حماس؛ نگاهی به درون یک تشکیلات نظامی-سیاسی
فاطمه لطفی | هفتهنامه صدا
«حماس»، مخفف جنبش مقاومت اسلامی (حركة المقاومة الإسلامية)، سازمان سیاسی نظامی فلسطینی، سرتیتر همه خبرگزاریهای دنیا شده است. هرچند سالهاست نام این سازمان در اخبار مربوط به فلسطین و اسرائیل به گوش میرسد و خوانده میشود، اما آنچه که از هفتهگذشته در غزه و اسرائیل رخ داده است، نام این سازمان را بیش از پیش تکرار تیترهای خبری و سخنرانیها و بیانیهها و اخطارها و هشدارها کرده است. تحولات چند روز گذشته در این منطقه ثابت کرد داستان غمانگیز فلسطین و اسرائیل هنوز ادامه دارد و ادامه خواهد داشت و در این میان گروهها فلسطینی نقش بزرگی در ادامه یافتن و غمانگیزتر شدن این داستان دارند.
«فیلیسطین» را عثمانیها از غرب رود اردن تا ساحل مدیترانه بخشی از سوریه میدانستند. بعد از جنگ اول که امپراطوری عثمانی از بین رفت، این منطقه تحت قیومیت بریتانیا «فلسطین» شد. اما فلسطین برای یهودیان سرزمین موعودی بود که تا 1948 اکثریت ساکنان آن مسیحی و مسلمان بودند. در این سال بریتانیای خسته از جنگ حل معضل فلسطین را به سازمان ملل سپرد، اما این جنگ پشت جنگ بود که شکل و شمایل منطقه را به آنچه که امروزه میبینیم تغییر داد. فلسطینیان مدام از منطقه گریختند و یهودیان جایشان را گرفتند. اردن کرانه باختری را اشغال کرد و مصر غزه را. سوریه هم مدام ادعای مالکیت داشت بر کل آنچه که فلسطین مینامند. هیچ کس به خود زحمت نداد از فلسطینیان نظر بخواهد. نه مصر، نه سوریه و نه اردن دلیلی برای استقلال فلسطین نمیدیدند و نمیبینند. تا در نهایت اسرائیل در 1967 بر کل بیتالمقدس، کرانه باختری و غزه مسلط شد.
ایجاد اسرائیل در سال 1948 پراکندگی جغرافیایی مردم فلسطین را به بار آورد. از آوارگی 700هزار فلسطینی از کشور تازه تاسیس اسرائیل به عنوان روز نکبت (فاجعه) یاد میشود. بسیاری از این پناهندگان وارد کرانه باختری، غزه و کشورهای همسایه (لبنان، سوریه و اردن) شدند. جغرافیای فلسطین پس از شکست اعراب از اسرائیل در جریان جنگ ژوئن 1967 (جنگ شش روزه) که شاهد اشغال کرانه باختری (از جمله قدس شرقی) و غزه توسط نیروهای اسرائیلی بود، بیشتر هم شد و موج دومی متشکل از حدود 300هزار پناهنده فلسطینی (که نیمی از آنها قبلا از سال 1948 پناهنده بودند) به سمت کشورهای همسایه فرستاد. مرحله سوم در تجزیه ارضی فلسطین در جریان روند صلح اسلو رخ داد که کرانه باختری را بر اساس طرحهای قضایی پیچیده تحت کنترل نظامی اسرائیل قرار داد و منجر به سلب مالکیت بیشتر فلسطینیها در شرق اورشلیم و منطقه کرانه باختری شد. سرزمین فلسطین بهطور پیوسته بلعیده میشد و چالش اسرائیل و فلسطین پیچیدهتر. تا در سال 2005 اسرائیل از غزه خارج شد اما جنگ با غزه هرگز به طور کامل تمام نشد. تقسیمات جغرافیایی فلسطین با نبردهای درون فلسطینی بین حماس و فتح پس از انتخابات قانونگذاری 2006 و متعاقبا تحمیل محاصره مشترک مصر و اسرائیل بر غزه تحت کنترل حماس، که تجارت و آمدوشد با کرانه باختری را محدود کرد، تشدید شد.
