کنکاشی درعلل پدیده ریزگردها

روزنامه اطلاعات در شماره امروز خود گزارشی درباره علل و عوامل داخلی و خارجی پدیده ریزگرد در کشور منتشر کرده است که در ادامه می‌آید:

در سال های اخیر توفان های گردوخاک بر اثر تغییرات اقلیم، خشکسالی ها، دخالت های فزآینده بشری و استفاده غیرمنطقی از منابع طبیعی و تخریب آن، مناطق وسیعی از کشور را تحت تأثیر قرار داده است.

توفان های گردوخاک معمولاً رویدادهایی طبیعی هستند که در سراسر جهان در مناطق خشک و نیمه خشک اتفاق می افتند. مناطق خشک که بیش از یک سوم سطح زمین را

می پوشانند، منبع مهمی از توفان های گردوخاک در جهان هستند. از آنجا که ایران با مساحتی حدود 65 1 میلیون کیلومترمربع درجنوب غرب آسیا و در نوار خشک جهان واقع شده است، فلات مرکزی آن به عنوان یکی از معروفترین مناطق خشک جهان با این مسئله مواجه است.

افزایش تعداد و شدت توفان های گردوخاک در سالهای اخیر، تحقیق و بررسی در مورد آنها را امری واجب و ضروری می سازد. فراوانی این توفان ها در سال 1394 نسبت به سال 1391معادل 10 برابر شده است (شعاعی، 1394 ).

به طور حتم این توفان ها از مناظر مختلف زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و سلامت جوامع بشری، آثار نامطلوبی را به بار خواهد آورد. با توجه به اینکه غرب آسیا از زمان های قدیم همیشه تحت تأثیر توفان های گردوخاک قرار داشته است (شعاعی، 1394 )، این سؤال مطرح می گردد که علت اصلی تشدید این توفان ها در سال های اخیر چیست؟ و آیا این امر موضوعی طبیعی است یا انسان ساخت؟

برای پاسخ دقیق به این سؤالات باید روندهای حاکم بر بارندگی، بیابانزایی و منابع آب منطقه مورد بررسی کارشناسی قرار گیرد. از آنجایی که در بسیاری از موارد توفان های مذکور دارای منشأ خارج از کشور هستند، دامنه منطقه مورد بررسی را باید تا بیرون از مرزها، تا کشورهای عراق، سوریه و ترکیه گسترش داد.

اولین واقعه توفان گردوخاک در منطقه جنوب غرب ایران و کشور عراق در بین سال های 1363 تا 1367گزارش شده است (پژوهشکده هواشناسی، 1395 ). با نگاهی به روند شکل گیری این پدیده مخرب می توان دریافت که تا سال 1380 این پدیده گذرا بوده است، اما در سالهای بعد، این پدیده به تدریج در شهرهای جنوبی و غربی کشور گسترش یافته، به طوریکه از سال 1387 بالغ بر هجده استان کشور را فرا گرفته و آثار منفی زیادی را به سلامت انسان و محیط زیست و حتی بر اقتصاد کشور وارد ساخته است.

با توجه به خسارت زیاد این پدیده و احتمال افزایش وقوع آن در سال های آتی، لزوم توجه به آن ازسوی دولت و اجرای راهکارهای مناسب، از تشدید وقوع این پدیده جلوگیری خواهد کرد. بدیهی است که می توان قبل از اجرای طرح های عملیاتی با داشتن اطلاعات و شناخت کافی از این پدیده و نحوه و علل وقوع آن، راه های مناسب را برای مقابله با آن پیدا کرد. با توجه به اینکه منشأ توفان های گردوخاک، کانون های داخلی و خارجی هستند، لزوم تشخیص و تفکیک منشأ این توفان ها و علل خاص هر کدام ضروری است تا علاوه بر شفافسازی این موضوع برای عموم، راهکارها را بتوان متناسب با هر مورد ارائه داد.

