پایانه های نفتی،  پایه تحول اقتصادی  در خارگ

صنعت نفت با بیش از یک قرن فعالیت،  پیشتاز ایفای مسئولیت های اجتماعی بوده است. ایجاد زیرساخت های اساسی برای توسعۀ شهرنشینی در همان ابتدای فعالیت این صنعت در مناطق جنوبی کشور موجب شد شهرهای مسجدسلیمان، آبادان، آغاجاری و اهواز به عنوان شهر اولین ها معرفی شوند و با توجه به رویکرد توسعه ای، مردم محلّی یا به اصطلاح همسایگان تأسیسات، از این توسعه منتفع شوند، زیرا صنعت نفت با رویکرد عدالت محوری و انجام مسئولیت های اجتماعی همواره بر توانمندسازی جوامع محلّی تأکید کرده است. در این میان شرکت پایانه های نفتی ایران نیز در هم سویی با انجام مأموریت های راهبردی خود در زمینۀ دریافت، ذخیره سازی، انتقال و صادرات نفت خام و میعانات گازی از انجام مسئولیت های اجتماعی نیز غافل نبوده است. این شرکت از طریق یکی از مدیریت های زیرمجموعۀ خود با عنوان مدیریت عملیات عمومی خارگ، با تمرکز بر عملیات غیرصنعتی، به خصوص در بخش خدمات رسانی شهری، عمرانی و محیط زیست، به جزیرۀ خارگ و اهالی محترم آن به عنوان یک منطقۀ نفت خیز و استراتژیک خدمات رسانی می کند. در این زمینه گفتگویی با مهندس سیدپیروز موسوی، مدیرعامل شرکت پایانه های نفتی ایران انجام شده است که با هم می خوانیم.

اگر اجازه بفرمایید، گفتگو را با آثار شرکت پایانه ها در جزیره خارگ  آغاز کنیم. خودتان چقدر حس تعلق خاطر  به این جزیرۀ نفتی دارید؟

فکر می کنم همۀ اهالی صنعت نفت به این جزیره حسّ خاصی دارند می توان گفت که این جزیره مثل خانۀ نفتی هاست؛ جایی است که ثمرۀ رنج و تلاش کارکنان صنعت نفت، این سرمایۀ ملّی نهفته در اعماق زمین را به دست خریدار می سپاریم و برای کشور درآمد ایجاد می کنیم. جزیرۀ خارگ در هر بخشی که مرور کنیم پیشانی و سنگر نخست صنعت نفت است. در 2880 روز جنگ تحمیلی، این جزیره 2834 بار مورد هجوم دشمن قرار گرفت. تقریباً همۀ زیرساخت های نفتی این جزیره، چه در بخش پایانه ها و چه در بخش تولید که شرکت نفت فلات قاره مسئولیت آن را برعهده دارد، بارها تا مرز نابودی کامل پیش رفت، اما جزیرۀ خارگ زنده و با اراده از نقش خود در حیات زنجیرۀ صنعت نفت دست نکشید.

 آیا موافق هستید که اوج این دلبستگی را می توان در دوران دفاع مقدس مشاهده کرد؟

از نگاهی می توان پاسخ مثبت به این پرسش داد. البته هرچند در اواخر جنگ راهبردهایی مثل انتقال کشتی به کشتی نفت در بخش های دورتر خلیج فارس به عنوان روش هایی با مخاطرۀ کمتر برای صادرات نفت انجام شد، اما تأسیسات بارگیری و صادرات نفت در تمام سال های دفاع مقدس و در مواجهه با بالاترین ضریب مخاطرۀ ناشی از جنگ، به کار خود ادامه داد. شاید به همین دلیل که این جزیره نماد و سمبل مقاومت در صنعت نفت است، اصولاً حسّ خاصی را در ذهن و قلب کارکنان نفت برمی انگیزاند. درواقع این جزیره نوعی کاریزما در نام و کارنامۀ خود دارد که برای همۀ کارکنان نفت و تاریخ مقاومت کشور، غرورآفرین است.

بستن شیرهای صادرات نفت به منزلۀ آخرین ضربه به پیکر رژیم ستم شاهی بود. این موارد در کنار نقش مهم جزیرۀ خارگ و کارکنان صنعت نفت در پیروزی انقلاب، تأمین بودجۀ مالی جنگ و اقتصاد مردم در دوران دفاع مقدس از طریق استمرار و پایداری در صادرات نفت خام، نشان از جایگاه راهبردی این جزیرۀ حیات بخش دارد. در دوران جنگ نیز با تمام محدودیت ها، صدام خیلی تلاش کرد که نام ایران را از بازار نفت جهان حذف کند. او می دانست که ایران به عنوان یک کشور مهم تولیدکنندۀ نفت، بخشی از اعتبار جهانی اش را به دلیل حضور ممتد در عرصۀ بازار نفت کسب کرده است و اگر بتواند نام ایران را برای مدتی از بازارهای نفت حذف کند، ضربۀ بزرگی به کشور زده است. به همین دلیل شما شاهد این حجم حملۀ هوایی به خارگ هستید که در تمام تاریخ جنگ بی نظیر است.