چندین گروه سیاسی در فلسطین فعال هستند از جمله: فتح؛ فتح، بلوک اصلاحات دموکراتیک؛ مجلس ملی دموکراتیک؛ جبهه مردمی برای آزادی فلسطین؛ جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین؛ اتحادیه دمکراتیک فلسطین (فیدا)؛ حزب مردم فلسطین؛ جبهه آزادیبخش فلسطین؛ جبهه مبارزه مردمی فلسطین؛ جبهه مردمی برای آزادی فلسطین- فرماندهی عمومی؛ گروههای غیر سازمان آزادیبخش فلسطین؛ جهاد اسلامی؛ کمیتههای مقاومت مردمی؛ ابتکار ملی فلسطین (المبادره)؛ راه سوم؛ حزب التحریر؛ شهروندان فلسطینی اسرائیل؛ و حماس. اما هیچ کدام از این گروهها هرگز نتوانستند باهم به یک جمعبندی و اتحاد برسند و صفحات تاریخ معاصر پر است از جنگهایی که این گروههای فلسطینی باهم داشتند.
حماس در غزه چه میکند؟
غزه تنها 365 کیلومتر مساحت دارد اما بیش از 2 میلیون نفر در این منطقه ساکنند، دولتشهری به شدت فقیر محصور بین دریا، مصر و اسرائیل؛ و غزه به خوبی آگاه است که قدرت در خاورمیانه از لوله تفنگ میگذرد. و اینگونه بود که گروههای مسلح فلسطینی از دل همان گروههای سیاسی متولد شدند و هر گروه سیاسی برای خود شاخه یا شاخههای نظامی یافت. چندین گروه مسلح در فلسطین و کرانه باختری رود اردن وجود دارند، از جمله این گروهها میتوان به این گروهها اشاره کرد: گردانهای عزالدین قسام (IGB) حماس، گردانهای قدس (AQB) جهاد اسلامی، گردانهای شهدای الاقصی (AMB) فتح، گردانهای شهدای الاقصی-نضالالعمودی (AMB-NA) فتح، گردانهای شهدای الاقصی-گروه شهید حاتم ابورزق فتح، گردانهای الناصر صلاحالدین، تیپهای ابوعلی مصطفی، تیپهای مقاومت ملی، لانه شیر، تیپهای مجاهد، سلفی جهادی.
حماس یکی از همین گروههاست که در جریان انتفاضه اول در دسامبر 1987 شکل گرفت. بنیانگذاران حماس، شیخ احمد یاسین، عبدالعزیر الرنتیسی، صلاح شهاده، محد شمع، عیسی النشار، عبدالفتاح دهان و ابراهیم الیزوری بودند. تشکیل حماس ریشه در اخوان المسلمینی دارد که در فلسطین حضور داشتند و در منشور حماس هم آمده که ادعاهایی بر شاخه فلسطینی اخوان المسلمین دارد. اخوان در سال 1928 توسط حسن البنا در مصر بنیانگذاری شد و از پایان جنگ جهانی دوم به طور فعال در کرانه باختری و نوار غزه حضور داشته است. ظهور اسلام سیاسی در خاورمیانه و بعد در فلسطین پس از جنگ اکتبر 1973 بین اسرائیل، مصر، سوریه، اردن و عراق، و با افزایش نفوذ اخوان از طریق جبهه المجمع الاسلامی تجلی یافت که در سال 1973 در غزه ایجاد شده بود. چهارده سال بعد در سال 1987، بنیانگذاران المجمع اسلامی جنبش حماس را تشکیل دادند. هرچند عملیات نظامی حماس در جریان انتفاضه اول در سال 1987 آغاز شد، سازمان اصلی آن، المجمع الاسلامی، قبلا در سال 1982 در نوار غزه یک گروه شبه نظامی مسلح ایجاد کرده بود.
حماس سه هدف عمده دارد. هدف اول این گروه به عنوان بخشی از اخوانالمسلمین، از زمان تاسیس خود، این است که جامعه فلسطین را با بسیج اجتماعی و ترویج آموزش اسلامی دوباره اسلامی کند. دوم اینکه حماس به دنبال آزادی فلسطین است؛ آزادی فلسطین از طریق اسلام به عنوان تنها راه برای ایجاد یک دولت اسلامی فلسطین. بنا بر اعلام حماس، شکست اعراب ناشی از «غیبت روح اسلام» بوده و بنابراین تنها احیای اسلام است که میتواند به آزادی فلسطین منجر شود. در نهایت حماس به دنبال حفظ رفاه مردمی است که در میان آنها فعالیت میکند.
حماس از زمان تشکیل خود، از طریق شبکهای از نهادها و خدمات رفاهی منابع قابل توجهی را برای ارائه خدمات اجتماعی تعیین کرده است. این خدمات اجتماعی در جهت ایجاد هویت و نیل به اهداف حماس اساسی تلقی میشوند. در واقع منشور حماس صریحا به همبستگی اجتماعی اشاره دارند، هرچند تحلیلگران معتقدند که حماس ایجاد و راهاندازی یک شبکه اجتماعی بزرگ را راهی برای ورود بیشتر اعمال اسلامی به جامعه فلسطین میداند. در حال حاضر، حماس از طریق شبکه سازمانهای رفاه اجتماعی وابسته به خود در کرانه باختری و نوار غزه، تاثیرگذارترین سازمان سیاسی فلسطین در این بخش است.
حماس هم از نظر وسعت و هم از نظر کارآمدی بر غزه تسلط دارد. گزارشها حاکی از آن است که موسسات رفاه اجتماعی وابسته به حماس تا حد زیادی از فعالیتهای نظامی و سیاسی این جنبش مستقل هستند. «برنامه سیاست بشردوستانه و تحقیقات تنشها در دانشگاه هاروارد» در رابطه با تامین مالی این نهادها معتقد است در حالی که هم حماس و هم این سازمانها تامین مالی از طریق حماس را تکذیب میکنند، منابع معتبر گزارش میدهند که حماس نقش غیرمستقیم در تامین مالی سازمانهای وابسته به خود ایفا میکند.
تحلیلگران غربی درباره شبکه اجتماعی وابسته به حماس سه نگرانی دارند. اول، سازمانهای رفاه اجتماعی اسلامی در سرزمینهای فلسطینی میتوانند در خدمت انتقال پول برای فعالیتهای نظامی حماس باشند، هرچند این ادعاها تاکنون رد شدهاند. دوم، از این سازمانها بهعنوان ابزار جذب نیرو یا تحریک برای فعالیتهای مسلحانه حماس استفاده میشود. این ادعا توسط حماس، مقامات ارشد سازمان ملل متحد حاضر در سرزمینهای اشغالی و نمایندگان سازمانهای غیردولتی رد شده است. در حالی که گفته میشود که این سازمانها میتوانند در جهت فعالیتهای مسلحانه حماس استفاده شوند، اما «برنامه سیاست بشردوستانه و تحقیقات تنشها در دانشگاه هاروارد» میگوید هرچند نقش حماس در این آموزشها بسیار بوده و تفسیر غیرقابل تحمل از اسلام بخشی جداییناپذیر از آن است، اما چنین آموزههایی تفاوت قابل توجهی با آموزههایی که در بسیاری از موسسات آموزشی دیگر در سرزمینهای اشغالی فلسطین تدریس میشود، ندارد. در نهایت اعتقاد بر این است که حماس میتواند از این سازمانها برای حفظ و افزایش سرمایه سیاسی خود در سرزمینهای اشغالی بهرهبرداری کند. اکثر کارشناسان موافق هستند که سازماندهی خوب سازمانهای خیریه وابسته به حماس به تقویت اعتبار و کارآمدی جنبشهای سرزمینهای اشغالی کمک میکند.
این تاثیر به دلیل نقش بزرگی که موسسات خیریه اسلامی در زندگی فلسطینیها دارند، هم از نظر خدمات ارائه شد، از جمله آموزش، کمک به خانوادههای کم درآمد، یتیمان و معلولان، توزیع غذا، پول نقد، و لباس و هم از نظر جمعیت تحت پوشش به حداکثر میرسد. نقش شبکه اجتماعی حماس به دلیل ناتوانی و ناکارآمدی نهادهای مرجع در تامین امنیت و سایر کالاهای عمومی در سرزمینهای اشغالی افزایش یافته است. واکنشهای بینالمللی به شبکه اجتماعی وابسته به حماس متفاوت بوده است. در حالی که ایالات متحده به دنبال ممنوعیت هرگونه کمک به سازمانهای وابسته به حماس است، اکثر کشورهای غربی بین حمایت از فعالیت مشروع و نامشروع حماس تفاوت قائل میشوند. چندین کشور عربی اجازه میدهند که در قلمرو آنها کمکهای مالی برای سازمانهای رفاه اجتماعی اسلامی و سازمانهای شبه نظامی اسلامگرا جمعآوری شود.
گنجاندن اهداف اجتماعی در میان اهداف کلی حماس درجهای از انعطافپذیری و عملگرایی سیاسی را در حماس ایجاد کرده؛ حماس در نتیجه اهداف رقابتی خود با معضلات جدی مواجه شده: از یک سو کنترل تمام فلسطین از طریق خشونت و از سوی دیگر حفظ رفاه جامعه چالشی جدی برای این گروه است. به نظر میرسد حماس در مواجهه با این معضل به جای دگماتیسم، عملگرایی سیاسی را انتخاب کرده است. به گفته تحلیلگران، رواج پراگماتیسم سیاسی در پذیرش آتش بس از سوی حماس و دورههای آرامش در برابر اسرائیل و هماهنگی با سازمان فتح نمود یافته است. حماس در هدف خود برای ایجاد یک کشور فلسطینی، بین هدف کوتاه مدت آن یعنی ایجاد یک کشور فلسطینی در نوار غزه و کرانه باختری در مرزهای قبل از 1967 و هدف بلند مدت آن یعنی ایجاد یک دولت اسلامی که تمام فلسطین از جمله اسرائیل را پوشش دهد، تمایز قائل میشود.
حماس و فتح
با این حال از اواخر دهه 1980، حماس سلطه فتح بر زندگی سیاسی در سرزمینهای اشغالی فلسطین را به چالش کشیده است. پاسخ فتح به این چالش سرکوب حماس بین سالهای 1996 تا 1999 بود. با وجود این حماس همچنان در صحنه سیاسی فلسطین جایی برای خود باز کرد. این تشکیلات در جریان انتفاضه دوم که از سپتامبر 2000 آغاز شد، به یک بازیگر مرکزی سیاسی تبدیل شد. به باور تحلیلگران تخریب زیرساختهای امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطین توسط اسرائیل بین سالهای 2000 تا 2002 منجر به خلاء امنیتی شد و این خلاء توسط گروههای مسلح مختلف، مانند شاخه نظامی حماس و گردانهای قدس پر شد.
در ژوئن 2007 نبردی شدید بین حماس و فتح روی داد. در نهایت و پس از پنج روز جنگ، حماس کنترل نوار غزه را به دست آورد. حماس مدعی است که با این کار از کودتا علیه دولت تحت رهبری خود جلوگیری کرده است. پس از آن گردانهای عزالدین قسام حماس بهطور تصاعدی توسعه یافتند و در کنار آنها گروههای جدیدی مانند سلفیهای جهادی رشد کردهاند. گردانهای عزالدین قسام در سال 1991 به عنوان شاخه نظامی حماس تاسیس شد. این گروه بزرگترین و مجهزترین گروه فعال در غزه است و چندین جنگ علیه اسرائیل به راه انداخته و در سالهای اخیر ظرفیت موشکی و راکتی خود را به میزان قابل توجهی افزایش داده است. عزالدین قسام نیروی امنیتی داخلی خود (المجد) را نیز دارد. در حالی که غزه مرکز قدرت گردانهای عزالدین قسام هست، فعالیتهای این گروه در کرانه باختری از جمله در شهر جنین در کنار گردانهای شهدای الاقصی فتح و گردانهای القدس جهاد اسلامی تحت عنوان «گردان جنین» ادامه دارد. حماس از اوایل سال 2005 تا ژوئن 2007 اسرائیل را به مبارزه میطلبید. پس از تسلط حماس بر نوار غزه در ژوئن 2007، به دلیل ممنوعیت واردات و صادرات به آن منطقه، به استثنای کالاهایی بشردوستانه، روابط بین حماس و اسرائیل بدتر شد. اسرائیل تخمین میزد که حماس و دیگر گروههای شبه نظامی فلسطینی در غزه حدود 30 هزار موشک و خمپاره در زرادخانه خود دارند.
ساختار سیاسی حماس
حماس دو نهاد اصلی در ساختار خود دارد: دایره سیاسی و کمیته مشورتی. نقش کمیته مشورتی تعیین سیاستهای کلی و تصویب برنامهها و بودجه است. دایره سیاسی هم به عنوان نهاد اجرایی جنبش عمل میکند. دایره سیاسی مشتمل بر دفتر سیاسی؛ اداره اطلاعات و جناح نظامی، یعنی همان گردانهای عزالدین قسام است. این گردانها مسئول عملیات نظامی هستند. آنها در شبکهای از واحدهای نیمه خودمختار در غزه و کرانه باختری سازماندهی شدهاند. رهبری این گردانها در داخل سرزمینهای اشغالی مستقر است. از دیگر تشکیلات دایره سیاسی، دستگاه امنیتی (جهاز الامن) است که مسئولیت امنیت رهبران ارشد را دارد. این سازمان فعالیتهای حماس و دیگر گروههای فلسطینی و نیز فلسطینیهای مظنون به همکاری با اسرائیل را زیر نظر میگیرد. گفته میشود این سازمان را گردانهای عزالدین قسام تصاحب کردهاند. اداره امور وطن، اداره تشکیلات و بسیج تودهای و سخنگوی رسمی از دیگر بخشهای دایره سیاسیست. علاوه بر این، واحد مسئول تبلیغ اسلامی (دعوه) نیز وجود دارد. وظیفه اصلی آن گسترش اسلام در بین جوامع از طریق بسیج اجتماعی و تبلیغ دینی است.
حماس دو نوع رهبری دارد. رهبری «داخلی» مستقر در داخل سرزمین و رهبری «بیرونی». گفته میشود این دو رهبری با هم اختلاف دارند. در حالی که رهبری «بیرونی» مواضع رادیکال دارد و خواهان فعالیت نظامیست، رهبری «داخلی» بیشتر به نیازهای مردم محلی توجه دارد. رهبری «بیرونی» ساختار رسمی و سلسله مراتبی را ترجیح میدهد. در حال حاضر اسماعیل هنیه و خالد مشعل از مهمترین و شناختهشدهترین رهبران حماس هستند.
درگیریهای سال 2023
قبل از درگیری 2023، حماس و اسرائیل مرگبارترین درگیریهای خود را در سال 2021 داشتند، آن زمان حماس پس از هفتهها تنش بین فلسطینیها و اسرائیلیها در اورشلیم، موشکهایی به سمت اسرائیل شلیک کرد. برخی از تحلیلگران میگویند که حماس میخواست پس از به تعویق انداختن انتخابات 2021 توسط تشکیلات خودگردان، شهرت خود را به عنوان مدافع آرمان فلسطین تقویت کند. در جریان درگیری یازده روزه، حماس و جهاد اسلامی فلسطین بیش از چهار هزار موشک از غزه شلیک کردند که در نتیجه آن 10 غیرنظامی اسرائیلی کشته و بیش از سیصد نفر دیگر زخمی شدند. این درگیریها با میانجیگری ایالات متحده و مصر به اتمام رسید.
اما تحلیلگران معتقدند که درگیریهای سال جاری، با نام «عملیات طوفان الاقصی»، از نظر استراتژی، مقیاس و محرمانه بودن فوقالعاده بوده است. این درگیریها از صبح روز 7 اکتبر، روز شنبه یهودیان و تعطیلات مهم یهودیان، با پرتاب چندین موشک به سمت جنوب و مرکز اسرائیل از سوی حماس آغاز شد. شبهنظامیان حماس مرزهای غزه را شکستند و به بسیاری از شهرها و روستاهای جنوب اسرائیل نفوذ کردند و چندین نظامی و غیرنظامی اسرائیلی را کشتند و تعداد زیادی را مجروح کرده و ربودند. محمد دیف، رهبر نظامی حماس، گفته است که این گروه به دلیل محاصره طولانی مدت غزه توسط اسرائیل، اشغال سرزمینهای فلسطینی و جنایات آنها علیه مسلمانان، از جمله هتک حرمت به مسجد الاقصی در بیتالمقدس، حمله خود را انجام داده است. این مرگبارترین حمله به خاک اسرائیل در چند دهه اخیر است و ضربه روحی عمیقی به مردم اسرائیل وارد کرده است.
سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل و ایالات متحده هیچ نشانهای مبنی بر برنامهریزی حماس برای حملهای با این وسعت نداشتند. بروس هافمن، یکی از اعضای ارشد شورای روابط خارجی مینویسد: «کاملا بیسابقه است که یک سازمان تروریستی ظرفیت یا امکانات لازم برای انجام حملات هماهنگ و همزمان از هوا، دریا و زمین را داشته باشد». برخی از ناظران این سوال را مطرح میکنند که آیا اسرائیل برای تهاجم و اشغال مجدد سرزمین فلسطین تلاش خواهد کرد، کارزاری که میتواند تلفات سنگینی را به هر دو طرف وارد کند.