محدوده جغرافیایی مورد مطالعه در این تحقیق حوضه آبریز رودخانه اروندرود است. این رودخانه از به هم پیوستن رودخانه های دجله و فرات در کشور عراق تشکیل می شود و در قسمتی از مسیر خود، مرز بین ایران و عراق را تشکیل می دهد. مساحت این حوضه آبریز حدود یک میلیون کیلومترمربع است و قسمتی از مساحت کشورهای عراق، ترکیه، سوریه، ایران، عربستان سعودی و قسمت کوچکی از اردن را تشکیل می دهد.

میانگین بارندگی سالانه حوضه آبریز اروندرود در مکان های مختلف از 50 تا 1000 میلیمتر متغیر است و بالغ بر 90 درصد نزولات جوی بین ماه های نوامبر تا آوریل رخ می دهد که اکثر آن در فصل زمستان به وقوع می پیوندد. میزان تبخیر و تعرق پتانسیل در این حوضه هم از 800 تا 1400میلی متر در سال متغیر بوده و همچنین تغییرات دمایی در این حوضه گسترده است.

به دلیل تبخیر بالا و بارندگی کم در نواحی وسیعی از این حوضه (عمدتاً شامل کشور عراق)، کشاورزی در این نواحی شدیداً به آبیاری متکی است و رودخانه های طویل و مشترک بین کشورهای این حوضه آبریز همیشه چالش هایی را در مدیریت منابع آب آن ایجاد کرده است.

دلیل اصلی انتخاب این منطقه به عنوان محدوده جغرافیایی مورد مطالعه این است که منابع آب سطحی این منطقه بین کشورهای تشکیل دهنده آن مشترک بوده و نمی توان روندهای حاکم بر منابع آب را فقط درون یک کشور مورد بررسی قرار داد. در این راستا به دلیل اینکه کانون های منشأ توفان های گردوخاک در غرب و جنوب غرب کشور هم منشأ داخلی و هم منشأ خارجی دارند، باید در بررسی این پدیده عوامل برون مرزی را هم مدنظر قرار داد و پدیده را در مقیاس سیستم بسته حوضه آبریز مورد بررسی قرار داد.حوضه آبریز اروندرود که از دو شبکه اصلی رودخانه ای دجله و فرات تشکیل شده است، بین کشورهای ترکیه، عراق، سوریه، ایران و عربستان سعودی مشترک است و عمده سرشاخه های رودخانه های دجله و فرات در کشور ترکیه واقع شده است و پس از آن وارد کشورهای عراق و سوریه شده و در انتها در مرز ایران و عراق به هم پیوسته و اروندرود راتشکیل داده و به خلیج فارس می ریزد. به دلیل مشترک بودن رودخانه های دجله و فرات بین چند کشور، مدیریت منابع آب در این حوضه آبریز همواره با چالش همراه بوده است.

گستره تغییرات دمایی در حوضه آبریز رودخانه اروندرود از 25 – درجه سانتیگراد در مناطق کوهستانی غربی و شمالی تا 50 + درجه سانتیگراد در مناطق بیابانی در کشورهای عراق و ایران است. گستره تغییرات بارش هم از 50 تا 1000 میلیمتر متغیر است لازم به ذکراست که حوضه آبریز مورد مطالعه در منطقه خاورمیانه یکی از مناطقی است که به دلیل تغییرات اقلیم و خشکسالی ها بیشترین تأثیر را از لحاظ منابع آبی پذیرفته است.

تغییرات ناهنجاری دما و ناهنجاری بارش در حوضه آبریز اروندرود در دوره های آماری به ترتیب 65 و 36 ساله اخیر نشان می دهد: میانگین ناهنجاری دما در دوره های 1950 – 2000 و 2000 – 2014 به ترتیب برابر با 12 0+ و 96 0 + درجه سانتیگراد است. این امر بدان معناست که طی 15سال اخیر این منطقه با شدت بسیار زیادی نسبت به سالهای قبل گرمتر شده است. همچنین میانگین بارندگی سالانه در دوره 2000 – 2014 نسبت به دوره 1950 – 2000 حدود 27 درصد کاهش داشته است که مقدار بسیار چشمگیری است. آمار فوق حاکی از حاکم بودن خشکسالی شدید در این منطقه است.

نتایج اجرای مدل های GCMبرای منطقه حوضه های آبریز رودخانه های دجله و فرات حاکی از آن است که در سال 2100 این منطقه تا حدود 6 درجه سانتیگراد گرمتر خواهد شد. این امر باعث کاهش سطح برف و وقوع

سیلاب های زودهنگام در فصل بهار می شود که در نهایت باعث تغییرات چشمگیر در رژیم رودخانه های دجله و فرات می شود. درواقع

می توان گفت که حوضه آبریز اروندرود به عنوان منطقه ای است که در برابر تغییرات اقلیم بسیار آسیب پذیر است.

شبکه رودخانه ای حوضه آبریز اروندرود

شبکه رودخانه های اصلی حوضه آبریز اروندرود نشان میدهد :رودخانه های دجله و فرات هر دو از کشور ترکیه سرچشمه گرفته و پس از آنرودخانه دجله وارد کشور عراق و فرات هم وارد سوریه می شود. سپس رودخانه فرات از کشور سوریه وارد عراق شده و هر دو رودخانه پس از طی مسیری در نقطه ای به نام `قرنه` در جنوب شرق عراق به هم پیوسته و تشکیل رودخانه اروندرود را می دهند. این رودخانه پس از طی مسیر کوتاهی در عراق، مرز بین کشورهای ایران و عراق را تشکیل داده و در انتها به خلیج فارس می ریزد. لازم به ذکر است که در مسیر رودخانه دجله رودخانه های زاب بزرگ و زاب کوچک از کشور ایران به آن متصل می شوند. رودخانه های کرخه و کارون هم در انتها در مرز ایران و عراق به رودخانه اروندرود می ریزند.

مشخصات رودخانه های دجله و فرات در کشورهای مختلف نشان می دهد: بیشتر آبدهی رودخانه های دجله و فرات از کشور ترکیه بوده و کمترین آن از کشور سوریه است. همچنین قابل ذکر است که بیشتر طول این دو رودخانه در کشور عراق واقع شده است. 8 21 درصد آبدهی رودخانه دجله هم از کشور ایران بوده و همچنین هیچ قسمتی از حوضه آبریز رودخانه فرات در کشور ایران واقع نمی شود.

آبدهی رودخانه های اصلی حوضه اروندرود

آب رودخانه دجله از کشورهای ترکیه، عراق و ایران تأمین می گردد. کشور سوریه نقشی در تأمین آب رودخانه دجله ایفا نمی کند. تخمین زده می شود که ترکیه حدود دوسوم و عراق و ایران هم در مجموع یک سوم آب این رودخانه را تأمین می کنند .بیشتر تغذیه رودخانه دجله از بارندگی کوهستان های ترکیه، ایران و شاخه های فرعی ورودی از ایران است.

بیش از 90 درصد آورد رودخانه فرات از کشور ترکیه منشأ می گیرد. این امر در حالی است که فقط حدود یک سوم حوضه آبریز این رودخانه در کشور ترکیه واقع شده است. سوریه هم مقدار بسیار ناچیزی از آورد این رودخانه را توسط شاخه های فرعی تأمین می کند؛ اما کشور عراق نقشی در تأمین آب رودخانه فرات ندارد. سهم هر کشور در تأمین آورد رودخانه فرات به عوامل متعددی ازجمله میزان بارندگی بالادست، میزان برداشت های بالادست، آبیاری زمین های کشاورزی و آب های برگشتی زهکشی دارد.