 اما با این همه حوادث، شاهد این موضوع بودیم که در خلال جنگ تحمیلی، وقفه ای در حوزۀ صادرات نفت خام به وجود نیامد!

اگر 8 سال جنگ تحمیلی را 2888 روز در نظر بگیریم با این حجم حملۀ هوایی می توان گفت که خارگ تقریباً هر روز باید بمباران می شد، اما در همین شرایط می بینید که حتی برای یک روز هم صادرات نفت ایران قطع نشد که این مسئله را نمی توان شبیه مسائل عادی برری کرد. در پاسخ به سئوال نخستی که مطرح کردید، باید بگویم من هم جزو یکی از هزاران کارمند صنعت نفت ایران به این جزیره تعلق خاطر دارم. علاوه بر این چون سال هاست محل خدمتم در این جزیره  قرار دارد، این حس تعلق بیشتر و بیشتر هم شده است.

 با وجود چنین مسائلی، اما شاهد آن هستیم که ارتباط صمیمانه ای میان کارکنان صنعت نفت و اهالی این جزیره همواره حفظ شده است. دلیل این موضوع را چه می دانید؟

ای کاش برای گرفتن پاسخ بهتر برای این پرسش، سراغ اهالی بومی این جزیره می رفتید. به عنوان  فردی که با این منطقه و شرایط کار و زندگی در آن ارتباط دارم، فکر می کنم بهترین توصیف، هم زیستی متعهدانه پایانه ها و جزیرۀ خارگ است. ما در این جزیره فعالیت صنعتی داریم که برای تداوم فعالیت هایمان باید اهالی جزیره، محیط زیست و اقلیم منطقه را به عنوان پیوندهای دائمی فعالیت صنعتی در نظر بگیریم. درواقع اصولاً از هر نوع کار صنعتی بدون در نظر گرفتن اولویت های انسانی و زیست محیطی خارگ پرهیز می کنیم. این موضوع البته جنبۀ عمومی دارد و مختصّ خارگ نیست. در عسلویه و نکا هم همین روش را داریم، اما دربارۀ خارگ به دلیل اینکه درهم تنیدگی شرکت پایانه ها با اجتماع محلّی و شرایط اقلیمی جزیره زیادتر است، شاید این مسئله بیشتر به چشم بیاید.

 این درهم تنیدگی محل کار و زندگی با چه فرصت ها و تهدیدهایی مواجه است؟

ما در یک محیط جزیره ای با وسعت 35 کیلومتر مربع در حال کار هستیم. این جزیره اهالی بومی دارد که از دید ما، جزیره خانۀ آنهاست و ما در حقیقت کنار خانۀ آنها به کار مشغولیم. بنابراین لازم است حقّ و حرمت همسایگی را مراعات کنیم. این جزیره همچنین محیط زیست طبیعی نیز دارد که آن هم برای ما محترم است. در بحث محیط زیست جانوری این جزیره تعداد بسیار زیادی آهو دارد که در پناهگاه حیات وحش خارگ و تحت نظارت سازمان حفاظت محیط زیست  نگهداری می شوند. در این خصوص ما هم به عنوان یکی از بازیگران اصلی فعالیت صنعتی در جزیرۀ خارگ، نهایت همکاری و حمایت را از این زیستگاه داریم.

 آقای موسوی اجازه بدهید این بحث را کمی تعمیم دهیم، الان سال هاست که مفهومی مدرن در فعالیت های اقتصادی با عناوین مختلف مثل مسئولیت اجتماعی یا مسئولیت شرکتی رایج شده است. آیا شما از این دیدگاه فعالیت هایتان را ساماندهی می کنید؟

پاسخ به این پرسش، هم بله است و هم خیر. می گویم خیر، چون اعتقاد دارم خیلی قبل از اینکه مفهوم مدرن مسئولیت اجتماعی وارد صنعت و اقتصاد شود، ما حقوق و آداب همسایگی را در اسلام و در اخلاق ایرانی داشته ایم. اینکه صرفاً بخواهیم از باب منظر مسئولیت اجتماعی به قضیه نگاه کنیم، کافی نمی دانم، ما باید در وهلۀ نخست این واقعیت را بپذیریم که در حال کار در جوار خانۀ دیگران هستیم و نباید به روند زیست آرام آنها آسیبی بزنیم. همچنین کار و فعالیت های ما نباید نافع به حال این همسایگان باشد. اگر اینطور نباشد در حقیقت دست به استعمار زده ایم. اگر شرکت پایانه ها مهم ترین تأسیساتش در جزیرۀ خارگ است، باید توجه داشت که این مسئله  چه آثار مثبتی بر جزیرۀ خارگ دارد؟ برای اهالی خارگ «نعمت» بوده ایم یا «نقمت» و آیا قدر همسایگانمان را دانسته ایم؟

