آمریکا با نفت مواضع روسیه را تغییر میدهد؟
برای بسیاری از ناظران سیاسی، انتخاب رکس تیلرسون،بهعنوان سکاندار وزارت امور خارجه امریکا، نمایانگر حمایت دولت جدید از نفت بود که طی سالهای اخیر، بهشدت از سوی اوپک به دلیل مازاد تولید و متعاقب آن، کاهش قیمتها در فشار بود. اما برای برخی دیگر، این انتخاب بیانگر این نکته بود که اکسون موبیل، غول نفتی دنیا، رابطهای بسیار مستحکم با دولت تازهتاسیس برقرار خواهد کرد، زیرا وزیر امور خارجه جدید زمانی رئیس این شرکت به شمار میرفت و در این مسوولیت، رابطهای دوستانه هم با روسیه و شخص ویلادیمیر پوتین داشته است.
به گزارش خبرنگار بینالملل انرژی امروز، از سوی دیگر، کاندولیزا رایس، که زمانی وزارت امور خارجه آمریکا را برعهده داشت، به همراه رئیس سابق سیا و وزیر دفاع، هر دو سمت مشاوران اکسون موبیل را برعهده داشتند و شدیدا از انتخاب تیلرسون حمایت کردند.
در عین حال جای تعجب نیست که هنری کیسینجر، که سابقه ارتباط دوستانه طولانی مدتی با پوتین دارد، بهعنوان مشاور سیاست خارجه در دولت ترامپ فعالیت خواهد داشت، و یکی از توصیههای مهم وی به ترامپ، عادیسازی روابط بین کشورهای روسیه و آمریکا بوده است، سیاستی که در تضاد کامل با سیاستهای اوباما و کلینتون قرار دارد.
تمامی اقدامات انجامگرفته، بخشی از استراتژی دولت ترامپ در اغوای روسیه برای ایجاد روابط نزدیکتر با دولت آمریکا و اتحادیه اروپاست که بخش مهم آن را گسستن رابطه نزدیک چین با دولت روسیه تشکیل میدهد، زیرا سالهاست که چین مانع بسیار بزرگی بر سر راه حاکمیت مطلق آمریکا در جهان به شمار میرود. علاوه بر آن، دولت امریکا انتظار دارد علاوه بر چین، روسیه روابط حسنهاش با ایران را نیز قربانی رضایت خاطر زمامداران امریکایی نماید.
اما آیا پوتین به خواسته غرب تن داده و درقبال برداشته شدن تحریمات آمریکا و اتحادیه اروپا حاضر است روابط خود با متحدانش را برهم زند؟
غرب برای ترغیب روسیه به تن دادن به خواستههایش ابزارهای قوی در دست دارد: دستیابی روسیه به بازارهای توسعهیافته اروپا، اعتبارهای مالی سلب شده، دسترسی به تکنولوژی مدرن غرب و بسیاری دیگر که روسیه بهشدت به آنها برای نجات از بحران و بازگشت به دوران اوج و شکوفایی نیازمند است.
برخی از دولتمردان روسی بر این باورند که غربیها از متحدان خاورمیانه و اوراسیایی روسیه رویگردان هستند، بهویژه چین که با قراردادهای چندین میلیاردیاش با این کشور در توسعه میادین نفت و گاز و همچنین پروژه عظیم جاده ابریشم، در راس آنها قرار دارد. یکی از مشکلات عمده روسیه در رابطه با سرمایهگذاری مشترک جاده ابریشم چین، سرمایهگذاری هنگفت از پیش پرداخت شدهای است که عواید آن در آیندهای نه چندان نزدیک حاصل خواهد شد، درحالیکه بودجه کنونی دولت روسیه محدود بوده و نیاز مبرمی به اندوخته مالی دارد.
از سوی دیگر، پیشنهاد غرب مبنی بر توسعه سرمایهگذاری این کشور در اروپا، حداکثر ظرف یک سال آینده به تحقق پیوسته و منافع سرشاری را در بازه زمانی بسیار کوتاهی نصیب روسیه خواهد کرد که تضمینشده هستند.
از سوی دیگر، روسیه میداند که علیرغم دوستی اش با ایران، این کشور به دلیل ذخایر عظیم نفت و گاز، همواره رقیبی جدی در بازارهای آسیایی و اروپایی به شمار میرود.
اما بخش مهم دیگر سیاست دولت آمریکا، در رابطه با کشورهای تولیدکننده نفت در خاورمیانه است. برخلاف اوباما که در این رابطه محتاطانه عمل میکرد، ترامپ در نخستین سخنرانیهای خود صراحتا اعلام داشت نظامیان آمریکایی باید در زمان حضور خود در عراق، کنترل نفت این کشور را در دست میگرفتند و قطعا این کار را انجام خواهند داد. آنچه که آمریکا میخواهد و مصرانه در تلاش است به هدفش نائل آید، این است که هیچ قطرهای از نفت منطقه اوراسیا و خاورمیانه نباید به دست سرمایهگذاران غیرآمریکایی برسد.
از سوی دیگر، طی چند ماه اخیر، روسیه همکاریهای مشترکی با برخی کشورهای عربی بهویژه عربستان سعودی آغاز کرده و چندی پیش، اعلام کرد قراردادی مبنی بر فروش 20 درصد از سهام شرکت روسنفت به یک شرکت قطری را منعقد ساخته است. در اقدامی دیگر، دولت عربستان نیز اعلام کرد درنظر دارد بخشی از سهام آرامکو، بزرگترین شرکت نفتی جهان را واگذار نماید. مقامات کشور کویت نیز اعلام کردند در نظر دارند بخشی از داراییهای نفتی خود را به سرمایهگذاران خارجی فعال در حوزه انرژی واگذار کنند.
تمامی این کشورها برای واگذاری بخشی از داراییهای انرژی خود به سرمایهگذاران خارجی دلیل بسیار محکمی دارند و آن، ترس از یک دشمن بزرگ یعنی نیروهای داعش است که آنها را وادار ساخته حتی به قیمت از دست دادن بخشی از بازار انرژی خود و اعطای آن به تولیدکنندگان غربی به جستجوی یک حامی قوی باشند. در اقدامی دیگر نیز وزیر انرژی عربستان برای جلب حمایت دولت جدید آمریکا اعلام کرد کشورش درنظر دارد علیرغم میلیاردها دلار سرمایهگذاری در بخش حفاری و توزیع آمریکا، حمایت مالی بیشتری از صنعت انرژی این کشور انجام دهد.
اکنون، زمان بسیاری مناسبی برای دولت تازهتاسیس آمریکاست که متحد دیگری در منطقه برای مبارزه با داعش و دردست گرفتن کنترل ذخایر انرژی آن برای خود داشته باشد و در موقعیت کنونی روسیه گزینه بسیار مناسبی به شمار میرود.
علاوه بر آن، کشورهای تولیدکننده نفت منطقه خاورمیانه و اوراسیا به دلایل متعدد تمایل دارند راه ورود به بازارهای انرژیشان را برای دیگر کشورها هموار نمایند زیرا طی سال های اخیر، بازارهای نفت از مهندسی نادرست عربستان آسیب فراوان دیده است.
در عین حال سوختهای جایگزین همواره رقیب جدی برای نفت تولیدشده در خاورمیانه به شمار میآمدند و اکنون، فرصت مغتنمی برای آنها فراهم آمده تا بتوانند بخشی از سود و زیان این کار را با دیگران قسمت کنند، زیرا نفت برای بسیاری از این کشورها، مساله مرگ و زندگی است.