خشکسالی نمکی بر زخم کمآبی
داریوش بهارلویی| دکترای مدیریت منابع آب
خشکسالی پدیدهای است که با کم آبی همراه است اما کم آبی به خشکسالی منتهی نمیشود. کم آبی درآمد و سهم شما از جریانات سطحی، زیر زمینی و بارش هاست در حالی که خشکسالی عامل کاهنده درآمدهای شما است. این تعاریف ساده و شناخته شده از شرایط آبی این روزهای کشور است.
یکی پدیده گذرا در اثر نوسانات پارامترهای اقلیمی معروف به خشکسالی و دیگری ماحصل پیامدها و فعل و انفعالات دورههای تاریخی آب و هوایی که منجر به شرایطی پایدار از سهم کم آبها در یک ناحیه وسیع بنام فلات ایران شده است. در چهل سال گذشته میتوان دو دوره 20 ساله از شرایط آب و وهوایی در ایران را متمایز کرد. دوره پر آبی 1360 تا 1379 و دوره کم آبی 1380 تا 1399 را. البته این بدان معنا نیست که سالهای تر و خشک در این دوره نبوده باشد.
لیکن متوسط شرایط در یک دوره، پر بارشی و دوره دیگر کم بارشی بوده است. در دوره پر آبی، اتکا به متوسطهای بلند مدت آماری، نیاز شدید کشور به توسعه و سازندگی پس از جنگ همراه با افزایش جمعیت کشور، موجب شد توازن بین منابع آبی و مصارف از حالت تعادل خارج شود.
بارگذاری بیش از توان بر سیستمهای آبی کشور در مصاف با خشکسالیهای تداوم دار در دوره دوم، سبب فشار بر ساختارهای عرضه آب گردید که بحرانهای متعددی را شکل داد. به نوعی میتوان گفت خشکسالیها موجب گشت، شکننده بودن شرایط بر همگان اثبات شود. نمیتوان به نقش و اثرات تغییر اقلیم و گرمایش جهانی بر آب و هوای کشور و بر هم خوردن سیکلهای طبیعی آب و هوایی اشاره نکرد.
این شرایط در نقاط مختلف جهان با بارش برف سنگین، سیلابهای غیرمتعارف، سرما و یا گرمای طاقت فرسا، بارانهای سیل خیز و یا خشکسالیهای شدید، قابل رصد است. کشور ما نیز از این شرایط در امان نبوده است. دو سال شرایط پربارشی و سیلابی به ناگاه جای خود را به دو سال کم بارش و خشک میدهد. اقلیم شناسان تواتر و وقوع مقادیر حدی در هواشناسی را نشانههایی از اثرات تغییر اقلیم بر کشور میدانند.
مجموع این شرایط بازنگری عمیق در سیاست های آبی را گوشزد مینماید. متعادل سازی مصارف، بهبود راندمان و بهرهوری، توجه به شیوههای نوین در کشاورزی و استفاده از تکنولوژی و مطرح شدن مباحثی نظیر ردپای آب، بازچرخانی و یا حسابداری آب از جمله راهکارهایی است که متخصصان و برنامه ریزان برای سامان دادن به مصارف، مورد توجه قرار دادهاند. افزایش درآمدهای آبی و افزودن به منابع چندان ساده و مقرون به صرفه نیست. بهویژه آنکه پیامدهای زیست محیطی و اجتماعی، طرحهای سازه ای بزرگ برای افزایش توان نگهداری و مدیریت آب و یا انتقال از دریا را، غیراقتصادی و با سوال روبرو میکند. در اینجا اشارهای نیز به شرایط حوضه آبریز جنوب غرب کشور باید کرد که علیرغم جاری بودن رودخانههای متعدد هماکنون درگیرخشکسالی شدید هستند.
آخرین آمارها از متوسط کاهش 40 درصد منابع ورودی خبر میدهند که در برخی حوضههای آبریز این رقم تا 70 درصد نیز رسیده است. شرایط بغرنجی که در تدوام کم بارشیها سال گذشته، فشاری مضاعف بر سامانههای عرضه آب وارد مینماید. مخازن سدهای بزرگ خالی از آب بوده و چنانچه بارندگیهای مناسب رخ ندهد، باید انتظار ریاضتی سخت و جیره بندی آب را داشت.
این مثال و شرایط واقعی نشان میدهد لزوما وجود سازهای آبی بزرگ و رودخانههای جاری ما را به رستگاری در بحث آب نمیرسانند. اینکه چرا ما از دورهای بسیار مرطوب و مشکلاتش به دوره خشک با مصائب آن میرسیم، مسیری است که باید مورد بازبینی و واکاوی قرار گیرد.
اما مهم است بدانیم این دلایل اقلیمی، سیل یا خشکسالی نیست که آزار دهنده است. بلکه اقدامات و تصمیماتی که موجب تعمیق و گسترش خسارات و پیامدهای منفی گشتهاند باید حتما با تعمق بیشتر بررسی و سیاستهای کلان متناسب، برای اصلاح فرآیندها و روند موجود گرفته شود. حل مشکل آب راه حل کوتاه مدت و آنی ندارد لیکن میتوان امیدوار بود با انجام تغییرات اصولی، شرایط بهبود یابد.
منبع| پایگاه اطلاع رسانی وزارت نیرو پاون