فکر می کنم اول باید به این مفاهیم بپردازیم، چون خیلی عمیق تر از مفهوم مدرن CSR است و هم جنبۀ ایرانی و اسلامی دارند که پذیرش آن هم برای همۀ ما روان تر است. اما از بُعد دیگر به شما می گویم که بله، ما در پایانه های نفتی ایران هم به مقولۀ مسئولیت اجتماعی بسیار متعهد هستیم و آن را در اولویت های کاری خود لحاظ می کنیم. برای اینکه این بحث مشخص تر شود، به شما می گویم که شرکت پایانه های نفتی ایران در حقیقت پایۀ تحول اقتصادی در جزیرۀ خارگ است. هم اکنون شمار زیادی از همکاران ما به همراه خانواده در این جزیره سکونت دارند و طبیعی است که این جمعیت تقریباً همۀ نیازهای اقتصادی روزانۀ خود را از این جزیره تأمین می کنند. همین مسئله در وهلۀ نخست باعث ایجاد شغل در جزیرۀ خارگ شده است؛ مشاغلی که خود اهالی خارگ یا در نهایت از سطح استان آن را انجام می دهند. این امر باعث رونق اقتصادی اهالی می شود و طبعاً زمینه ساز بهبود شرایط و شاخص های رفاه هم می شود. این مسئله در حقیقت جنبۀ پنهان اثرگذاری حضور شرکتی چون پایانه های نفتی و همان مسئله ای است که من آن را «اثر همسایگی» می نامم.

باور کنید من وقتی می بینم همکارانم و خانواده هایشان در سطح جزیره و همگام با اهالی بومی زندگی می کنند، این حس را پیدا می کنم که خارگ تابلویی از هم گرایی ملّی ایرانی هاست.

 درواقع مسائل اجتماعی را در کنال مسائل اقتصادی و اشتغال به صورت توأمان درنظر می گیرید؟

وقتی می بینم همسر یا فرزند همکارانمان به مرور لهجه و زبان اهالی اینجا را یاد می گیرند، مگر می شود این را اثری غیر از هم زیستی متعهدانه یک ملّت در کنار هم نام گذاشت؟ وقتی می بینم فارغ از همۀ تفاوت ها، حتی فارغ از تفاوت های مذهبی ، شیعه و سنّی اینچنین مهربان و زیر پرچم مقدس جمهوری اسلامی در کنار هم و در یک جزیرۀ 35 کیلومتر مربعی زندگی می کنند و اصلاً تفاوت های قومی و مذهبی و اینطور مسائل را از یاد برده اند، آیا این اثری غیر از هم زیستی و همسایگی دارد؟

 در چنین شرایطی، می توان گفت که مسئولیت های اجتماعی شما به مراتب گسترده تر از آنچه مرسوم است، خواهد شد؟

در کنار این مسائل باید توجه داشت که بحث مسئولیت اجتماعی با نگاه ویژه ای در اینجا توسط شرکت پایانه ها پیگیری می شود. انواع خدماتی که وظیفۀ ماست به اهالی ارائه می شود، بحث استفاده از امکانات و تجهیزات یا مثلاً اقدام هایی در زمینۀ توسعۀ فرهنگی جزیرۀ خارگ از طریق گسترش فضاها و امکانات کتاب خوانی ایجاد کرده ایم، تسهیل ایاب و ذهاب دریایی مردم، تأمین آب شرب جزیره، تأمین مقداری از برق مورد نیاز شهری، حمل مصالح و اقلام و مایحتاج روزمرۀ مردم، برگزاری اردوهای دانش آموزی، انجام گستردۀ فعالیت های فرهنگی، ورزشی و آموزشی، افزایش حدود 110 هکتار فضای سبز و دیگر فعالیت های بزرگ در حوزۀ مسئولیت های اجتماعی را  در وهلۀ نخست، جزو وظایف خود می دانیم. حتی اعتقاد داریم براساس رسالت و مسئولیت های ذاتی، سایر متولیان کشور نیز باید با حضور در جزیرۀ خارگ به وظیفه و مسئولیت ملّی خود به مردم شریف خارگ نیز کمک کنند.  برای مثال تهیۀ آب، شبکۀ ارتباطی، لوله کشی و نصب کنتور آب در خارگ توسط شرکت پایانه های نفتی ایران انجام شده است، اما متأسفانه هیچ سازمان و ارگان دولتی هنوز آمادگی تحویل این همه زیرساخت های اساسی آب جزیره را اعلام نکرده است.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن