به این حوزه ابراز تمایل کردند و از آنجا که بر اساس استانداردهای روز فعالیت میکنند، در صورت ایجاد شراط مناسب، قادر خواهیم بود بسیاری از مشکلات امروز حوزۀ HSE را رفع کنیم. این مطالعات را 1395 و در زمینۀ ماشینهای آتشنشانی انجام دادیم. با توجه به اینکه بیش از 60 درصد ماشینهای آتشنشانی فرسوده هستند، پروژۀ نوسازی این خودروها را تعریف کردیم.اگرچه در سال گذشته 22 درصد از میزان حوادث را با اقدام های مدیریتی کاهش دادیم، اما پیش از آن روند حوادث افزایشی بود. در شهریور 1394 باتوجه به میزان بسیار بالای حوادث منجر به فوت، کارهای لازم و زیربنایی را شروع کردیم و روشها و راهنماها را در دستور کار قرار دادیم. این اقدام ها در کنار برگزاری دورههای آموزشی، منجر به کاهش 22 درصدی حوادث شد.
غفلت از فرسودگی و تعمیرات دوره ای
حوادث مربوط به سال گذشته نیز همانگونه که مشاهده شد، مربوط به یک منطقه بوده که عمدتاً به دلیل فرسودگی تأسیسات نفتی و ناتوانی در انجام به موقع تعمیرات اساسی بوده است. در هر سیستمی برای اینکه خطرها کنترلشده باشد، اقدام های پیشگیرانهای در طراحی و ساخت تجهیزات، سیستم و حتی توسعۀ صلاحیتهای حرفهای کارکنان انجام میشود. بنابراین زمانی که با حادثهای روبهرو هستیم، مطمئناً ضعف در تمامی این الزام های پیشگیرانه رخ داده که منجر به حادثه شده است. برهمین اساس لایههای حفاظتی برای تبدیل خطر به حادثه تدارک دیده میشود. زمانی که در هر لایۀ حفاظتی ضعفی وجود داشته باشد و این ضعف ها در یک راستا قرار گیرند منجر به وقوع حادثه خواهند شد. بنابراین اگر دنبال این هستیم که در هر حادثه فقط واحد HSE را مقصر اعلام کنیم، بسیار سادهلوحانه خواهد بود. HSE برای توسعۀ استانداردها و الزام ها مسئول است و باید در همین محدوده پاسخگو باشد.نظام مدیریت HSE نقش پیش گیرانه دارد و بروز هر رخدادی، نشان از ضعف در لایههای حفاظتی که برای پیشگیری درنظر گرفته شده دارد.