منابع آب حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عمان

برای تشخیص رابطه بین روندهای حاکم بر منابع آب منطقه و توفان های گردوخاک غرب و جنوب غرب کشور، که برخی از آنها منشأ داخلی دارند، باید نگاه دقیق تری به آورد رودخانه های حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عمان در منطقه استان خوزستان داشت.پنج رودخانه اصلی کارون، کرخه، دز، زهره و جراحی در استان خوزستان جریان دارد. ریزش گاه این رودخانه ها

به ترتیب رودخانه اروندرود، تالاب هورالعظیم، رودخانه کارون، خلیج فارس و تالاب شادگان است. به دلیل تغییرات اقلیم و خشکسالی های پی درپی مقادیر بارندگی و حجم جریان سطحی در حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عمان کاهش چشمگیر یافته است.

نگاهی به مقادیر بارندگی و حجم جریان سطحی در حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عمان نشان می دهد :متوسط بارندگی سالانه و حجم جریان سطحی در این حوضه آبریز در 10 سال اخیر نسبت به متوسط بلندمدت به ترتیب حدود 18 و 42 درصد کاهش داشته است. بدین ترتیب کاهش هر یک درصد بارندگی، کاهش حدود 3 2 درصد رواناب را به همراه داشته است. دلایل این موضوع را میتوان در خطی نبودن رابطه بین مقادیر بارش ، رواناب و

برداشت های بالادست (دست خورده بودن رواناب مورد اندازه گیری) جستجو کرد.

آبدهی رودخانه های اصلی استان خوزستان (کارون، کرخه، جراحی و زهره) نشان

می دهد.

مقادیر کاهش آبدهی رودخانه ها برای رودخانه های کارون، کرخه، جراحی

(‌طی‌‌سال های 48-47 تا 95-94) و زهره

(طی سال‌‌‌های 75-74 تا 95-94) به ترتیب

49 ، 56 ،56 و 41 درصد بوده است. ارقام مذکور بیانگر این هستند که این رودخانه ها کاهش بسیار چشمگیری در آبدهی خود، طی سالهای اخیر داشته اند. نکته قابل توجه این است که به دلیل اینکه طول دوره آماری برای رودخانه زهره نسبت به سه رودخانه دیگر کوتاه تر بوده است، درصد کاهش آبدهی آن در سالهای اخیر نسبت به متوسط کل دوره، نسبت به سه رودخانه کمتر است. با توجه به اینکه رودخانه های مذکور هر کدام در مسیر خود یا در ریزش گاه نهایی خود با مناطق مستعد تولید گردوخاک مواجه هستند، کاهش آورد آنها می تواند نقش مهمی در تولید و تشدید توفان های گردوخاک داشته باشد.

سدهای حوضه اروندرود

سدهای اصلی تأسیس شده را در حوضه آبریز اروندرود نشان می دهد. بیش از 300 میلیارد مترمکعب ظرفیت مخزن مهار آب در این حوضه آبریز وجود داردکه براین اساس بیشترین ظرفیت مهار آب در کشور عراق وجود دارد.

البته قابل توجه است که پس از اجرای طرح های مهار آب کشور ترکیه روی رودخانه های دجله و فرات (طرح گاپ) میزان آب ورودی از سمت کشور ترکیه به کشورهای عراق و سوریه به شدت کاهش خواهد یافت و با وجود سدهای متعدد روی رودخانه های دجله و فرات و مهار حجم زیادی از آب در مسیر این رودخانه ها، به طور حتم آثار نامطلوب زیست محیطی این اقدامات قابل انتظار خواهد بود.

توفان های گردوخاک غرب و جنوب غرب ایران

بررسی آمار بلندمدت ( 50 ساله) آب وهوایی نشان می دهد که توفان های گردوخاک به عنوان یک رویداد طبیعی هرساله وجود داشته است. فراوانی رخداد این توفان ها ارتباط مستقیم با میزان بارندگی سالانه و وضع پوشش گیاهی داشته است، به گونه ای که با کاهش بارندگی ها، رخدادهای توفان های گردوخاک افزایش یافته است. برای اندازه گیری کیفیت هوا معمولاً از شاخص بین المللی کیفیت هوا استفاده می شود. در ایران هم سازمان حفاظت محیط زیست، برای سنجش کیفیت هوا از این شاخص استفاده می کند.

ادامه دارد

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن